Author name: Mukhtar Negah

Farsi, تیتر چهارم

طالبان نشر تصویر زنده‌جان را در بامیان نیز ممنوع کردند

مرکز خبرنگاران افغانستان اعلام کرده است که اداره امر به معروف و نهی از منکر طالبان در ولایت بامیان، نشر تصویر زنده‌جان را ممنوع کرده است. این تصمیم بامیان را به پانزدهمین ولایتی تبدیل می‌کند که چنین ممنوعیتی در آن اعمال شده است. براساس اعلامیه‌ای که امروز (سه‌شنبه، ۲ ثور) منتشر شده، طالبان با ارسال یک نامه رسمی از سوی والی این گروه در بامیان، عبدالله سرحدی، به ادارات محلی دستور داده‌اند که به هیچ‌وجه از نشست‌ها یا رویدادهای خود عکس نگیرند. منابع محلی در بامیان به مرکز خبرنگاران گفته‌اند که این دستور هم‌اکنون در ادارات محلی به اجرا درآمده است. طالبان این ممنوعیت را بر اساس احکام قانون امر به معروف و نهی از منکر خود اعمال می‌کنند. از زمان اجرای این دستور در دیگر ولایت‌ها، فعالیت شماری از تلویزیون‌های محلی متوقف  شده‌اند. از زمان بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، آزادی رسانه‌ها با محدودیت‌های جدی مواجه شده است. ممنوعیت نشر تصویر زنده‌جان، یکی از نمونه‌های آشکار از سیاست‌های محدودکننده‌ای است که طالبان برای کنترل محتوای رسانه‌ای به اجرا گذاشته‌اند. این ممنوعیت نه تنها مانع پوشش تصویری رویدادها توسط خبرنگاران می‌شود، بلکه در عمل امکان اطلاع‌رسانی آزاد، شفاف و حرفه‌ای را به‌شدت کاهش داده است. طالبان با توسل به تفسیر سخت‌گیرانه از شریعت اسلامی و قوانین امر به معروف و نهی از منکر، فضای فعالیت رسانه‌ای را به‌گونه‌ای تنظیم کرده‌اند که عملاً خبرنگاران و نهادهای رسانه‌ای را از نقش نظارتی و اطلاع‌رسانی مستقل خود محروم می‌سازد. بسیاری از تلویزیون‌های محلی یا فعالیت‌شان را متوقف کرده‌اند. در چنین شرایطی، آینده رسانه‌های آزاد در افغانستان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. ادامه این روند نه‌تنها مانع دسترسی مردم به اطلاعات موثق و بی‌طرف می‌شود، بلکه باعث خاموش شدن یکی از آخرین صداهای مستقل در جامعه‌ای می‌شود که نیاز مبرم به آگاهی و شفافیت دارد. ندیم احمدی

Farsi, اول

یک زن افغان‌تبار به سِمت کلیدی در وزارت خارجه آمریکا منصوب شد

در تحولی چشمگیر و نمادین، وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا یک زن افغان‌تبار را به عنوان مسئول امور افغانستان منصوب کرد. دکتر ماری کبیر سراج بیشاپینگ، حقوقدان برجسته و از نوادگان خانواده سلطنتی افغانستان، اکنون به‌عنوان دستیار معاون وزارت خارجه آمریکا در امور افغانستان آغاز به کار کرده است. بیشاپینگ که ۳۳ سال دارد، نه تنها از نظر علمی و حقوقی چهره‌ای درخشان است، بلکه از نظر تاریخی نیز به ریشه‌های مهمی در تاریخ معاصر افغانستان متصل است؛ او از نسل دختری ثریا طرزی، همسر روشنفکر شاه امان‌الله خان و یکی از پیشگامان حقوق زنان در تاریخ افغانستان است. پیشینه حرفه‌ای و تحصیلات درخشان ماری کبیر سراج بیشاپینگ دارای مدرک دکترای حقوق از دانشگاه معتبر ویرجینیا و مدرک کارشناسی از دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس (UCLA) است. تسلط او به زبان‌های دری و آلمانی، دامنه فعالیت‌های بین‌المللی‌اش را تقویت کرده است. پیش از این انتصاب، او به‌عنوان مشاور ارشد کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا فعالیت داشت و نقش کلیدی در نظارت بر روند خروج آمریکا از افغانستان ایفا کرده بود. همچنین، وی سابقه ریاست بر کمیته فرعی آسیای جنوبی و مرکزی را در کارنامه دارد و به عنوان مشاور اصلی رئیس کمیته در حوزه‌های مرتبط با منطقه فعالیت کرده است. تجربه حقوقی و خدمات دولتی بیشاپینگ در کارنامه خود سابقه فعالیت به‌عنوان مشاور حقوقی وزارت امور خارجه آمریکا و دستیار قضایی قاضی کنت ای. جردن در دادگاه تجدیدنظر ایالات متحده را نیز دارد. او همچنین در دفاتر حقوقی معتبر بین‌المللی چون گیبسون، دان و کراچر و ویل، گاتشال و منجز در نیویورک وکالت کرده است. پدر و مادر او در دوران اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی، ناچار به ترک وطن شدند. ماری در ایالات متحده متولد شده و با وجود پیوندهای تاریخی و خانوادگی، تاکنون به افغانستان سفر نکرده است. تحول در سیاست آمریکا نسبت به افغانستان انتصاب ماری بیشاپینگ در حالی صورت گرفته که ساختار دیپلماتیک آمریکا در قبال افغانستان پس از خروج نیروهای نظامی از این کشور دستخوش تغییراتی شده است. پس از کناره‌گیری رینا امیری از سمت نمایندگی ویژه در امور زنان افغانستان، این جایگاه در دولت ترامپ خالی ماند. اما دولت جو بایدن، با تجدید ساختار، بار دیگر افغانستان را به عنوان یک اولویت در بخش آسیای جنوبی و مرکزی وزارت خارجه جای داده است. انتصاب این زن جوان و نخبه، بار دیگر بر نقش پررنگ افغان‌تباران در ساختار سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده مهر تأیید می‌زند و می‌تواند نویدبخش نگاهی دقیق‌تر و انسانی‌تر نسبت به وضعیت افغانستان باشد. حامیه نادری

