پرس و شنید

اخبار, افغانستان, پرس و شنید, تیتر اول

شرایط پذیرش مهاجرین در آلمان پیچیده‌تر می‌شود

مهاجرت هميشه همراه و همدم انسان های روی زمین بوده است و از آغاز تاريخ بشريت تا به امروز به گونه های مختلف جريان داشته است.  پرس‌وشنید ویژه با مشاور ارشد پناهندگی قانونی در آلمان، آقای علی رضا کریمی. مهاجرت به یکی از پدیده‌های حیاتی اجتماعی و اقتصادی جهانی تبدیل شده است که تأثیرات عمیقی بر جوامع و فردیت افراد دارد. این پدیده نه تنها به عنوان یک مسیر برای بهبود شرایط زندگی تلقی می‌شود بلکه با چالش‌ها و مشکلات خود نیز همراه است که نیازمند بررسی دقیق و توجه ویژه است. افغانستان، به‌عنوان یکی از کشورهایی که در سال‌های اخیر شاهد مهاجرت‌های گسترده افراد به دنبال جنگ، ناامنی و تغییرات سیاسی بوده است، مسأله مهاجرت برای هزاران افغان فرصتی برای شروع دوباره در کشورهای دیگر شده است. آلمان، به‌عنوان یکی از مقصدهای اصلی این مهاجرین، با چالش‌ها و موانع مختلفی در پذیرش و پروسه مهاجرت روبروست که شایعات نادرست و اطلاعات غلط در مورد رد کیس‌های مهاجرین، افزایش نگرانی و عدم اطمینان آنها را به همراه داشته است. با سقوط جمهوریت در افغانستان و حاکمیت مجدد گروه طالبان، تهدیدات به فعالین حقوق بشر، رسانه‌ها و نخبگان تشدید یافته است. این شرایط نیازمند پاسخگویی بوده، اما شرایط کشور و زندگی‌های اقتصادی تحت تأثیر تحریم‌های اقتصادی و بحران انسانی قرار گرفته‌اند. بررسی و تحلیل دقیق این مسائل برای خبرگزاری دیدبان افغانستان اهمیت دارد. در این راستا، مصاحبه با آقای علی رضا کریمی، وکیل مهاجرت در آلمان، به عنوان یک فرد با تجربه و مسئولیت‌پذیر، به دنبال پاسخ به پرسش‌های اساسی درباره مهاجرت، عوامل آن، و چالش‌هایی که افراد در طول پروسه مهاجرت با آن مواجه می‌شوند، است. امیدواریم این مصاحبه نه تنها به بیان دیدگاه‌های آقای کریمی کمک کند، بلکه به شناخت بهتری از پروسه مهاجرت به کشورهای اروپایی، به ویژه آلمان، برسیم و به افغان‌ها کمک کند که تصمیمات مناسبی درباره آینده خود بگیرند. لطفاً اگر فرصت دارید، به این پرسش‌ها پاسخ دهید تا بتوانیم به خوانندگان ما اطلاعات دقیق‌تری درباره این مسائل ارائه دهیم. پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزاریم. س. اهمیت مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی و اقتصادی چیست؟  کریمی – مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی و اقتصادی اهمیت زیادی دارد زیرا می‌تواند به انتقال مهارت‌ها و دانش، بهبود شرایط زندگی مهاجران، تقویت اقتصاد کشورهای میزبان از طریق نیروی کار جدید، و ایجاد تنوع فرهنگی و اجتماعی منجر شود. از سوی دیگر، مهاجرت می‌تواند چالش‌هایی مانند فشار بر خدمات عمومی و زیرساخت‌ها و تغییرات اجتماعی را نیز به همراه داشته باشد. س . به نظر شما عوامل عمده‌ای که سبب مهاجرت افراد می‌شود چیست؟    کریمی- عوامل عمده مهاجرت شامل جستجوی فرصت‌های شغلی بهتر، شرایط زندگی مناسب‌تر، فرار از جنگ و خشونت، تحصیل و پیوستن به خانواده می‌باشد.