حامیه نادری
سربازگیری کودکان توسط گروههای مسلح یک مسئلهی جدی و نقض آشکار حقوق بشر است که در طول تاریخ به اشکال مختلف رخ داده است. طالبان که در حال حاضر کنترل افغانستان را در دست دارند، از این تاکتیک در طول دوران جنگ ۲۰ ساله با حکومت قبلی و حتی پس از سقوط نظام جمهوری نیز استفاده کردهاند.
گزارشهای تازه از ولایت بدخشان در شمالشرق کشور نشان میدهد که طالبان دستکم ۳۰ کودک زیر سن را از چندین مدرسه دینی در این ولایت جمعآوری کرده و به یک مرکز ویژه برای فراگیری آموزشهای نظامی منتقل کردهاند.
این مسئله ابعاد گستردهای دارد و از منظرهای مختلف، از جمله قوانین اسلامی، حقوق بشر و قواعد بینالمللی قابل بررسی است. از منظر قوانین اسلامی، استفاده از کودکان در جنگ و درگیریهای مسلحانه مورد نکوهش قرار گرفته و حفاظت از کودکان به عنوان بخشی از جامعه اسلامی یکی از اصول اساسی است. حقوق بشر نیز به وضوح تأکید دارد که کودکان باید از هرگونه استفاده نظامی و خشونت دور نگه داشته شوند. بر اساس قوانین بینالمللی، از جمله پروتکلهای الحاقی به کنوانسیون حقوق کودک و اساسنامه دیوان جزایی بینالمللی، سربازگیری کودکان به عنوان جنایت جنگی شناخته میشود.
این مقدمه قصد دارد زمینهای برای تحلیل همهجانبه این مسئله فراهم کند و نشان دهد که چگونه طالبان با استفاده از کودکان برای مقاصد نظامی، نه تنها قوانین اسلامی و حقوق بشر را نقض میکنند، بلکه در تضاد با تعهدات بینالمللی افغانستان نیز قرار دارند.
سربازگیری طالبان از کودکان در دوران جنگ با نظام جمهوری:
روشها و تاکتیکها
در طول دوران جنگ طالبان با حکومت جمهپری اسلامی افغانستان(۲۰۰۱-۲۰۲۱)، گزارشهای متعددی از سربازگیری کودکان توسط این گروه منتشر شد. این کودکان به عنوان سرباز، جاسوس و حتی بمبگذاران انتحاری مورد استفاده قرار میگرفتند. طالبان با استفاده از تبلیغات مذهبی، وعدههای مالی و حتی تهدید، کودکان را به خدمت خود در میآوردند. آنها از مدارس دینی به عنوان یکی از مهمترین مراکز جلب و جذب نیرو استفاده میکردند. این مدارس اغلب تحت کنترل طالبان بودند و کودکان را با آموزههای افراطی تربیت میکردند.
شرایط خانوادهها و جوامع محلی:
بسیاری از خانوادهها در مناطق تحت کنترل طالبان از ترس انتقامگیری یا به دلیل فقر و نبود فرصتهای اقتصادی ناچار به فرستادن فرزندانشان به این گروه بودند. طالبان به این خانوادهها وعده حمایت مالی و امنیتی میدادند، اما در عوض، کودکان مجبور به شرکت در عملیات نظامی و فعالیتهای خطرناک میشدند.
سربازگیری طالبان از کودکان پس از سقوط نظام جمهوری:
تغییرات در روشها و اهداف
پس از سقوط نظام جمهوری و به قدرت رسیدن دوباره طالبان در افغانستان، نگرانیها در مورد سربازگیری کودکان بیشتر شده است. گزارشهای مختلف بین المللی نشان میدهد که طالبان همچنان به سربازگیری کودکان ادامه میدهند. این کودکان نه تنها در عملیات نظامی بلکه در نقشهای پشتیبانی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. به عنوان مثال، برخی از کودکان به عنوان نگهبان، کارگران پشتیبانی و حتی جاسوس، درون جوامع محلی به کار گرفته میشوند.
تأثیرات بر جامعه
این عملکرد طالبان باعث تداوم ترس و بیثباتی در جوامع محلی شده است. خانوادهها همچنان از فرستادن فرزندان خود به مکاتب و مدارس و محیطهای عمومی هراس دارند. کودکان به جای تجربه یک زندگی طبیعی و بهرهمند شدن از آموزش و بازی، در معرض خشونت و سوء استفاده قرار میگیرند.
