پس از به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان در سال 2021، این گروه سیاستها و اقدامات شدیدی را در قبال آموزش و دانش اعمال کردهاند که نه تنها روند توسعه و پیشرفت کشور تأثیر منفی گذاشته، بلکه موجب نگرانیهای گستردهای در سطح بینالمللی شده است. طالبان که در دوران اول حکومت خود (1996-2001) نیز به دلیل سیاستهای سختگیرانه و محدودکنندهشان در قبال آموزش و پرورش به ویژه برای دختران، شهرت داشتند، بار دیگر با رویههای مشابهی مواجه شدهاند. این محدودیتها به ویژه در زمینه تحصیل دختران، سانسور کتابها و منابع آموزشی و اعمال نظارت شدید بر محتوای آموزشی اعمال میشود.
این اقدامات طالبان برخلاف آموزههای اسلام که به علم و دانش اهمیت بسیاری میدهد، و همچنین مغایر با اصول حقوق بشر بینالمللی است که حق آموزش را به عنوان یکی از حقوق بنیادین بشر به رسمیت شناخته است. در حالی که اسلام همواره مسلمانان را به تحصیل علم و کسب دانش تشویق کرده است، طالبان با تفسیری سختگیرانه و افراطی از دین، آموزش و پرورش را تحت محدودیتهای شدیدی قرار دادهاند. این سیاستها نه تنها به تضعیف فرهنگی و اجتماعی جامعه افغانستان منجر میشود، بلکه پیشرفت اقتصادی و توسعه پایدار کشور را نیز به مخاطره میاندازد.
طالبان آموزش زنان را تهدیدی برای نقشهای سنتی و محافظهکارانه جنسیتی میدانند. آنها معتقدند که جایگاه اصلی زنان در خانه و خانواده است و تحصیل زنان میتواند این نقشها را به چالش بکشد. به همین دلیل، در بسیاری از مناطق تحت کنترل طالبان، مدارس دخترانه بسته شدهاند و تحصیل دختران بعد از مقطع ابتدایی ممنوع شده است. در مواردی که تحصیل زنان مجاز است، تفکیک جنسیتی به شدت اعمال میشود. مکاتب دخترانه و پسرانه جداگانه هستند و معلمان زن تنها مجاز به تدریس در مدارس دخترانه هستند. این اقدامات به دلیل ترس از اختلاط جنسیتی و از دست دادن کنترل بر زنان انجام میشود. همچنان طالبان در بیست سال جمهوریت با تهدید و ارعاب زنان و دخترانی که به دنبال تحصیل هستند، تلاش مینمودند تا آنان را از ادامه آموزش منصرف کنند. حملات به مکاتب دخترانه، تهدید به مرگ و خشونتهای فیزیکی از جمله روشهایی است که طالبان برای ایجاد ترس و وحشت در میان زنان و دختران به کار میبرند.
طالبان به دنبال کدام نسخه از آموزش میگردند؟
طالبان به دنبال اجرای نسخهای از آموزش هستند که با تفسیرهای خاص و افراطی آنها از شریعت اسلام همخوانی داشته باشد. این نسخه آموزشی دارای ویژگیها و خصوصیات خاصی است که با باورهای مذهبی و ایدئولوژیک آنها تطابق دارد. در ادامه به برخی از ویژگیهای این نسخه آموزشی اشاره میشود:
تاکید بر آموزش مذهبی
آموزش مذهبی در قلب نسخه آموزشی طالبان قرار دارد. مدارس باید برنامههای درسیای را ارائه دهند که به آموزش قرآن، حدیث، فقه و اصول شریعت اسلامی میپردازد. تفسیرهای مذهبی که طالبان بر آن تاکید دارند، معمولاً افراطی و محافظهکارانه است و اصول و قواعد سختگیرانهای را ترویج میدهد.
محدودیتهای جنسیتی:
تحصیل دختران: تحصیل دختران بعد از مقطع ابتدایی معمولاً ممنوع است. طالبان معتقدند که نقش اصلی زنان در جامعه باید محدود به خانهداری و خانواده باشد و در مواردی که تحصیل دختران مجاز باشد، تفکیک جنسیتی به شدت اعمال میشود. مدارس دخترانه و پسرانه جداگانه بوده و معلمان زن تنها مجاز به تدریس در مدارس دخترانه هستند.