Farsi, تیتر اول

طالبان چگونه نیروهای متخصص حکومت پیشین را حذف می‌کند؟

در ادامه روند تصفیه ادارات دولتی از حضور نیروهای متخصص وابسته به حکومت پیشین، طالبان در یک اقدام تازه، هزاران تن از کارمندان فنی و اداری وزارت دفاع را «نامطلوب» خوانده و به‌گونه سیستماتیک از وظایف‌شان برکنار کرده‌اند. این تغییرات گسترده و بی‌سابقه در دولت طالبان، موجب نگرانی‌های زیادی در میان تحلیل‌گران سیاسی و ناظران بین‌المللی شده است که این سیاست را نشانه‌ای از تهدید جدی برای نهادهای دولتی و کاهش توانمندی‌های مدیریتی افغانستان می‌دانند. بر اساس یک سند رسمی که از سوی «کمیسیون تصفیه و اصلاح تشکیلات» طالبان صادر شده و به وزارت دفاع ملی فرستاده شده است، فهرستی شامل ۵۵۸۲ نفر از کارمندان این وزارت تهیه شده که باید به‌طور کامل تصفیه شوند. در این مکتوب آمده است که این افراد در نظام جمهوریت ایفای وظیفه کرده‌اند و بسیاری از آنان به‌عنوان افراد «فعال» و «غیر بی‌طرف» شناخته شده‌اند. این برکناری‌ها به شکلی سازمان‌یافته و برنامه‌ریزی شده در حال انجام است و هیچ نشانه‌ای از نرمش یا تغییری در این سیاست وجود ندارد. طالبان در ابتدای بازگشت به قدرت در اوت ۲۰۲۱، به دلیل نبود ساختارهای مدیریتی منسجم، برای راه‌اندازی مجدد نهادهای کلیدی به نیروهای تخنیکی و مجرب حکومت پیشین نیازمند شدند. این کارمندان با نیت کمک به ثبات اداری، به‌صورت موقت و با وعده همکاری حرفه‌ای به کار فراخوانده شدند. در آن زمان، بسیاری از این افراد به دلیل وضعیت بحرانی کشور و نیاز فوری به بازسازی نهادهای دولتی، پذیرفتند که با طالبان همکاری کنند، در حالی که تهدیدهای امنیتی و سیاسی بر سرشان بود. اما پس از گذشت بیش از دو سال، اکنون همان نیروها هدف حذف قرار گرفته‌اند. این نیروها که بیشتر در زمینه‌های فنی و تخصصی فعالیت می‌کردند، به‌ویژه در حوزه‌هایی چون تکنولوژی، مهندسی، آموزش و منابع انسانی تجربه داشتند، اکنون در معرض اخراج و تبعید قرار گرفته‌اند. این اقدام طالبان از یک سو به تضعیف توانمندی‌های فنی و اجرایی دولت جدید منجر خواهد شد و از سوی دیگر، موجب افزایش بی‌اعتمادی در میان افرادی خواهد شد که ممکن است در آینده تمایل به همکاری با طالبان داشته باشند. در حالی‌که بسیاری از این متخصصان در شرایطی دشوار و با وجود تهدیدهای امنیتی در نهادهای دولتی باقی ماندند و نقش کلیدی در بازسازی ساختارهای حیاتی ایفا کردند، اکنون با تهدید، تحقیر و اخراج روبه‌رو هستند. برخی از آنان گزارش داده‌اند که در صورت عدم پذیرش اخراج، به شدت مورد تهدید قرار گرفته‌اند و مجبور به ترک وظایف خود شده‌اند. تحلیل‌گران باور دارند که طالبان در حال پیاده‌سازی یک پاکسازی هدفمند هستند تا نهادهای حکومتی را از حضور هرگونه نیروی آموزش‌دیده، مستقل یا وابسته به ساختار جمهوریت خالی کنند. این اقدام نه تنها تهدیدی جدی برای نظام اداری کشور است، بلکه به منزله حذف جمعی سرمایه انسانی و تخصصی افغانستان نیز تلقی می‌شود. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، این نوع سیاست‌ها به تدریج باعث کاهش کارآیی دولت طالبان خواهد شد، چرا که توان مدیریتی و اجرایی از میان می‌رود و بدنه حکومتی از نیروهای با تجربه خالی خواهد شد. در بند دیگری از این مکتوب، اشاره شده است که برای شماری از کارمندان اخراج‌شده، پنج‌هزار افغانی به‌عنوان کمک نقدی در نظر گرفته شده؛ اقدامی که از سوی کارشناسان «توهین‌آمیز» و «نمادین» توصیف شده است. بسیاری از این افراد که سال‌ها در راستای پیشرفت کشور تلاش کرده‌اند، از این مقدار کمک نقدی به‌شدت ناراضی‌اند و آن را تحقیرآمیز می‌دانند. طالبان در بسیاری از بیانیه‌ها و مستندات خود بر این نکته تأکید کرده‌اند که این اقدامات در راستای «اصلاحات» و «پاکسازی» کشور از نفوذ عناصر غیرمطمئن است، اما واقعیت این است که این روند تنها به تضعیف بیشتر بخش‌های دولتی و کاهش اعتماد عمومی نسبت به دولت خواهد انجامید. در حقیقت، پاکسازی‌ها بیشتر شبیه به یک تلاش برای جایگزینی نیروهای متخصص و با تجربه با افرادی هستند که از نظر ایدئولوژیکی به طالبان نزدیک‌ترند و وفاداری بیشتری به رژیم جدید دارند. این روند که طالبان در پیش گرفته‌اند، از یک استراتژی روشن پرده برمی‌دارد: بهره‌برداری حداکثری از تجربه نیروهای جمهوریت، و پس از آن، حذف گام‌به‌گام آنان از ساختار قدرت. این سیاست، نه تنها بیان‌گر استبداد و تمامیت‌خواهی نظام کنونی است، بلکه نشانه‌ای از بی‌اعتمادی عمیق طالبان نسبت به هرگونه تخصص بیرون از دایره فکری خودشان نیز می‌باشد. بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند که طالبان در پی ایجاد یک نظام کاملاً بسته و خودکفا هستند که تنها از نیروهای خودی استفاده کند، بدون آنکه به تجربه یا تخصص‌های بیرونی اعتنایی داشته باشد.حت حامیه نادری

Farsi, افغانستان, پنجم

طالبان دستور به بسته شدن دفاتر حزب اسلامی و بازداشت کارمندان آن داد

در پی انتشار یک مکتوب رسمی از سوی وزارت عدلیه طالبان، دستور بسته شدن دفاتر حزب اسلامی، بازداشت کارمندان این دفاتر و ضبط تجهیزات‌شان صادر شده است. حبیب‌الرحمان حکمتیار، فرزند گلبدین حکمتیار، با انتشار تصویری از این سند در شبکه اجتماعی اکس، این اقدام را نمونه‌ای از سرکوب احزاب سیاسی و مخالفان دانست. در این مکتوب که به تاریخ ۹ حمل سال جاری از سوی ریاست عدلیه طالبان در ولایت قندوز صادر شده، تأکید شده است که فعالیت حزب اسلامی علی‌رغم لغو رسمی فعالیت احزاب سیاسی در افغانستان، همچنان در برخی مناطق ادامه دارد. بر اساس این سند، طالبان دستور داده‌اند در صورتی که دفتر یا نمایندگی‌ای از حزب اسلامی در هر ولایت وجود داشته باشد، بلافاصله مسدود، تجهیزات آن به اداره مربوطه تحویل داده شده و کارمندان آن تا زمان «توبه از فعالیت‌های حزبی»، بازداشت شوند. همچنین آمده است که در مناطقی که دفاتر حزب اسلامی فعال نیست، اشخاصی که تحت عنوان این حزب فعالیت دارند باید شناسایی و بازداشت شوند. این اقدامات قرار است با هماهنگی اداره استخبارات و دفتر والی طالبان انجام گیرد. حبیب‌الرحمان حکمتیار در واکنش به این دستور، حاکمیت طالبان را با نظام‌های اقتدارگرای کمونیستی مقایسه کرده و نوشته است: «حکومت فقط برای طالبان حلال است و جوانان با ناامیدی، کشور را ترک می‌کنند. کمونیست‌ها شرمنده شدند و طالبان نیز در حال تکرار همان تجربه شکست‌خورده‌اند.» طالبان در حمل ۱۴۰۱ ریاست احزاب سیاسی در وزارت عدلیه را منحل کردند و بارها تأکید کرده‌اند که فعالیت‌های سیاسی تحت عنوان احزاب، «غیرفانونی» و «ممنوع» است. این در حالی است که بسیاری از چهره‌های سیاسی و مدنی، این سیاست طالبان را مغایر با اصول عدالت، آزادی بیان و مشارکت سیاسی می‌دانند. حامیه نادری