تحلیل از منظر اسلام:
تعالیم قرآنی
اسلام به طور واضح استفاده از کودکان در جنگ را ممنوع میکند. قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص) تأکید بر حفاظت از حقوق کودکان دارند و آنان را به عنوان انسان های بیگناه میشناسند که باید مورد حمایت قرار گیرند. در آیات متعددی از قرآن کریم به حفاظت و مراقبت از کودکان اشاره شده است.
احادیث نبوی:
در احادیث نبوی نیز آمده است که استفاده از کودکان و زنان در جنگ ممنوع است. پیامبر اسلام (ص) در موارد متعددی به حفاظت از کودکان در زمان جنگ تأکید کرده است. از این رو، عملکرد طالبان در استفاده از کودکان در جنگ به هیچ وجه با تعالیم اسلام سازگار نیست.
تحلیل از منظر حقوق بشر:
کنوانسیون حقوق کودک
حقوق بشر به طور کلی و حقوق کودکان به طور خاص، به وضوح استفاده از کودکان در جنگ را ممنوع کردهاند. کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد که افغانستان نیز عضو آن است، هرگونه استفاده نظامی از کودکان را منع میکند. این کنوانسیون در ماده ۳۸ صراحتاً اعلام میکند که دولتها باید تمامی اقدامات ممکن را به کار گیرند تا اطمینان حاصل شود که افرادی که زیر سن ۱۵ سال هستند، در مخاصمات مسلحانه به صورت مستقیم شرکت نکنند.
سایر معاهدات بینالمللی:
علاوه بر کنوانسیون حقوق کودک، پروتکلهای اختیاری این کنوانسیون و همچنین معاهدات دیگر بینالمللی مانند پروتکلهای الحاقی به کنوانسیونهای ژنو و اساسنامه دادگاه جزایی بینالمللی (ICC) نیز به ممنوعیت استفاده از کودکان در جنگ پرداختهاند. این اسناد بینالمللی تأکید دارند که استخدام و استفاده از کودکان زیر سن ۱۸ سال در مخاصمات مسلحانه یک جنایت جنگی است.
تحلیل از منظر قواعد بینالمللی:
قوانین بینالمللی بشردوستانه
قواعد بینالمللی، از جمله قوانین بینالمللی بشردوستانه، استفاده از کودکان در جنگ را به عنوان یک جنایت جنگی تعریف کردهاند. پروتکلهای الحاقی به کنوانسیونهای ژنو به طور ویژه به حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه پرداختهاند. این پروتکلها تصریح میکنند که طرفهای درگیر در جنگ باید تمامی اقدامات ممکن را انجام دهند تا کودکان زیر 15 سال به صورت مستقیم در مخاصمات شرکت نکنند.
دادگاه بینالمللی
دادگاه جزایی بینالمللی (ICC) نیز استخدام و استفاده از کودکان زیر ۱۵ سال در مخاصمات مسلحانه را به عنوان جنایت جنگی تحت تعقیب قرار میدهد. این دادگاه در موارد متعددی علیه افرادی که در سربازگیری کودکان نقش داشتهاند، اقامه دعوی کرده است. عملکرد طالبان در این زمینه نه تنها نقض این قوانین است بلکه باعث تحمیل رنج و آسیب به جامعه بینالمللی نیز میشود.
پیامدهای سربازگیری کودکان توسط طالبان برای افغانستان:
تأثیرات روانی و جسمی بر کودکان
کودکانی که به خدمت طالبان درمیآیند، در معرض خطرات جسمی و روانی شدید قرار دارند. این کودکان اغلب با خشونتهای فیزیکی و روانی مواجه میشوند که منجر به بروز اختلالات روانی نظیر اضطراب، افسردگی و اختلالات استرسی پس از سانحه (PTSD) میشود. همچنین، این کودکان به دلیل عدم دسترسی به آموزش و امکانات بهداشتی، از رشد و توسعه صحیح بازمیمانند.
تخریب ساختارهای اجتماعی و خانوادگی
سربازگیری کودکان باعث تضعیف ساختارهای اجتماعی و خانوادگی در افغانستان شده است. خانوادههایی که کودکان خود را از دست میدهند، با مشکلات روانی و اقتصادی زیادی مواجه میشوند. این امر منجر به افزایش فقر، بیثباتی اجتماعی و ناهنجاریهای خانوادگی میشود.