ترویج ارزشهای فرهنگی و سنتی:
نسخه آموزشی طالبان، که به شدت تحت تاثیر تفسیرهای افراطی و محافظهکارانه از اسلام و سنتهای قبیلهای است، باعث محدودیتهای گستردهای در زمینه آموزش و پرورش در افغانستان شده است. این نسخه، علاوه بر نقض حقوق اساسی کودکان و زنان، مانع از توسعه علمی و فرهنگی جامعه افغانستان میشود و این کشور را در مسیر عقبماندگی قرار میدهد. تلاشهای بینالمللی و داخلی برای تغییر این نسخه آموزشی و ترویج تفسیرهای معتدلتر و جامعتر از آموزههای دینی و فرهنگی ضروری است تا آینده بهتری برای نسلهای آینده افغانستان فراهم شود.
واکنشها به سیاستهای آموزشی طالبان:
سیاستهای آموزشی طالبان، به ویژه در مورد منع تحصیل دختران و کنترل محتواهای آموزشی، واکنشهای گستردهای را در سطح ملی و بینالمللی به دنبال داشته است. این واکنشها شامل اعتراضات داخلی، محکومیتهای بینالمللی، تلاشهای دیپلماتیک و اقدامات سازمانهای حقوق بشری و مدنی میشود. بسیاری از مردم افغانستان، به ویژه زنان و جوانان، به سیاستهای آموزشی طالبان اعتراض کردهاند. این اعتراضات به شکل تظاهرات خیابانی، تجمعات اعتراضی و بیانیههای عمومی انجام شده است. معترضان خواستار حق تحصیل برابر برای همه، به ویژه دختران، و پایان دادن به سانسور آموزشی شدهاند. معلمان و دانشجویان نیز به سیاستهای طالبان اعتراض کرده و در برخی موارد به صورت مخفیانه به تدریس و تحصیل ادامه دادهاند. برخی از معلمان تلاش کردهاند تا کلاسهای خصوصی یا غیررسمی برای دختران و دانشجویانی که از تحصیل محروم شدهاند، برگزار کنند. نخبگان و روشنفکران افغانستان نیز به شدت به سیاستهای آموزشی طالبان اعتراض کردهاند. آنها با انتشار مقالات، بیانیهها و برگزاری نشستهای علمی و فرهنگی، تلاش کردهاند تا افکار عمومی را آگاه کرده و برای تغییر این سیاستها فشار وارد کنند.
سیاست طالبان در قبال دانش و کتاب، که بر تفسیرهای افراطی از شریعت اسلام و باورهای قومی و فرهنگی محافظهکارانه تکیه دارند، به طور گستردهای مورد نقد و مخالفت قرار گرفتهاند. این سیاستها شامل محدودیتهای شدید بر تحصیل دختران، سانسور کتابها و منابع آموزشی و کنترل محتواهای آموزشی است. این اقدامات طالبان نه تنها با اصول و آموزههای دین اسلام که به علم و دانش اهمیت بسیاری میدهد، مغایرت دارند، بلکه نقض آشکار حقوق بشر و تعهدات بینالمللی افغانستان نیز محسوب میشوند.
سیاست در قبال دانش و کتاب، با تکیه بر تفسیرهای افراطی و سنتی، تاثیرات مخربی بر جامعه افغانستان داشته و خواهد داشت. این سیاستها نه تنها مانع از پیشرفت و توسعه کشور میشوند، بلکه باعث نابرابری جنسیتی، عقبماندگی فرهنگی و کاهش فرصتهای آموزشی برای نسلهای آینده میگردند. در سطح بینالمللی نیز این اقدامات منجر به انزوای بیشتر افغانستان، کاهش کمکهای بینالمللی و نقض حقوق بشر شده است. برای بهبود وضعیت، نیاز به تغییرات اساسی در سیاستهای آموزشی طالبان، فشارهای بینالمللی و تلاشهای داخلی برای ترویج تفسیرهای معتدلتر و جامعتر از آموزههای دینی و فرهنگی است.
حامیه نادری