Farsi, تیتر اول, جهان

نگرانی ناتو از احتمال استقرار سلاح‌های هسته‌ای روسیه در فضا

ناتو از احتمال استقرار سلاح‌های هسته‌ای توسط روسیه در مدار زمین برای هدف قرار دادن ماهواره‌ها، ابراز نگرانی عمیق کرده است. مارک روته، دبیرکل ناتو، در گفت‌وگو با یک رسانه آلمانی اعلام کرد که بر اساس گزارش‌های اطلاعاتی، روسیه ممکن است در حال بررسی طرحی برای استقرار تسلیحات هسته‌ای در فضا باشد؛ اقدامی که در صورت تحقق، نقض صریح معاهدۀ فضایی ۱۹۶۷ به شمار می‌رود. این معاهده استفاده از سلاح‌های کشتارجمعی در فضا را ممنوع می‌کند. معاهده فضایی ۱۹۶۷، که پایه‌گذار حقوق بین‌الملل فضایی است، استقرار سلاح‌های کشتارجمعی در فضا را ممنوع کرده و استفاده از فضا را محدود به اهداف صلح‌آمیز می‌داند. این معاهده همچنین هرگونه ادعای مالکیت بر ماه یا سایر اجرام آسمانی را رد می‌کند و کشورها را مسئول فعالیت‌های فضایی نهادهای خود می‌داند. روته این احتمال را «عمیقاً نگران‌کننده» توصیف کرده و افزود که ناتو با تبادل اطلاعات میان اعضا، ایجاد مراکز فرماندهی فضایی، و توسعه ماهواره‌های کوچک‌تر، سریع‌تر و مقاوم‌تر در برابر حملات، خود را برای مقابله با چنین تهدیدی آماده می‌کند. نگرانی‌ها دربارۀ تسلیح فضا پس از انتشار گزارش‌هایی در فوریه ۲۰۲۴ از سوی مقامات اطلاعاتی آمریکا شدت گرفت. این گزارش‌ها به برنامۀ احتمالی روسیه برای توسعۀ سلاح‌های ضدماهواره‌ای با قابلیت هسته‌ای اشاره داشتند. با وجود رد این اتهامات از سوی مسکو، وتوی قطعنامه پیشنهادی سازمان ملل در آوریل ۲۰۲۴ که هدف آن جلوگیری از تسلیح فضا بود، بر دامنه گمانه‌زنی‌ها افزوده است. ندیم احمدی

Farsi, تیتر اول

عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران در آستانۀ مذاکرات هسته‌ای وارد مسقط شد

در آستانۀ دور جدید مذاکرات میان ایران و ایالات متحده پیرامون برنامۀ هسته‌ای تهران، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، روز شنبه، ۲۳ حمل وارد مسقط، پایتخت عمان شد. این مذاکرات در حالی برگزار می‌شود که خاورمیانه یکی از پرتنش‌ترین دوره‌های خود را سپری می‌کند. حملات متقابل میان ایران و اسرائیل، افزایش تنش‌ها در مرزهای شمالی و جنوبی ایران، و نگرانی از گسترش درگیری‌های نیابتی در منطقه، سایه‌ای سنگین بر فضای دیپلماتیک افکنده است. بربنیاد  گزارش  رسانه‌های منطقه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی به عباس عراقچی اختیارات گسترده در  این مذاکرات اعطا کرده و مسئولیت کامل تصمیم‌گیری پیرامون چارچوب توافقات احتمالی را به او سپرده است؛ اقدامی که می‌تواند نشانۀ عزم جدی تهران برای دستیابی به راه‌حل دیپلماتیک تلقی شود. عراقچی ریاست هیئت مذاکره‌کنندۀ ایران را بر عهده دارد و استیو ویتکاف، فرستادۀ ویژه رئیس‌جمهور ایالات متحده، نمایندۀ طرف آمریکایی در این گفت‌وگوها خواهد بود. عمان بار دیگر در نقش میانجی بی‌طرف ظاهر شده و تلاش می‌کند زمینه را برای تنش‌زدایی و بازگشت به مسیر دیپلماسی میان دو طرف هموار سازد. مقامات دیپلماتیک ابراز امیدواری کرده‌اند که این مذاکرات بتواند از خطر درگیری مستقیم جلوگیری کرده و نقطۀ آغازی برای روندی پایدار از گفت‌وگوها. ندیم احمدی

Farsi, اخبار

احمد شرع رئیس‌جمهور موقت سوریه و همسرش در کنفرانس دیپلماسی آنتالیا حضور یافتند

احمد شرع، رئیس‌جمهور موقت سوریه، به همراه همسرش لطیفه الدروبی در چهارمین دور «کنفرانس دیپلماسی آنتالیا» شرکت کرد. در حاشیۀ این نشست، لطیفه الدروبی با امینه اردوغان، همسر رئیس‌جمهور ترکیه، دیدار و گفت‌وگو کرد. امینه اردوغان در پیامی در شبکه اجتماعی “اکس” (توییتر سابق) نوشت که در این دیدار، دو طرف دربارۀ پروژه‌های مشترک، به‌ویژه طرح‌هایی در زمینه حمایت از زنان و کودکان سوری، به تبادل نظر پرداختند.

Farsi, اخبار

لغو برنامۀ اقامت حفاظتی موقت برای هزاران شهروند افغانستان و کامرون توسط دولت ترامپ

واشنگتن – ادارۀ ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ برنامۀ اقامت حفاظتی موقت (TPS) را برای هزاران شهروند افغانستان و کامرون لغو کرده است؛ اقدامی که به گفتۀ ناظران، تأثیرات گسترده‌ای بر مهاجران این دو کشور خواهد داشت. براساس آمار منتشرشده، حدود ۱۴٬۶۰۰ شهروند افغانستان و ۷٬۹۰۰ تبعۀ کامرونی که تحت این برنامه در ایالات متحده اقامت داشتند، از این تصمیم متأثر خواهند شد. اقامت حفاظتی موقت برنامۀ مهاجرتی‌ای‌ است که به شهروندان کشورهایی که درگیر جنگ، بلایای طبیعی یا سایر شرایط استثنایی هستند، اجازه اقامت موقت در آمریکا را می‌دهد. تریشیا مک‌لالین، سخنگوی وزارت امنیت داخلی ایالات متحده، روز جمعه ۲۲ حمل با انتشار اعلامیه‌ای اعلام کرد: «پس از بررسی‌های دقیق، این وزارت به این نتیجه رسیده است که شرایط در افغانستان و کامرون دیگر با معیارهای لازم برای ادامۀ این برنامه مطابقت ندارد.» لغو این برنامه با واکنش‌های متفاوتی در محافل مدنی و مهاجرتی ایالات متحده روبه‌رو شده است. فعالان حقوق مهاجران هشدار داده‌اند که بازگرداندن شهروندان این کشورها ممکن است آنان را با خطرات جدی مواجه سازد. تصمیم ایالات متحده برای لغو برنامۀ اقامت حفاظتی موقت در حالی اتخاذ شده است که هزاران شهروند افغان پس از سقوط حکومت پیشین افغانستان، در کشورهای ثالث—از جمله پاکستان، امارات و قطر—در انتظار انتقال به ایالات متحده به‌سر می‌برند. بسیاری از این افراد با تهدیدات امنیتی، محدودیت‌های اقامتی و بلاتکلیفی روانی روبه‌رو هستند. لغو TPS می‌تواند خطر بازگشت اجباری این افراد به کشورهایی را که هنوز با بحران‌های امنیتی، بی‌ثباتی سیاسی و محدودیت‌های شدید حقوق بشری مواجه‌اند، افزایش دهد. تحلیل‌گران امور مهاجرت هشدار می‌دهند که این تصمیم ممکن است امنیت فردی این افراد را به خطر اندازد و اعتماد جامعه جهانی به تعهدات بشر‌دوستانۀ ایالات متحده را زیر سؤال ببرد. ندیم احمدی  