همچنین عوامل سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی ،اقتصادی و غیره باعث میشوند که فرد از تاریخ و جغرافیای خود که شخصیت فرهنگی و اجتماعی او را می‌سازد جدا شود و به جایی دیگر پناه ببرد. مهاجرت به عنوان یکی از راه‌های تلاش انسان برای فایق آمدن بر دشواری‌ها است. امروزه تعداد زیادی از افراد جامعه برای بهبود شرایط خود و خانواده همچون شرایط اقتصادی، آموزش، مسکن و آزادی عقاید ،آزادی بیان و آزادی اندیشه از کشور مبدا به کشور های دیگر مهاجرت می کنند. س . آیا مهاجرت می‌تواند به عنوان مسیری برای پیشرفت تلقی شود؟    کریمی- بله، مهاجرت می‌تواند به عنوان مسیری برای پیشرفت تلقی شود زیرا فرصتی برای دسترسی به امکانات بهتر، آموزش عالی، و شغل‌های پردرآمدتر فراهم می‌کند. س. آیا می‌توانید توضیح دهید که چه مدارکی برای یک پرونده مهاجرتی موفق لازم است؟ کریمی – مدارک مورد نیاز برای یک پرونده مهاجرتی موفق شامل پاسپورت معتبر، فرم‌های درخواست تکمیل‌شده، عکس‌های پاسپورتی، مدارک تحصیلی و شغلی، اسناد مالی، مدارک مربوط به وضعیت تاهل و خانوادگی، گواهی عدم سوءپیشینه، و نتایج آزمایش‌های پزشکی می‌باشد. س . آیا شایعاتی که در صفحات مجازی مبنی بر رد کیس‌های افغان‌های در معرض خطر منتشر می‌شود واقعیت دارد؟  کریمی – واقعیت یا نادرستی شایعات مبنی بر رد کیس‌های افغان‌های در معرض خطر به منابع و شواهد معتبر نیاز دارد. بهتر است از اطلاعات رسمی و موثق سازمان‌های مهاجرتی و حقوق بشری استفاده کنید تا از صحت این ادعاها مطمئن شوید. س. چرا اینگونه شایعات از طرف افراد در صفحات مجازی منتشر می‌شود و موضع دولت آلمان در این زمینه چیست؟ آیا با این افراد برخورد قانونی خواهد شد؟    کریمی- شایعات ممکن است به دلیل ناآگاهی یا اهداف مختلف منتشر شوند. دولت آلمان پرونده‌ها را دقیق بررسی می‌کند و ممکن است با انتشاردهندگان اطلاعات نادرست برخورد قانونی شود. س . افغان‌هایی که منتظر پروسه یا انتقال به کشورهای اروپایی، به‌خصوص آلمان هستند، از کندی روند شکایت دارند. به نظر شما چرا این روند به کندی پیش می‌رود؟  کریمی – روند کند مهاجرت به دلایل مختلفی رخ می‌دهد، از جمله حجم بالای درخواست‌ها، بررسی‌های امنیتی و دقت در ارزیابی مدارک، محدودیت‌های ظرفیت پذیرش و بوروکراسی پیچیده. س. به طور معمول پروسه یک پرونده مهاجرتی چقدر زمان می‌برد؟  کریمی – پروسه یک پرونده مهاجرتی معمولاً بین چند ماه تا چند سال زمان می‌برد، بسته به نوع ویزا، کشور مقصد، و حجم درخواست‌ها. س. آیا قانونی در پروسه مهاجرت وجود دارد که ادارات مسئول را در قبال کندکاری‌هایشان مورد بازجویی قرار دهد؟    کریمی- بله، در برخی کشورها قوانین و نهادهای نظارتی وجود دارند که می‌توانند ادارات مسئول را در قبال تأخیرهای ناموجه در پروسه مهاجرت مورد بازجویی و پاسخگویی قرار دهند. افراد می‌توانند شکایات خود را به این نهادها ارائه دهند. س. در صورت رد شدن کیس، چه گزینه‌ها و مسیرهایی برای درخواست تجدید نظر وجود دارد؟     کریمی- افراد می‌توانند وکیل بگیرند ولی این کار بسیار دشوار و زمان‌بر است. س. چه راه‌هایی را باید افغان‌ها طی کنند تا به آلمان برسند و کیس‌هایشان پذیرفته شود؟   کریمی – پاسخ به این سوال دشوار است زیرا هر شخص و خانواده به دلایل خاص کشور خود را ترک می‌کند و به قاضی مربوطه بستگی دارد که چقدر حرف‌های شخص را قبول نماید. س . آیا برنامه‌های ویژه‌ای برای حمایت از مهاجرین افغان در آلمان وجود دارد؟ در صورت بلی، روال برنامه چطور است؟ درضمن چه تعداد اشخاص قرار است از طریق این برنامه پذیرفته

