April 8, 2025

Farsi, اخبار

امرالله صالح: قطع کمک‌های مالی آمریکا به رسانه‌های تحت سلطه طالبان تصمیمی به‌جا و قابل استقبال است

امرالله صالح، معاون پیشین ریاست‌جمهوری افغانستان، از تصمیم ایالات متحده آمریکا مبنی بر قطع کمک‌های مالی به رسانه‌هایی که زیر سلطه طالبان فعالیت می‌کنند، استقبال کرد. آقای صالح روز سه‌شنبه، ۸ اپریل، در پیامی در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) نوشت: «من از صمیم قلب از تصمیم آمریکا برای توقف کمک به رسانه‌هایی که پس از کودتای دوحه، جز  چهره تراشی کاذب برای هبت‌الله و ملیشه‌هایش کاری  نداشتند، ابراز خوشحالی می‌کنم.» او افزود: «همچنین از احتمال اجرایی شدن قطع کمک‌های مخفیانه، ناپاک و غیرشفاف واشنگتن در سه‌ونیم سال گذشته که تنها به تحکیم سلطه نامشروع و ضدملی طالبان انجامیده است، خرسندم. انزوای بیشتر طالبان، همراه با تحریم‌های اقتصادی، می‌تواند روند سرنگونی سریع‌تر این منظومه زشت و ستیزه‌جو که با تمام ارزش‌های فرهنگی و معنوی افغانستان دشمنی دارد، هموارتر سازد. چه بسا شری که در آن خیری نهفته باشد.» این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، نیز بار دیگر تأکید کرده است که به طالبان و حکومت تحت اداره آنان کمک نخواهد کرد. ترامپ شامگاه دوشنبه، ۱۸ حمل، در نشست خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، گفت: «ما به دشمنان‌مان پول نمی‌دهیم.» او با انتقاد از سیاست‌های پیشین دولت آمریکا در قبال افغانستان افزود: «شاید باور نکنید، اما ما پول زیادی به افغانستان داده‌ایم، در حالی‌که افغانستان تحت کنترل طالبان بوده است.» این در حالی‌ست که طالبان پس از سفر اخیر هیأت آمریکایی به کابل، نسبت به برقراری تعامل سازنده با واشنگتن ابراز خوشبینی کرده‌اند. ندیم احمدی

Farsi, تیتر اول, حقوق زنان

قتل‌های ناموسی به مثابه ابزار سلطه؛ نقد پدرسالاری، مردانگی و زبان در بازتولید خشونت علیه زنان