Farsi, تیتر چهارم

زلزله‌ای به شدت ۵.۵ ریشتر شهرهای پاکستان را تکان داد

امروز شنبه، ۱۲ اپریل ۲۰۲۵، زلزله‌ای به شدت ۵.۵ درجه ریشتر بخش‌های مختلف پاکستان را لرزاند. این زلزله در حدود ساعت ۱۲:۳۰ ظهر به وقت محلی رخ داد و سبب وحشت و نگرانی در میان باشندگان مناطق آسیب‌دیده شد. مرکز این زمین‌لرزه در فاصله تقریباً ۶۰ کیلومتری شمال‌غرب شهر راولپندی موقعیت داشته و عمق آن ۱۲ کیلومتر گزارش شده است. لرزش‌های این زلزله در ولایات پنجاب و خیبرپختونخوا به شدت احساس گردیده و حتی در مناطق دورتر نیز حس شده است. همچنین، گزارش‌هایی از زلزله‌ای با قدرت ۵.۸ ریشتر در جامو و کشمیر نیز احساس شده است. با وقوع زلزله، مردم از ترس وقوع تلفات یا تخریب، خانه‌ها و ساختمان‌های‌شان را ترک کرده و به فضای باز پناه بردند. تا اکنون، هیچ‌گونه گزارش رسمی در مورد تلفات جانی یا خسارات مالی از سوی مقامات محلی یا نهادهای مسئول ارائه نشده است. ادارات اضطراری، تیم‌های کمکی و نجات، و نیروهای امنیتی در آماده‌باش کامل قرار دارند و بررسی‌های میدانی برای ارزیابی هر نوع خسارت احتمالی در حال انجام می‌باشد. اداره لرزه‌نگاری پاکستان هشدار داده است که امکان وقوع پس‌لرزه‌های خفیف‌تر در ساعات آینده وجود دارد و از مردم خواسته شده است که احتیاط نموده و آمادگی های لازم را داشته باشند. با در نظر داشت شدت متوسط و عمق کم این زلزله، امکان بروز خسارات محدود وجود دارد، ولی خوشبختانه تا این لحظه وضعیت تحت کنترول گزارش شده است از تمام شهروندان تقاضا می‌شود که آرامش خود را حفظ کرده و اطلاعات را تنها از منابع معتبر دنبال کنند. عبدالحق حمیدی

Farsi, تیتر اول

نگرانی سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان از ممنوعیت نشر تصاویر موجودات زنده در رسانه‌ها

سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان با نگرانی عمیق از افزایش فشارها بر رسانه‌ها در افغانستان، به‌ویژه ممنوعیت تازه نشر تصاویر موجودات زنده در ولایت‌های بدخشان و جوزجان، اعلام می‌دارد که این اقدام گامی دیگر در مسیر سرکوب آزادی بیان و خاموش‌سازی رسانه‌های مستقل در کشور است. این سازمان با نشر اعلامیه ای امروز پنجشبه دهم اپریل  خاطرنشان می‌سازد که طی چهار سال گذشته، رسانه‌های کشور همواره با سانسور گسترده، محدودیت‌های شدید، تهدید و بازداشت خبرنگاران، و فشار برای تبلیغ به نفع حکومت طالبان مواجه بوده‌اند؛ اکنون نیز ممنوعیت نشر تصاویر زنده، حلقه‌ی محدودیت‌ها را تنگ‌تر ساخته است. سازمان حمایت از خبرنگاران افغانستان تأکید می‌کند که چنین اقدامات سرکوب‌گرانه، نه‌تنها آزادی رسانه‌ها را نقض می‌کند، بلکه حقوق اساسی شهروندان کشور، از جمله آزادی بیان، دسترسی به اطلاعات و حق مشارکت در حیات عمومی را نیز زیر پا می‌گذارد. ما باور داریم که هرگونه محدودیت بر فعالیت‌های رسانه‌ای باید مطابق اصول حقوق بشری و قوانین بین‌المللی بررسی و لغو گردد. خبرنگاران باید بتوانند بدون سانسور، تهدید یا فشار، به وظیفه اطلاع‌رسانی خود عمل کنند. از حکومت کنونی خواستاریم تا امنیت، مصونیت و فضای کاری آزاد را برای خبرنگاران فراهم کرده و مانع اختلال در روند اطلاع‌رسانی به مردم نشود. در عین حال، از تمامی نهادهای بین‌المللی و سازمان‌های مدافع حقوق بشر می‌خواهیم که در برابر این‌گونه محدودیت‌ها بی‌تفاوت نباشند و با صدای بلند، از آزادی رسانه‌ها و حقوق خبرنگاران افغان دفاع کنند. پس از روی‌کار آمدن حکومت طالبان، فضای کاری برای رسانه‌ها و خبرنگاران در افغانستان به‌شدت محدود شده است. سانسور گسترده، تهدید، بازداشت، و ممنوعیت‌های فزاینده از جمله نشر تصاویر موجودات زنده، بخشی از فشارهایی است که بر رسانه‌ها تحمیل شده است. بسیاری از خبرنگاران مجبور به ترک کار یا مهاجرت شده‌اند و رسانه‌های مستقل در آستانه خاموشی قرار دارند. این وضعیت نه‌تنها آزادی بیان، بلکه حق دسترسی مردم به اطلاعات را نیز به‌طور جدی تهدید می‌کند. با گذشت نزدیک به چهار سال از حاکمیت طالبان، رسانه‌ها و خبرنگاران در افغانستان با محدودیت‌های شدید و فزاینده‌ای مواجه‌اند. سانسور گسترده، ممنوعیت نشر برخی محتواها از جمله تصاویر موجودات زنده، فشار برای نشر محتوای تبلیغاتی، و دخالت مستقیم در کار رسانه‌ها بخشی از این محدودیت‌ها است. از سوی دیگر، موارد متعدد بازداشت، تهدید، احضار و بازجویی خبرنگاران در سراسر کشور نگرانی‌ها را دوچندان کرده است. بسیاری از خبرنگاران به دلیل فشارهای امنیتی و نبود فضای آزاد کاری، ناگزیر از ترک شغل یا مهاجرت شده‌اند. در این شرایط، آزادی بیان و دسترسی مردم به اطلاعات به‌شدت آسیب دیده و چشم‌انداز آینده رسانه‌های آزاد در کشور بیش از هر زمان دیگری نگران‌کننده به نظر می‌رسد. بهزاد احمدی

Farsi, انتخاب سردبیر

یوناما: تطبیق قانون امر بالمعروف و نهی عن المنکر در افغانستان پیامدهای نگران‌کننده‌ای داشته است

