Search
Close this search box.

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

288942
سفر احمد الشرع به امارات و ترکیه؛ نشانه‌ای از بازگشت تدریجی سوریه به معادلات منطقه‌ای
61274688_605
نگرانی سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان از ممنوعیت نشر تصاویر موجودات زنده در رسانه‌ها
پاکستان-مهاجرین-افغان-750x430
ادامه اخراج مهاجران افغان از پاکستان؛ بحران انسانی در حال تشدید

احمد مسعود، قهرمان قریه یا نمایندۀ شهر

تا چندی پیش، کلان‌شهرهای افغانستان شاهد حملات انتحاری و انفجاری متعددی بودند که روزانه جان ده‌ها شهروند غیرنظامی را می‌گرفت. در آن دوران، مقامات بلندپایه حکومت در نظام جمهوری افغانستان به جای پاسخ‌گویی مستقیم، به سوالات خبرنگاران با پرسش‌هایی نظیر «آدرس طالبان کجاست؟» پاسخ می‌دادند.
سال‌ها بعد، طالبان با تشکیلاتی منظم و ساختار یافته، برای هر ولایت و ولسوالی کادرهای نظامی و ملکی خود را معین کردند و حتا محکمه‌های شرعی خود را فعال ساختند. در این بین، مردم افغانستان که از فساد گسترده در ساختارهای دولتی و به ویژه در سیستم عدلی و قضایی رنج می‌بردند، برای حل مسائل حقوقی خود به سراغ محکمه‌های شرعی طالبان که دارای آدرس و افراد مشخص بودند، می‌رفتند.
با بازگشت دموکرات‌ها در سال 2020 به قدرت در امریکا در مواجهه با یک جنگ طولانی به امتیاز دهی بی حد و حصر و بدون هیچ پیش شرطی به طالبان روی آوردند تا خروج خود را از افغانستان سازمان دهند. جایگاه بین‌المللی طالبان در دوحه قطر تقویت شد و آدرسی که پیشتر توسط مقامات افغانستان انکار می‌شد، حالا برای همه روشن و قابل دسترسی بود.
در همین راستا، طالبان نیز به شیوه‌ای مشابه مقامات پیشین، به سوالات با سوال پاسخ می‌دهند و از جبهه مقاومت ملی می‌خواهند که آدرس خود را مشخص کند. این در حالی است که رهبر جبهه مقاومت از صحنه‌های سیاسی کنار گذاشته شده یا خود داوطلبانه کناره‌گیری کرده است. بر اساس گفته منابع معتبر، احمد مسعود چندین بار از محمد اسماعیل خان، یکی از رهبران شناخته شده جهادی، خواسته است تا رهبری جبهه مقاومت را بپذیرد و به آن سازماندهی بخشد. گفته می‌شود باری محمد اسماعیل خان در اقامتگاهش در مشهد با لحن تندی به احمد مسعود تذکر داده که به دلیل کم‌تجربگی نباید خود را رهبر بخواند و تأکید کرده که رهبران کهنه‌کار و موسفید، هرگز رهبری او را نخواهند پذیرفت. « احمد جان! ۱۴ سال بیشتر از طول عمرت تفنگ به شانه ام بوده»
با وجود اینکه طالبان، حتی دو تا سه سال پس از مرگ ملا محمد عمر بدون آگاهی از وفات رهبر شان، به طور منسجم دستورات صادر شده به نام او را مو به مو اجرا می‌کردند، جبهه مقاومت در مقایسه، با وجود داشتن یک رهبر زنده و ادعاهایی در مورد نمایندگی یک ترکیب قومی ملی، تقریباً سه سال پس از سقوط افغانستان و به خصوص پس از سقوط پنجشیر، هنوز با چالش‌هایی در ایجاد مشروعیت برای رهبر خود مواجه است.
درک عمومی مردم افغانستان از ویژگی‌های یک رهبر مبارز، مبتنی بر فداکاری، صداقت، و شجاعت است. نجیب بارور، یکی از شاعران برجسته نسل نو اهل پنجشیر، این مفهوم را با بیانی بی تعارف توصیف می‌کند: « یا پسر احمدشاه مسعود باش، یا داماد احمدولی، یا نواسه‌ی تاج‌الدین، هرسه آن را در یک‌زمان نمی‌توانی بودن و مردم دوست دارند، پسر احمدشاه مسعود باشی.»