  در پی افزایش نگران‌کننده قتل‌های ناموسی و تداوم سکوت نهادهای مسئول در افغانستان، جنبش زنان عدالت‌خواه افغانستان با هدف گشودن یک گفت‌وگوی عمیق و تخصصی، نشستی بین‌المللی را با حضور کارشناسان، پژوهشگران، روان‌شناسان، کنش‌گران حقوق زنان و حقوقدانان برگزار کرد. این نشست به‌صورت آنلاین و هم‌زمان در صفحات رسمی این جنبش در شبکه‌های اجتماعی پخش شد و با استقبال وسیع مخاطبان مواجه گردید. سخنرانان در این برنامه، قتل‌های ناموسی را نه صرفاً جرمی فردی، بلکه بخشی از ساختار گسترده‌تری از سلطه دانستند که در تار و پود زبان، فرهنگ، دین، قانون و نظام قضایی ریشه دارد. آنان تأکید کردند که این نوع خشونت تنها در فضای فقدان عدالت و قانون، بلکه در چارچوب گفتمان پدرسالار و مردسالاری مشروعیت می‌یابد و بازتولید می‌شود. مزدا مهرگان، شاعر و تحلیل‌گر اجتماعی، با تکیه بر نظریات ژاک لاکان، نقش بنیادین زبان در بازتولید خشونت جنسیتی را بررسی کرد. او گفت: «زبان فقط ابزاری برای بازتاب واقعیت‌های جامعه نیست بلکه چارچوب‌دهنده‌ی اندیشه‌ها و تفکر انسان است. ساختار ناخودآگاه انسان‌ها نیز شبیه زبان است.» مهرگان با بررسی ضرب‌المثل‌ها و ترکیبات عامیانه، توضیح داد چگونه ادبیات روزمره، حامل مفاهیمی است که ذهنیت ناموس‌سالار را در ناخودآگاه جمعی نهادینه می‌کند. به باور او: «باید بر اهمیت زبان در شکل‌گیری تفکر ناموس‌سالار توجه کرد و آگاه شد تا چرخه‌ی بازتولید ادبیات ضد زن – که منجر به ادامه‌ی خشونت و قتل ناموسی می‌شود – متوقف گردد.» دکتر هلن فرمان، پزشک پژوهشگر و منتقد فرهنگی، تحلیل خود را با تمرکز بر ساختار مردانگی و رابطه آن با مفهوم «ناموس» ارائه کرد. وی تأکید کرد: «قتل‌های ناموسی صرفاً زن‌کشی نیستند، بلکه حاوی یک پیام اجتماعی‌اند. این قتل‌ها به زنان هشدار می‌دهند و هم‌زمان مردان دیگر را نیز تهدید می‌کنند که اگر از قواعد پدرسالارانه تخطی کنند، مجازات می‌شوند.» فرمان با معرفی مردانگی سنتی و مردانگی نوستالژیک، افزود: «مردانگی نوستالژیک مفهومی است که در آن، مرد به‌عنوان حافظ ناموس، مسئول کنترل و نظارت بر رفتار جنسی زنان شناخته می‌شود. این دیدگاه نه‌تنها مشروعیت‌بخش خشونت است، بلکه زنان را از مالکیت بر بدن خود محروم می‌کند.» در جمع‌بندی صحبت‌های خود، او گفت: «ضرورت تقدس‌زدایی از کلیدواژه‌های ساختار پدرسالار، ضدارزش‌سازی واژه باناموس، اهمیت مشارکت فعال مردان در مبارزه با خشونت علیه زنان، و فهم این‌که زنان مالک بدن و رفتار جنسی خود هستند، از ارکان اصلی مبارزه با قتل‌های ناموسی است.» سایمه سلطانی، کنش‌گر حقوق زنان، با تأکید بر جنبه‌های روانی و نمایشی قتل‌های ناموسی گفت: «در بسیاری موارد، قاتل صحنه را طوری طراحی می‌کند که از عمل خود لذت ببرد؛ ترکیبی از جنون، شکنجه و سلطه وجود دارد.» او افزود: «کنترل بر بدن زن یک ساختار جهانی است. اما در جوامع سنتی، این کنترل آشکارتر، خشونت‌بارتر و مشروع‌تر جلوه داده می‌شود.» وی مخالفت خود را با نسبت دادن این نوع خشونت به فرهنگ اعلام کرد: «من مخالف این هستم که قتل‌های ناموسی را صرفاً به فرهنگ نسبت دهیم، چون فرهنگ بخشی از ساختار سلطه‌گر است و باید در کنار تغییر ساختار، فرهنگ را نیز دگرگون کرد.» دکتر غلام‌حیدر علامه، استاد حقوق و جرم‌شناسی، با نقد قوانین داخلی در ایران و افغانستان گفت: «برخی مواد قانونی مانند ماده ۶۳۰ قانون ایران یا ماده ۳۹۸ قانون جزای افغانستان، در عمل به قاتلان اجازه می‌دهند از مجازات بگریزند. این یک خیانت به عدالت است.» وی افزود: «قتل‌های ناموسی نه‌تنها هیچ مبنای شرعی ندارند، بلکه با اصول بنیادین حقوق بشر در تضادند. اما فقدان اراده سیاسی برای تغییر قوانین، عدالت را عملاً به حاشیه رانده است.» دکتر بتول حیدری، روان‌شناس اجتماعی، با ابراز نگرانی از بی‌تفاوتی عمومی گفت: «قاتلان ناموسی نه‌تنها پنهان نمی‌شوند، بلکه به کار خود افتخار می‌کنند و توسط خانواده‌ها نیز مورد حمایت قرار می‌گیرند.» او تأکید کرد: «فقدان آموزش در خانواده، نبود مهارت حل تعارض و ناکامی سیستم‌های دولتی در آگاهی‌رسانی، جامعه را در برابر این خشونت فلج کرده است.» سوسن رخش، پژوهشگر اجتماعی، با اشاره به قوانین تبعیض‌آمیز در ایران گفت: «ماده‌هایی چون ۶۳۰ قانون ایران، از دل ساختارهای مردسالار برآمده‌اند و باید با آن‌ها در عرصه‌های بین‌المللی مقابله کرد.» او ثبت اسامی قربانیان، اتحاد زنان، و استفاده از رسانه‌ها برای افشای خشونت را از راه‌کارهای مؤثر در این زمینه دانست. مزدک، فعال مدنی، بر اهمیت آزادی‌های فردی و احترام به حریم خصوصی تأکید کرد و گفت: «پیش از آن‌که بر فرهنگ متمرکز شویم، باید ساختارهای قدرت را هدف بگیریم و زنان را برای مقاومت توانمند سازیم. آموزش، بذر اصلی این مقاومت است.» او همچنین نسبت به تفسیرهای افراطی از دین هشدار داد: «برداشت‌های تنگ‌نظرانه از ادیان، یکی از سموم اجتماعی است که توجیه‌گر قتل‌های ناموسی و دیگر خشونت‌های ساختاری است.» نشست تخصصی «قتل‌های ناموسی به مثابه ابزار سلطه» با ابتکار جنبش زنان عدالت‌خواه افغانستان، گامی مهم در مسیر باز کردن زوایای پنهان این خشونت مزمن بود. شرکت‌کنندگان بر این نکته تأکید کردند که قتل‌های ناموسی، جرمی صرفاً فردی نیستند بلکه تبلور ساختاری از سلطه، تبعیض، و نابرابری‌اند. این نشست نشان داد که تنها راه مقابله با این خشونت، نقد جدی ساختارهای مردسالار، تقدس‌زدایی از واژگان مشروعیت‌بخش خشونت، اصلاح قوانین، آگاهی‌رسانی عمومی و توانمندسازی زنان از طریق آموزش است. حامیه نادری

Contact via WhatsApp