 هیئت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) روز پنج‌شنبه کابل، ۱۰ اپریل با نشر گزارشی تازه، از پیامدها و چگونگی تطبیق و انفاذ قانون امر بالمعروف و نهی عن المنکر در افغانستان پرده برداشت. این گزارش، که شش ماه نخست پس از اعلام این قانون را در بر می‌گیرد، بر اساس مشاهدات میدانی و بی‌طرفانه یوناما در سراسر کشور تهیه شده و در چارچوب مأموریت تعیین‌شده توسط شورای امنیت سازمان ملل برای نظارت بر تحولات سیاسی، امنیتی، حقوق بشری، اجتماعی و اقتصادی در افغانستان به اجرا درآمده است. براساس یافته‌های یوناما، مقامات حاکم در افغانستان با جدیت و هماهنگی بیشتر نسبت به گذشته برای تطبیق این قانون اقدام کرده‌اند. ایجاد کمیته‌های ولایتی در ۲۸ ولایت کشور و اعزام بیش از ۳۳۰۰ محتسب برای نظارت و اجرای این قانون، بخشی از این اقدامات است. یوناما هشدار داده که اجرای این قانون پیامدهای گسترده اجتماعی و اقتصادی، به‌ویژه برای زنان و دختران افغان، به همراه داشته است. این پیامدها شامل محدودیت در آزادی‌های فردی، دسترسی به آموزش، مراقبت‌های صحی، حضور در اماکن عمومی و نحوه پوشش می‌شود. همچنین، تأثیرات این سیاست‌ها بر بخش‌های کسب‌وکار، رسانه، صحت و آموزش نیز مستند شده است. یوناما همچنین تأکید کرده که اجرای این قانون می‌تواند بحران اقتصادی و انسانی در کشور را عمیق‌تر کند و ظرفیت سازمان ملل و نهادهای کمک‌رسان را برای ارائه خدمات بشردوستانه با چالش‌های جدی مواجه سازد. در همین حال، شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه شماره ۲۷۲۷ که در سال ۲۰۲۵ تصویب شد، از افزایش محدودیت‌ها بر حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان و دختران در افغانستان ابراز نگرانی کرده و از طالبان خواسته تا سیاست‌های محدودکننده از جمله دستورالعمل‌های مرتبط با امر بالمعروف و نهی عن المنکر را فوراً لغو کنند. ندیم احمدی

Farsi, اخبار

اعدام دو تن در بادغیس

براساس اطلاعیه‌ای که از سوی نهادهای محلی طالبان در ولایت بادغیس منتشر شده، قرار است دو نفر که به اتهام قتل محکوم شده‌اند، روز جمعه، ۲۲ حمل، در شهر قلعه‌نو در ملأ عام اعدام شوند. در این اطلاعیه آمده است که مردم و مسئولان محلی برای تماشای اجرای حکم قصاص در محل حاضر خواهند شد. همچنین تأکید شده که تصویربرداری از روند اعدام ممنوع است. طالبان پیش از این نیز در ولایت‌های فراه، غزنی، لغمان و جوزجان افراد متهم به قتل را در ملأ عام اعدام کرده‌اند.

Farsi, اخبار

انفجار در قندهار

دفتر مطبوعاتی ولایت قندهار تأیید کرده است که صبح امروز (پنج‌شنبه) انفجاری در محوطه قوماندانی امنیه این ولایت رخ داده است. این نهاد با انتشار بیانیه‌ای در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرده که در پی این انفجار، شیشه‌های تعدادی از ساختمان‌های اطراف شکسته است. به گفته مقام‌های حکومت طالبان، این انفجار در یکی از کانتینرهای مربوط به مدیریت مبارزه با مواد مخدر قوماندانی امنیه قندهار رخ داده است. تلویزیون ملی، وابسته به طالبان، گزارش داده که در این حادثه چهار نفر به‌طور سطحی زخمی شده‌اند. براساس این گزارش، انفجار ناشی از مهمات قدیمی ذخیره‌شده در کانتینر بوده است. تصاویر منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد ستونی از دود از محل حادثه برخاسته است. برخی منابع گزارش داده‌اند که پس از دو انفجار، صدای تیراندازی نیز در محل شنیده شده، اما تاکنون هیچ منبع رسمی این گزارش‌ها را تأیید نکرده است. تلویزیون ملی افزوده که نیروهای امنیتی و آتش‌نشانی به محل حادثه اعزام شده‌اند.

Farsi, اخبار

امرالله صالح: قطع کمک‌های مالی آمریکا به رسانه‌های تحت سلطه طالبان تصمیمی به‌جا و قابل استقبال است

امرالله صالح، معاون پیشین ریاست‌جمهوری افغانستان، از تصمیم ایالات متحده آمریکا مبنی بر قطع کمک‌های مالی به رسانه‌هایی که زیر سلطه طالبان فعالیت می‌کنند، استقبال کرد. آقای صالح روز سه‌شنبه، ۸ اپریل، در پیامی در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) نوشت: «من از صمیم قلب از تصمیم آمریکا برای توقف کمک به رسانه‌هایی که پس از کودتای دوحه، جز  چهره تراشی کاذب برای هبت‌الله و ملیشه‌هایش کاری  نداشتند، ابراز خوشحالی می‌کنم.» او افزود: «همچنین از احتمال اجرایی شدن قطع کمک‌های مخفیانه، ناپاک و غیرشفاف واشنگتن در سه‌ونیم سال گذشته که تنها به تحکیم سلطه نامشروع و ضدملی طالبان انجامیده است، خرسندم. انزوای بیشتر طالبان، همراه با تحریم‌های اقتصادی، می‌تواند روند سرنگونی سریع‌تر این منظومه زشت و ستیزه‌جو که با تمام ارزش‌های فرهنگی و معنوی افغانستان دشمنی دارد، هموارتر سازد. چه بسا شری که در آن خیری نهفته باشد.» این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، نیز بار دیگر تأکید کرده است که به طالبان و حکومت تحت اداره آنان کمک نخواهد کرد. ترامپ شامگاه دوشنبه، ۱۸ حمل، در نشست خبری مشترک با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، گفت: «ما به دشمنان‌مان پول نمی‌دهیم.» او با انتقاد از سیاست‌های پیشین دولت آمریکا در قبال افغانستان افزود: «شاید باور نکنید، اما ما پول زیادی به افغانستان داده‌ایم، در حالی‌که افغانستان تحت کنترل طالبان بوده است.» این در حالی‌ست که طالبان پس از سفر اخیر هیأت آمریکایی به کابل، نسبت به برقراری تعامل سازنده با واشنگتن ابراز خوشبینی کرده‌اند. ندیم احمدی

Farsi, تیتر اول, حقوق زنان

قتل‌های ناموسی به مثابه ابزار سلطه؛ نقد پدرسالاری، مردانگی و زبان در بازتولید خشونت علیه زنان