Farsi, افغانستان, اول, پرس و شنید, حقوق بشر

«حذف زنان در نشست سوم دوحه، یک اقدام ناعادلانه است»

در نشست‌های بین‌المللی و مذاکرات بین‌دولتی مانند نشست دوحه، معمولاً حضور نمایندگان از طرف دولت‌ها یا گروه‌هایی که کنترول سیاسی دارند، تعیین می‌شود. در مورد زنان افغان و حضور آن‌ها در نشست دوحه، دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است باعث عدم دعوت یا مانع شدن از حضور آن‌ها شده باشد. طالبان به عنوان گروهی که در افغانستان کنترول بسیاری از مناطق را به دست دارند، از سیاست‌های خود به عنوان یک نهاد اسلامی سنتی پیروی می‌کنند. این ممکن است به معنای آن باشد که زنان افغان نتوانند در تصمیم‌گیری‌های کلان سیاسی کشور خود سهم بگیرند و در  نشست‌های این‌چنینی دعوت شوند. همکارمان بانو حامیه نادری در خبرگزاری دیده‌بان افغانستان با توجه به وضعیت موجود، گفت‌وگوی ویژه‌ای را بانو بینظیر صمیم رییس انجمن فعالین حقوق زنان مهاجر و عضو رهبری جنبش زنان عدالت‌خواه افغانستان انجام داده است که در ادامه خواهید خواند. افغانستان، کشوری با تاریخ پیچیده و متلاطم، بار دیگر در پی سقوط جمهوری اسلامی افغانستان و بازگشت گروه طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، با چالش‌های عظیمی روبرو شد. یکی از بارزترین این چالش‌ها، تضعیف حقوق زنان و بازگشت به سیاست‌های جنسیتی سخت‌گیرانه و نابرابر است. در این شرایط بحرانی، جنبش‌های مدنی و حقوق بشری هم‌چنان به مقاومت خود ادامه می‌دهند تا از حقوق و آزادی‌های زنان دفاع کنند. بینظیر صمیم، که خود از تهدیدات جانی و فشارهای ناشی از بازگشت طالبان به قدرت رنج برده، به نمایندگی از تمامی زنان افغانستان، مبارزه‌ای بی‌امان را علیه سیاست‌های تبعیض‌آمیز طالبان آغاز کرده است. وی با برگزاری تظاهرات، انتشار مقالات و رهبری اعتراضات، تلاش می‌کند تا توجه جهانی را به وضعیت وخیم زنان در افغانستان جلب کند. فعالیت‌های او نه تنها در افغانستان بلکه در کشورهای همسایه ایران و پاکستان نیز گسترش یافته است. در این پرس‌و‌شنید، بانو صمیم از تجربیات شخصی خود، چالش‌های پیش روی جنبش زنان عدالت‌خواه افغانستان و درباره وضعیت کنونی و آینده حقوق زنان در منطقه سخن می‌گوید. این گفتگو نمایانگر شجاعت و اراده زنانی است که حتا در مواجهه با خطرات جانی، به مبارزه خود برای دستیابی به برابری و عدالت ادامه می‌دهند. با نگاهی دقیق‌تر به فعالیت‌های این جنبش و نقش حیاتی آن در مقابله با استبداد و آپارتاید جنسیتی، درمی‌یابیم که مبارزه برای حقوق زنان، نه تنها در افغانستان بلکه در سراسر منطقه، هم‌چنان ادامه دارد و به حمایت‌های بین‌المللی نیازمند است. نادری: لطفاً کمی درباره خودتان بگویید و چگونه به عنوان یک فعال حقوق زنان به این مرحله رسیدید؟ صمیم: من، بینظیر صمیم، در ولایت تخار به دنیا آمدم و از کودکی با نابرابری‌های جنسیتی در جامعه افغانستان آشنا شدم. تحصیلاتم در زمینه حقوق و مطالعات زنان و هم‌چنین فعالیت‌های کاری‌ام با سازمان‌های غیردولتی و بین‌المللی در افغانستان، من را به سمت فعالیت‌های حقوق زنان هدایت کرد. پس از سقوط جمهوریت و بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، نیاز به یک حرکت مؤثر و فراگیر برای دفاع از حقوق زنان بیش از پیش احساس شد. به این ترتیب، انجمن فعالین حقوق زنان مهاجر را با هدف