تداوم چرخه خشونت
استفاده از کودکان در جنگ باعث تداوم چرخه خشونت در جامعه میشود. کودکانی که در جنگ شرکت کردهاند، در آینده به عنوان بزرگسالانی با تجربه خشونت و جنگ، به جامعه بازمیگردند. این افراد به دلیل تجربههای گذشته خود، ممکن است به رفتارهای خشونتآمیز و جنایی روی آورند که منجر به افزایش ناامنی و بیثباتی در جامعه میشود.
تأثیرات منفی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی
سربازگیری کودکان تاثیرات منفی زیادی بر توسعه اقتصادی و اجتماعی افغانستان دارد. کودکان به جای شرکت در آموزش و پرورش و کسب مهارتهای لازم برای آینده، در جنگ و خشونت مشارکت میکنند. این امر باعث کاهش نیروی کار ماهر و کاهش بهرهوری اقتصادی در بلندمدت میشود. همچنین، جوامعی که با مشکلات روانی و اجتماعی ناشی از جنگ و خشونت مواجه هستند، توانایی کمتری برای مشارکت در توسعه اقتصادی و اجتماعی دارند.
پیشنهادات برای مقابله با سربازگیری کودکان:
نقش سازمانهای بینالمللی
با توجه به اینکه ساختارهای دولتیی افغانستان زیر کنترل طالبان است و این گروه خود به سربازگیری کودکان ادامه میدهد، نقش سازمانهای بینالمللی در این زمینه بسیار حیاتی است. سازمان ملل متحد، یونیسف و سایر سازمانهای حقوق بشری باید فشار بیشتری بر رژیم طالبان وارد کنند تا این عملکرد غیرانسانی و دینی را متوقف کنند. سازمانهای بینالمللی میتوانند از طریق قطع کمکهای مالی و اقتصادی به طالبان و همچنین تشویق کشورهای دیگر به اعمال تحریمها علیه این گروه، طالبان را به توقف سربازگیری کودکان وادار کنند.
ایجاد مناطق امن و مراکز آموزشی مستقل
سازمانهای بینالمللی و کشورهای حامی حقوق بشر باید برای ایجاد مناطق امن و مراکز آموزشی مستقل در افغانستان تلاش کنند. این مراکز باید تحت نظارت بینالمللی باشند و تضمین کنند که کودکان در محیطی امن و به دور از خطرات جنگ و سربازگیری به تحصیل بپردازند. همچنین، باید برنامههای آموزشی و روانی برای کودکان آسیبدیده از جنگ ارائه شود.
حمایت از خانوادهها از طریق کمکهای بینالمللی
سازمانهای بینالمللی و کشورهای کمککننده باید برنامههای حمایتی اقتصادی و اجتماعی را برای خانوادههای افغان فراهم کنند. این برنامهها میتوانند شامل ارائه کمکهای مالی مستقیم، ایجاد فرصتهای شغلی و ارائه خدمات بهداشتی و روانی باشند. حمایت از خانوادهها میتواند به کاهش فشار اقتصادی و اجتماعی بر آنها کمک کرده و احتمال سربازگیری کودکان توسط طالبان را کاهش دهد.
تقویت نظارت و مستندسازی نقضهای حقوق بشر
سازمانهای حقوق بشری باید به نظارت و مستندسازی موارد نقض حقوق کودکان توسط رژیم طالبان ادامه دهند. گزارشهای مستند و معتبر میتوانند به افزایش آگاهی جهانی و جلب حمایت بینالمللی برای مقابله با این مسئله کمک کنند. همچنین، این مستندسازی میتواند به ایجاد پروندههای قانونی علیه رهبران طالبان در محاکم بینالمللی کمک کند.
افزایش آگاهی و آموزش جامعه جهانی
افزایش آگاهی جامعه جهانی در مورد وضعیت کودکان در افغانستان و سربازگیری توسط طالبان میتواند به جلب حمایت و اقدامات بیشتر منجر شود. کمپینهای آگاهیبخشی بینالمللی، از جمله استفاده از رسانههای اجتماعی، میتوانند به این هدف کمک کنند. جامعه جهانی باید از طریق فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی به طالبان، آنها را به رعایت حقوق کودکان وادار کند.