  در پی افزایش نگران‌کننده قتل‌های ناموسی و تداوم سکوت نهادهای مسئول در افغانستان، جنبش زنان عدالت‌خواه افغانستان با هدف گشودن یک گفت‌وگوی عمیق و تخصصی، نشستی بین‌المللی را با حضور کارشناسان، پژوهشگران، روان‌شناسان، کنش‌گران حقوق زنان و حقوقدانان برگزار کرد. این نشست به‌صورت آنلاین و هم‌زمان در صفحات رسمی این جنبش در شبکه‌های اجتماعی پخش شد و با استقبال وسیع مخاطبان مواجه گردید. سخنرانان در این برنامه، قتل‌های ناموسی را نه صرفاً جرمی فردی، بلکه بخشی از ساختار گسترده‌تری از سلطه دانستند که در تار و پود زبان، فرهنگ، دین، قانون و نظام قضایی ریشه دارد. آنان تأکید کردند که این نوع خشونت تنها در فضای فقدان عدالت و قانون، بلکه در چارچوب گفتمان پدرسالار و مردسالاری مشروعیت می‌یابد و بازتولید می‌شود. مزدا مهرگان، شاعر و تحلیل‌گر اجتماعی، با تکیه بر نظریات ژاک لاکان، نقش بنیادین زبان در بازتولید خشونت جنسیتی را بررسی کرد. او گفت: «زبان فقط ابزاری برای بازتاب واقعیت‌های جامعه نیست بلکه چارچوب‌دهنده‌ی اندیشه‌ها و تفکر انسان است. ساختار ناخودآگاه انسان‌ها نیز شبیه زبان است.» مهرگان با بررسی ضرب‌المثل‌ها و ترکیبات عامیانه، توضیح داد چگونه ادبیات روزمره، حامل مفاهیمی است که ذهنیت ناموس‌سالار را در ناخودآگاه جمعی نهادینه می‌کند. به باور او: «باید بر اهمیت زبان در شکل‌گیری تفکر ناموس‌سالار توجه کرد و آگاه شد تا چرخه‌ی بازتولید ادبیات ضد زن – که منجر به ادامه‌ی خشونت و قتل ناموسی می‌شود – متوقف گردد.» دکتر هلن فرمان، پزشک پژوهشگر و منتقد فرهنگی، تحلیل خود را با تمرکز بر ساختار مردانگی و رابطه آن با مفهوم «ناموس» ارائه کرد. وی تأکید کرد: «قتل‌های ناموسی صرفاً زن‌کشی نیستند، بلکه حاوی یک پیام اجتماعی‌اند. این قتل‌ها به زنان هشدار می‌دهند و هم‌زمان مردان دیگر را نیز تهدید می‌کنند که اگر از قواعد پدرسالارانه تخطی کنند، مجازات می‌شوند.» فرمان با معرفی مردانگی سنتی و مردانگی نوستالژیک، افزود: «مردانگی نوستالژیک مفهومی است که در آن، مرد به‌عنوان حافظ ناموس، مسئول کنترل و نظارت بر رفتار جنسی زنان شناخته می‌شود. این دیدگاه نه‌تنها مشروعیت‌بخش خشونت است، بلکه زنان را از مالکیت بر بدن خود محروم می‌کند.» در جمع‌بندی صحبت‌های خود، او گفت: «ضرورت تقدس‌زدایی از کلیدواژه‌های ساختار پدرسالار، ضدارزش‌سازی واژه باناموس، اهمیت مشارکت فعال مردان در مبارزه با خشونت علیه زنان، و فهم این‌که زنان مالک بدن و رفتار جنسی خود هستند، از ارکان اصلی مبارزه با قتل‌های ناموسی است.» سایمه سلطانی، کنش‌گر حقوق زنان، با تأکید بر جنبه‌های روانی و نمایشی قتل‌های ناموسی گفت: «در بسیاری موارد، قاتل صحنه را طوری طراحی می‌کند که از عمل خود لذت ببرد؛ ترکیبی از جنون، شکنجه و سلطه وجود دارد.» او افزود: «کنترل بر بدن زن یک ساختار جهانی است. اما در جوامع سنتی، این کنترل آشکارتر، خشونت‌بارتر و مشروع‌تر جلوه داده می‌شود.» وی مخالفت خود را با نسبت دادن این نوع خشونت به فرهنگ اعلام کرد: «من مخالف این هستم که قتل‌های ناموسی را صرفاً به فرهنگ نسبت دهیم، چون فرهنگ بخشی از ساختار سلطه‌گر است و باید در کنار تغییر ساختار، فرهنگ را نیز دگرگون کرد.» دکتر غلام‌حیدر علامه، استاد حقوق و جرم‌شناسی، با نقد قوانین داخلی در ایران و افغانستان گفت: «برخی مواد قانونی مانند ماده ۶۳۰ قانون ایران یا ماده ۳۹۸ قانون جزای افغانستان، در عمل به قاتلان اجازه می‌دهند از مجازات بگریزند. این یک خیانت به عدالت است.» وی افزود: «قتل‌های ناموسی نه‌تنها هیچ مبنای شرعی ندارند، بلکه با اصول بنیادین حقوق بشر در تضادند. اما فقدان اراده سیاسی برای تغییر قوانین، عدالت را عملاً به حاشیه رانده است.» دکتر بتول حیدری، روان‌شناس اجتماعی، با ابراز نگرانی از بی‌تفاوتی عمومی گفت: «قاتلان ناموسی نه‌تنها پنهان نمی‌شوند، بلکه به کار خود افتخار می‌کنند و توسط خانواده‌ها نیز مورد حمایت قرار می‌گیرند.» او تأکید کرد: «فقدان آموزش در خانواده، نبود مهارت حل تعارض و ناکامی سیستم‌های دولتی در آگاهی‌رسانی، جامعه را در برابر این خشونت فلج کرده است.» سوسن رخش، پژوهشگر اجتماعی، با اشاره به قوانین تبعیض‌آمیز در ایران گفت: «ماده‌هایی چون ۶۳۰ قانون ایران، از دل ساختارهای مردسالار برآمده‌اند و باید با آن‌ها در عرصه‌های بین‌المللی مقابله کرد.» او ثبت اسامی قربانیان، اتحاد زنان، و استفاده از رسانه‌ها برای افشای خشونت را از راه‌کارهای مؤثر در این زمینه دانست. مزدک، فعال مدنی، بر اهمیت آزادی‌های فردی و احترام به حریم خصوصی تأکید کرد و گفت: «پیش از آن‌که بر فرهنگ متمرکز شویم، باید ساختارهای قدرت را هدف بگیریم و زنان را برای مقاومت توانمند سازیم. آموزش، بذر اصلی این مقاومت است.» او همچنین نسبت به تفسیرهای افراطی از دین هشدار داد: «برداشت‌های تنگ‌نظرانه از ادیان، یکی از سموم اجتماعی است که توجیه‌گر قتل‌های ناموسی و دیگر خشونت‌های ساختاری است.» نشست تخصصی «قتل‌های ناموسی به مثابه ابزار سلطه» با ابتکار جنبش زنان عدالت‌خواه افغانستان، گامی مهم در مسیر باز کردن زوایای پنهان این خشونت مزمن بود. شرکت‌کنندگان بر این نکته تأکید کردند که قتل‌های ناموسی، جرمی صرفاً فردی نیستند بلکه تبلور ساختاری از سلطه، تبعیض، و نابرابری‌اند. این نشست نشان داد که تنها راه مقابله با این خشونت، نقد جدی ساختارهای مردسالار، تقدس‌زدایی از واژگان مشروعیت‌بخش خشونت، اصلاح قوانین، آگاهی‌رسانی عمومی و توانمندسازی زنان از طریق آموزش است. حامیه نادری

Farsi, اخبار

وزیر صنعت ایران به‌زودی به افغانستان سفر می‌کند

وزیر صنعت، معادن و تجارت ایران، سید محمد آتابک، اعلام کرده است که به‌زودی به افغانستان سفر خواهد کرد. سفارت ایران در کابل می‌گوید که آتابک این سخن را در جریان دیدار با علیرضا بیکدلی، سفیر ایران در افغانستان، مطرح کرده است. به گفته این سفارت، وزیر صنعت ایران در این دیدار همچنین بر گسترش همکاری‌ها با افغانستان تأکید کرده است. پس از بازگشت طالبان به قدرت، ایران از معدود کشورهایی بود که سفارت خود را در کابل فعال نگه داشت و سیاست تعامل را در پیش گرفت. مقامات ایرانی بارها تأکید کرده‌اند که خواهان تقویت همکاری‌های اقتصادی و ترانزیتی با افغانستان هستند. در هفته‌های اخیر، تمرکز بیشتری نیز بر گسترش همکاری‌های صنعتی میان دو کشور صورت گرفته است. سفر پیش‌روی وزیر صنعت، معادن و تجارت ایران به کابل نشان می‌دهد که تهران قصد دارد در زمینه تقویت بخش خصوصی، صنعت و صادرات در افغانستان گام‌های عملی‌تری بردارد. مجید طهماس