حمایت و تقویت حقوق زنان افغان در کشور، ایران و پاکستان تأسیس کردم. بعد از فروپاشی نظام و اشغال افغانستان توسط طالبان، همه وظایف خویش را از دست دادم و زندگی برای زنان افغانستان به‌خصوص شخص خودم محدود شد. مجبور شدم به خاطر زنده ماندن به پاکستان مهاجرت کنم، اما هم‌چنان نتوانستم مسئولیت خود نسبت به وطن و زنان افغانستان را نادیده بگیرم. در پاکستان، اقدام به جمع‌آوری زنان مبارز نمودم و دامنه اعتراضات را در هر گوشه و کنار پهن کردم. این تجربیات سخت و مبارزات مستمر باعث شد تا با انگیزه‌ی قوی‌تر به فعالیت‌های خود ادامه دهم و انجمن فعالین حقوق زنان مهاجر و جنبش زنان عدالتخواه افغانستان را تقویت کنم. نادری: چه عواملی شما را به تأسیس انجمن فعالین حقوق زنان مهاجر سوق داد و اهداف اصلی این جنبش چیست؟ صمیم: پس از بازگشت طالبان به قدرت، شرایط برای زنان افغانستان به شدت دشوار شد. نیاز به یک حرکت سازمان‌یافته که بتواند حقوق زنان را در افغانستان، ایران و پاکستان ترویج و از آن‌ها دفاع کند، احساس شد. انجمن فعالین حقوق زنان مهاجر با هدف تأمین عدالت و برابری جنسیتی، مبارزه با خشونت علیه زنان، ترویج آموزش و توانمندسازی زنان و افزایش آگاهی عمومی نسبت به حقوق زنان تأسیس شد. هدف اصلی ما ایجاد جامعه‌ای است که در آن زنان بتوانند بدون تبعیض و خشونت زندگی کنند و به تمامی حقوق انسانی خود دست یابند. نادری: به نظر شما چه تغییراتی در وضعیت زنان افغانستان در دهه‌های اخیر رخ داده است؟ صمیم: در دهه‌های اخیر، زنان افغانستان تحولات بسیاری را تجربه کرده‌اند. پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، فرصت‌های جدیدی برای تحصیل و مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان فراهم شد. با این حال، پس از بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، بسیاری از این دستاوردها از بین رفت یا در خطر جدی قرار گرفته‌اند. محدودیت‌های شدید طالبان بر تحصیل و کار زنان دوباره شرایط را به سمت تبعیض و نابرابری سوق داد. این تغییرات نشان‌دهنده نیاز مبرم به حمایت بین‌المللی و تلاش‌های بیشتر برای حفظ و تقویت حقوق زنان است. نادری: اصلی‌ترین مشکلاتی که زنان افغانستان با آن مواجه هستند چیست و نقش فرهنگی و اجتماعی در این مشکلات چگونه است؟ صمیم: زنان افغانستان با مشکلات بسیاری از جمله خشونت خانواده‌گی، محرومیت از تحصیلات و اشتغال، ازدواج‌های اجباری و کودک‌همسری مواجه‌اند. نقش فرهنگی و اجتماعی در تقویت این مشکلات بسیار برجسته است. سنت‌ها و باورهای دیرینه درباره نقش‌های جنسیتی و عدم آگاهی عمومی نسبت به حقوق زنان، این مشکلات را تشدید می‌کنند. محدودیت‌های طالبان نیز این شرایط را وخیم‌تر کرده و مانع از پیشرفت زنان شده است. در ایران و پاکستان نیز زنان با مشکلات مشابهی مواجه‌اند که نیاز به توجه و اقدام دارد. نادری: چه چالش‌هایی در مسیر تأسیس و ادامه فعالیت انجمن با آن مواجه بوده‌اید و چگونه بر آنها غلبه کرده‌اید؟ صمیم: انجمن فعالین حقوق زنان مهاجر در داخل کشور و ایران و پاکستان با چالش‌های فراوانی مواجه بوده است. فشارهای امنیتی، تهدیدات جانی، کمبود منابع مالی و انسانی، موانع فرهنگی و اجتماعی از جمله این چالش‌ها هستند. برای غلبه بر این چالش‌ها، ما از شبکه‌های حمایت بین‌المللی بهره برده‌ایم، اعضا را آموزش و توانمند ساخته‌ایم