اما شاید پاسخ به این سوال با نگاهی به بافت جامعه افغانستان قابل کندوکاو باشد، اگر افغانستان را از نگاه جامعه شناسی به گروه های مختلف قومی، سمتی و مذهبی تقسیم نماییم، احمد مسعود با ارایه هر تعریف مشخصی از خود در چوکات بازیگران سنتی بازنده خواهد بود، او نه شاخصه های یک رهبر قومی دو آتشه را دارد و نه پیشینه آن را، سمتی شدن در وجود جنگ سالاران ثروتمند شمال، او را به دره های کم جمعیت پنجشیر سوق می دهد و سنی- حنفی بودنش او را در میدان بازی ای قرار می دهد که طالبان قبلا آن را برده اند.
روشن است که در کشوری که نزدیک به هشتاد درصد مردم آن ساکن قریه هستند و کسر بلندی از جمعیت آن در فقر و بی سوادی به سر می برند، قوم، سمت و مذهب کانون های اصلی سرمایه گذاری برای جلب حمایت عمومی است، اما به نظر می رسد احمد در این راه توفیقی نخواهد داشت.
اما اگر به گروه های اجتماعی طبقه شهری (با اغماض طبقه متوسط) جامعه افغانستان بنگریم، بین وی و این طبقه اشتراکاتی قابل سرمایه گذاری دیده می‌شود، او جوان است، در غرب تحصیل و زندگی کرده و با ارزش‌های دموکراتیک آشناست، اما تفاوت میان مطالبات قریه و شهر در یک نکته کلیدی قابل جمع بندی است، آینده را چگونه خواهی ساخت؟ مشکلات از نگاه تو چی‌ها هستند و در بستر ظرفیت‌های واقعی افغانستان، منطقه و جهان چگونه می‌توانند پاسخ بیابند؟ کلی گویی‌هایی چون باور به عدالت و حق مردم برای تعیین سرنوشت ارزش‌هایی اخلاقی هستند اما حکایت از ترسیم آینده نمی کنند. این‌ها حرف‌هایی نیست ک طبقه تحصیل کرده از یک شخصیت کاریزماتیک و مدیری استراتژیست که ده‌ها سال آینده را در محور طرح‌های به هم پیوسته مدیریت: سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جامعه برنامه ریزی کرده است، می خواهند بشنود.
تاکید بر روش هایی چون جنگ در دو سال گذشته و ربط دادن آن به عدم توفیق جامعه شهری در این زمینه، نشان داد که بیشتر یک خودفریبی است، انگیزه نیروهای قابل بسیج برای جنگ نه در دهلیز شعارهای دینی که طالب در آن دست بلند دارد امکان دارد و نه با شعارهای سمتی و قومی که در چند دهه گذشته سبب کسب ثروت یک تعداد جنگ سالاران گردید. واقعیت های میدانی نشان می دهد، قدرت در دست دختران و زنانی است که بارها هیمنه طالبان را در خیابان های شهرهای مختلف کشور به چالش کشیدند، قدرت در دست جوانان تحصیل کرده افغان در داخل و خارج کشور است که به طور علنی یا غیر علنی باعث شده اند تا جهان در به رسمیت شناسی طالبان با گام های لرزان متوقف شود. صدها هزار متخصص افغان در داخل و خارج کشور کماکان نهادهای مدنی، رسانه ای و مدیریت افکار عامه را در دست خواهند داشت و در جایگاه های مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی طرف مشوره و تصمیم گیری باقی خواهند ماند.
به نظر می‌رسد احمد باید تصمیم بگیرد که می‌خواهد با ادامه سردادن شعارهای کلی و میان‌تهی مبتنی بر علایق قریه، در وسط بازی کند و منتظر فرصتی برای کسب چوکی به مانند اسلاف خود باشد یا خود را در قامت یک جوان تحصیل‌کرده طبقه متوسط در خدمت سازمان‌دهی مطالبات یک جامعه دموکراتیک قرار می‌دهد.
روشن اما این است که انتخاب سکوت در برابر سوال‌های اساسی جامعه، باعث می‌شود، میدان، برای بازیگران جدیدی که فضای نارضایتی عمومی را بهتر درک می‌کنند فراخ تر گردد. زمان برای احمد به سرعت در حال سپری شدن است.

مطالب بیشتر

mehr1-6426817
نگرانی ناتو از احتمال استقرار سلاح‌های هسته‌ای روسیه در فضا
1950037_714
عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در آستانۀ مذاکرات هسته‌ای وارد مسقط شد
جولانی
احمد شرع رئیس‌جمهور موقت سوریه و همسرش در کنفرانس دیپلماسی آنتالیا حضور یافتند
Scroll to Top