Farsi, تیتر دوم

سفر احمد الشرع به امارات و ترکیه؛ نشانه‌ای از بازگشت تدریجی سوریه به معادلات منطقه‌ای

وزارت امور خارجه سوریه اعلام کرده است که حمد الشرع، رئیس‌جمهور دوره انتقالی این کشور، برای نخستین بار در این مقام به امارات متحده عربی سفر خواه کرد و در ادامه، ترکیه مقصد بعدی او خواهد بود. پیش‌تر،احمد الشرع در نخستین سفر خارجی خود در ماه فوریه سال جاری میلادی به عربستان سعودی رفته بود؛ سفری که به‌عنوان تلاشی برای ترمیم روابط دیپلماتیک با یکی از قدرت‌های اصلی منطقه مورد توجه تحلیل‌گران قرار گرفت. هرچند که پیش از این نیز سفری به ترکیه داشته، اما این بار سفر او در چارچوب جایگاه رسمی‌اش به‌عنوان رئیس دولت انتقالی سوریه انجام می‌شود. سوریه از سال ۲۰۱۱ درگیر جنگ داخلی پیچیده‌ای بوده که پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای برای این کشور به همراه داشته است. در سایه سال‌ها درگیری، فروپاشی ساختارهای حکومتی، و مداخلات خارجی، اکنون به‌نظر می‌رسد دمشق با تکیه بر چهره‌ای چون احمد الشرع می‌کوشد مسیر جدیدی برای بازسازی جایگاه منطقه‌ای خود تعریف کند. احمد الشرع، که به‌عنوان یک چهره انتقالی مورد حمایت نسبی جامعه جهانی نیز قرار دارد، مأموریت دارد تا سوریه را از انزوای بین‌المللی خارج کرده و روابط خود را با کشورهای کلیدی منطقه احیا کند. انتخاب عربستان سعودی به‌عنوان مقصد نخست، و حالا امارات و ترکیه، بیانگر راهبردی هدفمند برای تعامل با بازیگران تأثیرگذار منطقه‌ای است. تحلیل‌گران بر این باورند که این سفرها می‌توانند نشانه‌ای از تغییر در رویکرد منطقه‌ای نسبت به سوریه و تلاشی هماهنگ برای بازگرداندن این کشور به چرخه تعاملات سیاسی خاورمیانه باشند. با این حال، مسیر پیش‌رو همچنان با چالش‌هایی جدی همراه است؛ از جمله نیاز به ایجاد اجماع داخلی، بازسازی زیرساخت‌ها و پاسخ‌گویی به مطالبات مردمی. جواد رسولی

Farsi, انتخاب سردبیر, جهان

نمایش قدرت و تنش میان ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران

در سال‌های اخیر، سیاست‌های خصمانه میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا وارد مرحله‌ای جدید و جدی‌تر شده است. پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، وی حملات لفظی شدیدی علیه ایران آغاز کرد و جمهوری اسلامی را عامل اصلی تروریسیم در منطقه خواند. در روزهای اخیر، ترامپ طی نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی ایران خواستار آغاز مذاکرات مستقیم شد. او در این نامه از ایران خواست که از ساخت سلاح‌های هسته‌ای دست بردارد و همچنین حمایت از گروه‌های نیابتی در منطقه را متوقف کند. رهبر جمهوری اسلامی ایران در واکنش به این نامه تأکید کرد که ایران هیچ‌گاه حاضر به مذاکره مستقیم با آمریکا نخواهد شد و اعلام کرد که جمهوری اسلامی هیچ‌گونه نیروی نیابتی در منطقه ندارد؛ اگر نیروی نیابتی‌ای وجود داشته باشد، آن اسرائیل است. با این حال، ترامپ ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده و گفته است که در صورت لزوم، حملاتی بی‌سابقه علیه ایران انجام خواهد داد. جمهوری اسلامی نیز در مقابل، آمادگی کامل خود برای پاسخ متقابل را اعلام کرده است. در پی افزایش تنش‌ها، تحلیل‌گران سیاسی گمانه‌زنی‌های مختلفی را مطرح کرده‌اند. برخی معتقدند ترامپ قصد دارد با حمله به ایران، قدرت خود را در منطقه تثبیت کرده و اسرائیل را از تهدید ایران در امان نگه دارد. در مقابل، گروهی دیگر از کارشناسان نظامی و سیاسی احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران را اندک می‌دانند و بر این باورند که این تهدیدها بیشتر جنبه روانی داشته و هدف آن ترساندن جمهوری اسلامی است؛ زیرا آمریکا تمایلی به ورود به جنگی تمام‌عیار در منطقه ندارد. با وجود این، آمریکا در روزهای اخیر حملات شدیدی علیه گروه‌های مورد حمایت ایران، از جمله حوثی‌های یمن، انجام داده و به ایران هشدار داده که ادامه حمایت تسلیحاتی از این گروه‌ها با پیامدهای جدی همراه خواهد بود. برخی گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که جمهوری اسلامی حمایت مستقیم خود از حوثی‌ها را کاهش داده است، اما واشنگتن این اقدامات را کافی نمی‌داند. از سوی دیگر، رقبای سنتی آمریکا در منطقه، یعنی روسیه و چین، مخالفت خود را با هرگونه اقدام نظامی علیه ایران اعلام کرده‌اند. آن‌ها تأکید دارند که اختلافات باید از طریق راه‌های دیپلماتیک حل‌وفصل شود. بدین ترتیب، خاورمیانه با بحرانی تازه مواجه شده است. اگر آمریکا به ایران حمله کند، آیا جمهوری اسلامی توان دفاع از خود را در برابر یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های نظامی جهان خواهد داشت؟ آیا روسیه، که هم‌اکنون درگیر جنگ فرسایشی در اوکراین است، از ایران حمایت خواهد کرد؟ آیا چین، که خود را رقیب دیرینه آمریکا و متحد ایران می‌داند، وارد این مناقشه خواهد شد؟ پاسخ این پرسش‌ها را تنها گذر زمان روشن خواهد کرد. ندیم احمدی

Farsi, اخبار, تیتر اول

مواضع تند وزیر دفاع پاکستان علیه مهاجران افغان

خواجه آصف صدیقی، وزیر دفاع پاکستان، روز یک‌شنبه ۱۷ حمل (۶ اپریل) با انتشار پیامی در صفحه اکس خود اعلام کرد: «کسانی که با اخراج مهاجران افغان از پاکستان مخالفت می‌کنند، دشمن این کشور هستند.» او در ادامه نوشت: «وقتی پناهجویان به بیرق شما بی‌احترامی می‌کنند و وطن‌شان پناهگاه دشمنان شماست، این مهمانان باید به خانه‌های خود بازگردند.» این اظهارات تند در حالی مطرح شده که علی امین گنداپور، وزیر اعلی ایالت خیبر پختونخوا، سیاست اخراج مهاجران افغان را نادرست دانسته و خواستار توقف آن شده است. پاکستان در حال حاضر مرحله دوم اخراج مهاجران افغان را آغاز کرده و تاکنون بیش از پنج هزار نفر ازاین کشور اخراج شده‌اند. این اقدام با واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی روبه‌رو شده است. سازمان ملل متحد و فعالان حقوق بشر خواستار توقف فوری این روند شده‌اند، اما دولت پاکستان تاکنون به این درخواست‌ها توجهی نکرده است. ندیم احمدی