Farsi, پرس و شنید, تحلیل و گزارش, تیتر اول

کمیشنر پیشین کمیسیون حقوق بشر: سیما ثمر گزارش عدالت انتقالی را گروگان گرفته بود

سید احسان خلیق کمیشنر اسبق کمیسیون حقوق بشر افغانستان می‌گوید، رسیدن به صلح در افغانستان بدون رسیدگی به عدالت انتقالی یک امر ناممکن و یا حداقل ناپایدار است. وی در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری دیده‌بان افغانستان با ذکر این‌که موانع متعددی پیش‌روی نشر گزارش عدالت انتقالی وجود داشت یکی از عمده‌ترین دلایل آن را مخفی نگه‌داشتن این گزارش توسط سیما ثمر رییس وقت کمیسیون مستقل حقوق بشر خواند. وی مدعی شد خانم سیما ثمر با وصف پایان یافتن شخصیت حقوقی‌اش به عنوان رییس کمیسیون حقوق بشر با بهانه ساختن حفاظت از حقوق قربانیان این سند را از نگاه سازمانی به رییس بعدی تحویل نداد. وی عدم نشر گزارش عدالت انتقالی را یک ظلم به قربانیان در افغانستان دانسته و اضافه نمود، دلایل دیگری نیز مانع نشر این گزارش شده است، از جمله برخی سازمان‌دهی‌‌های غیر مسئولانه که مدعی بود این گزارش با اهداف سیاسی و صرفاً به جهت هدف قرار دادن مجاهدین ترتیب شده است. خلیق علاوه نمود که مستندسازی جرایم علیه بشریت سه دوره: نیروهای چپ، مجاهدین و دور اول طالبان را برجسته ساخته بود. او اضافه کرد: ” روند مستندسازی بسیار دقیق و در دل قریه‌جات صورت و با همکاری عمیق مردم و از خودگذری‌شان شکل گرفته بود اما در سطح رهبری تعلل صورت گرفت، چون کمیسیون حداقل می توانست ماحصل یا گزارش مقدماتی را عمومی بسازد که هم نگرانی از امنیت قربانیان برطرف شود و هم دلهره و نگرانی برای ناقضان حقوق بشر در زمینه تطبیق عدالت زنده بماند. کمیسیون این ماموریت را نیمه تمام گذاشت و به مردم افغانستان جفا کرد.” صورت تفصیلی این پرس‌و‌شنید را بعداً بخوانید.