همکاری منطقهای و بینالمللی
همکاریهای منطقهای و بینالمللی برای مقابله با سربازگیری کودکان ضروری است. کشورهای همسایه افغانستان و سایر کشورهای منطقه باید در این زمینه همکاری کنند و از طریق ایجاد توافقات منطقهای و اعمال فشارهای دیپلماتیک، طالبان را به تغییر رفتار وادار کنند. همکاریهای بینالمللی نیز میتواند به بهبود شرایط کودکان در افغانستان کمک کند و از طریق اقدامات مشترک، فشار بر طالبان را افزایش دهد.
ارائه خدمات صحی و روانی به کودکان آسیبدیده
کودکانی که از جنگ و سربازگیری طالبان بازمیگردند، نیازمند خدمات صحی و روانی ویژهای هستند. سازمانهای بینالمللی باید برنامههای درمانی و مشاورهای را برای این کودکان فراهم کنند تا به بهبود وضعیت روانی و جسمی آنها کمک شود و آنها بتوانند به زندگی عادی بازگردند. مراکز درمانی تخصصی و مشاوره باید در دسترس این کودکان قرار گیرد.
ارزیابی و یافتهها
نقض آشکار قوانین بینالمللی:
سربازگیری کودکان توسط طالبان به وضوح قوانین بینالمللی و حقوق بشری را نقض میکند، از جمله پروتکلهای الحاقی به کنوانسیون حقوق کودک و اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی.
تأثیرات منفی بر آینده کودکان:
این اقدام نه تنها حقوق کودکان را نقض میکند بلکه آینده آنها را نیز به خطر میاندازد، آنها را از آموزش و فرصتهای بهتر زندگی محروم میکند و آنها را در چرخه خشونت و ناامیدی گرفتار میسازد.
نیاز به رویکرد چندجانبه:
مقابله با این مشکل نیازمند یک رویکرد چندجانبه است که شامل نظارت و مستندسازی، افزایش آگاهی، ارائه کمکهای اقتصادی و اجتماعی، و برنامههای بازتوانی و بازآموزی است.
نقش حیاتی جامعه بینالمللی:
جامعه بینالمللی، سازمانهای حقوق بشری و کشورهای حامی حقوق کودکان باید نقش فعالتری در این زمینه ایفا کنند و از تمام ابزارهای موجود برای فشار بر طالبان و حمایت از کودکان استفاده کنند.
تنها با تلاشهای مشترک و هماهنگ میتوان امیدوار بود که کودکان افغانستان از چرخه خشونت و سربازگیری رهایی یافته و به آیندهای روشن دست یابند. اقدامات فوری و مؤثر میتواند تأثیرات بلندمدتی بر کاهش این معضل داشته باشد و به بهبود وضعیت حقوق بشر در افغانستان کمک کند.
نتیجهگیری
سربازگیری کودکان توسط طالبان یک بحران جدی حقوق بشری است که نیازمند واکنش فوری و هماهنگ جامعه بینالمللی است. این پدیده نه تنها نقض آشکار حقوق کودکان و قوانین بینالمللی است، بلکه آثار مخربی بر آینده این کودکان و کل جامعه افغانستان دارد. طالبان با استفاده از کودکان برای مقاصد نظامی، اصول اسلامی و ارزشهای انسانی را نادیده میگیرند و جامعه را در چرخهای از خشونت و ناپایداری فرو میبرند.
برای مقابله با این بحران، جامعه بینالمللی و کشورهای حامی حقوق بشر باید با تقویت نظارت، مستندسازی دقیق موارد نقض حقوق بشر، افزایش آگاهی عمومی، و ارائه کمکهای اقتصادی و اجتماعی به خانوادهها، تلاشهای خود را هماهنگ و چندجانبه سازند. افزایش فشار دیپلماتیک بر طالبان و حمایت از گروههای مدنی و حقوق بشری محلی نیز از جمله اقداماتی است که میتواند به کاهش این معضل کمک کند. همچنین، باید برنامههای بازتوانی و بازآموزی برای کودکانی که تحت تأثیر قرار گرفتهاند، اجرا شود تا بتوانند به زندگی عادی و سالم بازگردند.
تلاشهای مشترک و هماهنگ بینالمللی میتواند به بهبود وضعیت کودکان در افغانستان کمک کرده و آنها را از چرخه خشونت و سربازگیری نجات دهد. تنها از طریق چنین رویکردی میتوان به آیندهای روشنتر برای کودکان افغانستان امیدوار بود و به کاهش نقض حقوق بشر در این کشور دست یافت.