Farsi, انتخاب سردبیر, پرس و شنید, تیتر اول, سوم

اندیشه: طالبان هر طرفی را انتخاب کند در مسیر پایان خود قرار می گیرد.

با نصیر اندیشه، رییس مرکز دیالوگ و ترقی افغانستان، بعد از برگزاری سومین نشست این مرکز  در مورد افغانستان، مصاحبه ای ترتیب دادیم تا از وی بپرسیم؛ او دقیقا به دنبال چیست، چرا فکر می کند راهی را که او انتخاب کرده است منتج به نتیجه می شود، وضعیت فعلی افغانستان، منطقه و جهان را چگونه ارزیابی می کند و پیش بینی وی از   سال 1403 برای افغانستان چیست. در ذیل خلاصه این مصاحبه به مخاطبان خبرگزاری دیده بان افغانستان ارایه می شود: سوال : اخیرا مرکز دیالوگ و ترقی افغانستان که شما آن را رهبری می کنید، نشستی را در کشور ترکیه با حضور نزدیک به هشتاد نفر از صنوف مختلف نهادهای مدنی جامعه افغانستان برگزار کرد، آیا موضوعی هست که در مورد این نشست کمتر به آن پرداخته شده باشد و بخواهید در یک جمع بندی خلاصه به آن بپردازید؟ نشست سومی زیادتر متمرکز بر دو بحث بود، بحث اول موضوع مشروعیت حکومت و حکومتداری بود یکی از موضوعاتی که جهان و مردم افغانستان بسیار با آن دخیل هستند، خاصتا بعد از چیزی نزدیک به سه سال از تسلط طالبان، مشروعیت از بُعد بین المللی و از بُعد داخلی، امروز شاید افغانستان یگانه کشور در دنیا باشد که با وصف اینکه یکی از دولت –ملت های قدیمی جهان است می شود گفت، در سال 1919 که اکثر کشورهای اسلامی تحت استثمار بودند، افغانستان دارای استقلال بود و عضو جامعه ملل بود، مشروعیت چنین کشوری فعلا در نزد جامعه جهانی زیر سوال است. بحث دوم این بود که مشروعیت داخلی گروهی که افغانستان را اشغال کرده اند، یک ذهنیت بسیار قدیمی از مشروعیت با غلبه را دارد که موضوع محوری و اساسی است. ما تلاش کردیم بحث ها را از این مدخل در سطح کلان آن مطرح نماییم، چون متاسفانه در شرایط فعلی از هر دریچه ای که به موضوع افغانستان بپردازیم مسئله قومی یا سمتی می شود. پیش زمینه این بحث هم این بود که یک تیم تخصصی از حقوق دان های حوزه حقوق اساسی روی این موضوع کار کرده بودند و نتایج این بحث را ما به یک جمع کلان تر از عمل گراها آوردیم که این بحث نه تنها از جنبه آکادمیک بلکه از دید عملی هم بحث شود. قسمت دیگر این دیالوگ در مورد جامعه مدنی بود. جامعه مدنی فعلی که جهان خارج به عنوان اوپوزیسیون و طرف مقابل آن را مطرح می کند، نمی تواند در تعریف سنتی جامعه مدنی که ما در کابل داشتیم، جای بگیرد. متاسفانه یک تعریفی که از جامعه مدنی در زمان جمهوریت موجود بود، همان دفاتر، همان انجوها و برخی نهادها که به نوعی وابستگی بیرونی داشتند به نام جامعه مدنی یاد می شدند در حالی که جامعه مدنی حوزه کلان تری را احتوا می کند از اتحادیه های کارگری تا مساجد، ما آمدیم در این نشست بحث کردیم که خاصتا بعد از ظهور جنبش زنان افغانستان به عنوان یک جنبش پیش رو، چگونه جامعه مدنی را بازتعریف کنیم و چطور بتوانیم نیروهای جوان سیاسی را در ساختار جامعه مدنی طوری شامل بکنیم که بعد سیاسی اش نیز برازنده باشد و تنها جامعه مدنی به مدافعین و فعالین حقوق بشر خلاصه نشود. سوال : این سومین نشستی بود که این مرکز در راستای اهداف سازمانی خود برگزار کرده است، شما این روند را از نشست اول تا نشست سوم از منظر کیفیت مباحث، دستیابی به اهداف و شنیده شدن از جانب گروه ها و سازمان های مختلف دخیل در قضیه افغانستان چگونه ارزیابی می کنید؟ یک چیز بسیار مهم است که ما واقعا باید این را درک بکنیم که بعد از ۱۵ اگست ۲۰۲۱ درست است که از نگاه فکری و ذهنی و ساختارهایی وجود داشت، اما فراموش نکنیم که به یک باره همه چیز به خاک خورد، این شکست نه تنها یک شکست حکومتی، بلکه یک شکست ذهنی، روانی و همچنان ساختاری در قسمت ساختارهای جامعه افغانستان بود. ما دو ماه بعد از سقوط نظام، اولین نشست را برگزار کردیم، این مقطعی بود که نیروهای داخل دچار پراکندگی شده بودند و ما که از قبل بیرون بودیم باید به یک سوال پاسخ می دادیم که باید چی کنیم؟ پیش فرض این بود که جامعه مدنی افغانستان که شامل طیف گسترده ای از کارمندان اسبق دولت، فعالان مدنی و حقوق بشری و خبرنگاران،  طی بیست سال گذشته یک تغییر اساسی از نگاه فکری و ظرفیتی کرده اند و پیشروان این تغییر کسانی هستند که در حال بیرون شدن از افغانستان هستند، چگونه مثل تجارب قبلی، خروج این طیف از پیشقراولان تغییر در افغانستان همه چیز را ریشه کن نکند، تجربه تاریخی ما نشان می دهد که هر بار که یک تحول در افغانستان آمده است، ظرفیت جامعه مدنی موجود توسط نیروی بعدی از بین رفته است، مثلا کمونیست ها که آمدند همه چیز که از زمان داوود خان مانده بود را به عنوان خانواده آل یحیی و با بیان اینکه این ها فئودال ها بودند از بین بردند یا وقتی مجاهدین آمدند، داشته های ساختار چپی را از بین بردند و عین چیز بعد از آمدن طالبان رخ داد. دیدگاه ما این بود که آیا ما می توانیم ریشه های جامعه مدنی را در ساختار یک روند دموکراتیک حفظ کنیم. با وجود اینکه یک گروهی به نام طالبان آمده اند؛، دیدگاه ما این بود که ما باید نیروهای مدنی که از افغانستان تخلیه شده اند را زود انسجام دهیم پیش از اینکه آن ها تخلیه ذهنی شوند، دچار افسردگی شوند و…دوم اینکه این ها را با افرادی که در داخل مانده اند دوباره پیوند بدهیم، چون بخش عظیم جامعه مدنی ما هنوز در افغانستان است ، اگر از میان نخبه های جامعه مدنی در حدود 50 یا حداکثر صد هزار نفر بیرون شده باشد ولی جامعه مدنی ما مثلا یک ملیون نفر اگر باشد، نهصد هزار نفر دیگر آن هنوز در داخل است، این سه قدم، انسجام جامعه مدنی تخلیه شده از افغانستان، خارج ساختن شان از افسردگی و دادن هویت دوباره به آن ها برای ما بسیار کلیدی بودند. در نشست سوم کار مهمی که ما کردیم هر چند کوچک در بین 85 نفر ، 9 نفر از کابل آمده بودند، این بدین معنی است که ما

Scroll to Top