Farsi, تحلیل و گزارش

وحدت اقوام، ستون استوار افغانستان فردا

افغانستان، کشوری‌ست با تاریخی ریشه‌دار و فرهنگی رنگین، که ستون‌های آن بر دوش اقوام مختلفی چون پشتون، تاجیک، هزاره، ازبیک، ایماق، بلوچ، نورستانی و دیگر گروه‌های شریف و اصیل این سرزمین استوار مانده است. تنوع قومی و فرهنگی این سرزمین نه نشانه‌ی ضعف، بلکه یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های ملی ماست؛ سرمایه‌ای که باید حفظ، تقویت و در مسیر وحدت ملی به کار گرفته شود. با تأسف، در برهه‌هایی از تاریخ، برخی جریان‌ها با نگاهی تنگ‌نظرانه کوشیده‌اند تا صدای اقوام دیگر را خاموش کنند یا آن‌ها را از صحنه‌ی قدرت و مشارکت ملی حذف کنند. این نگاه نه‌تنها با واقعیت تاریخی افغانستان هم‌خوانی ندارد، بلکه تهدیدی‌ست برای آینده‌ی صلح، ثبات و هم‌زیستی در کشور. باید ضرورت پذیرش متقابل، عدالت قومی و وحدت واقعی میان اقوام افغانستان از سوی هر افغان آگاه تأکید شود . چرا که تنها با درک این حقیقت می‌توان آینده‌ای ساخت که در آن، هر افغان خود را بخشی از ملت بداند، نه قربانی تفرقه‌افکنی‌ها. با این حال ،جریان ها یا گروه های سیاسی نمی‌توانند اقوام متنوع افغانستان را از جغرافیای این سرزمین حذف کند. افغانستان کشوری‌ست با پیشینه‌ای کهن و فرهنگ چندبعدی؛ سرزمینی‌که اقوام مختلف آن همچون پشتون، تاجیک، هزاره، ازبیک، ایماق، بلوچ، نورستانی، پشه‌ای و سایر اقشار شریف و اصیل، چون گل‌های رنگارنگ باغی باستانی، قرن‌هاست در کنار یکدیگر زیسته‌اند و تاریخ مشترکی را رقم زده‌اند. در این وطن، هیچ قوم و زبانی بر دیگری برتری ندارد. همان‌گونه که علامه سید جمال‌الدین افغان فرمود: «وحدت، رمز بقا و عزت امت‌هاست؛ تفرقه، آغاز انحطاط و زوال است.» اگر امروز به جای تقویت تفاهم، دامن به تفرقه‌افکنی مذهبی، سمتی و زبانی بزنیم، بزرگ‌ترین خیانت را به آینده نسل‌های این مرز و بوم روا داشته‌ایم. تاریخ گواهی می‌دهد که افغانستان، تنها در سایه همبستگی و همکاری اقوام گوناگون خود میتوانپ در برابر امواج دشواری‌های داخلی و بیرونی ایستادگی کند. باید وحدت اقوام را محور اقتدار ملی می‌دانست و به همین دلیل اقوام مختلف را در ساختار قدرت و لشکر خود سهیم کرد. امروز نیز هرگونه تفکر حذف‌گرایانه یا تحقیر اقوام دیگر، نمادی‌ست از جهل و تندروی. کسانی‌که چنین اندیشه‌هایی را تبلیغ می‌کنند، نه تنها صلاحیت نشستن در جایگاه تصمیم‌گیری را ندارند، بلکه با تفکر مسموم خود باید تحت درمان روانی قرار گیرند. افغانستان برای همه است؛ برای هر زبانی، هر لهجه‌ای، هر قوم و هر عقیده‌ای که در چارچوب قانون، احترام متقابل و وحدت ملی حرکت کند. بنابر این ،بیاید اختلافات را ابزار شناخت بدانیم، نه سلاحی برای نفرت. با تکیه بر میراث مشترک، اخلاقی و اصول انسانی، کشوری بسازیم که در آن هر افغان، فارغ از قومیت، زبان یا مذهب، خود را بخشی از وطن بداند، نه طعمه‌ای برای نزاع‌های مصنوعی و تفرقه‌افکنانه. هیچ فرد، گروه یا جریان سیاسی نمی‌تواند اقوام متنوع افغانستان را از این سرزمین حذف یا نادیده بگیرد. افغانستان، خانه‌ی مشترک همه‌ی مردمانی‌ست که با زبان‌ها، باورها و فرهنگ‌های گوناگون، اما با آرمان مشترک زندگی کرده‌اند. تنوع قومی، زبانی و مذهبی نه تهدید، بلکه فرصت بزرگی برای ساختن جامعه‌ای انسانی و بالنده است. با این حال ، هیچ انسان عاقل و وطن‌دوستی نمی‌تواند با زهر تعصب، این سرمایه‌ی مشترک را نابود سازد. کسانی که هنوز در توهم برتری قومی یا حذف دیگران هستند، یا ناآگاه‌اند یا بیمار؛ نه شایسته‌ی کرسی‌های رهبری‌اند و نه لیاقت امانت‌داری از مردم افغانستان را دارند. بیایید تاریخ را با چشمان باز بخوانیم و بیاموزیم: افغانستان تنها زمانی پایدار، آزاد و آباد خواهد شد که همه‌ی اقوام آن، در کنار هم، با احترام متقابل و عدالت، در ساختن آن شریک باشند. ندیم احمدی

Farsi, انتخاب سردبیر

انسان؛اما بی‌سرزمین

چند روز پیش، وقتی سری به صفحات مجازی زدم و می‌خواستم چند لحظه از حال و احوال دنیا باخبر شوم، نخستین ویدیویی که دیدم، صحنه‌ای دردناک از لت‌وکوب یک کارگر افغان به دست مردی ایرانی بود؛ تنها به جرم این‌که مزد زحمتش را خواسته بود. کمی پایین‌تر، ویدیویی دیگر: مأموران پلیس ترکیه با تمسخر و بی‌احترامی، بیک‌های مسافران افغان را به‌سوی‌شان پرتاب می‌کردند و با لبخندی تلخ و تحقیرآمیز آنان را بدرقه می‌نمودند. زیر آن ویدیو نوشته شده بود: «برخورد »پلیس ترکیه با مهاجران افغان هنگام رد مرز.» با‌این حال ،یکی از دردناک‌ترین صحنه‌هایی که دیدم، برخورد پولیس پاکستان با مهاجران افغان بود. مأمورانی که به جای حمایت و حفظ کرامت انسانی، با خشونت، تحقیر و بی‌رحمی با انسان‌هایی رفتار می‌کردند که چیزی جز امنیت، نان و زندگی نمی‌خواستند. آن‌ها را مثل مجرمان خطرناک، در صف‌های طولانی نگه می‌داشتند؛ چهره‌هایی خسته، چشم‌هایی گریان، کودکانی گرسنه در آغوش مادران، و مردانی که غرورشان زیر لگدهای بی‌رحمی له شده بود. پولیس پاکستان،هنگام بازرسی خانه های مهاجران افغان ، گاه با تحقیر و تمسخر، به آنها می‌فهماند که نه جایی در این کشور دارند، و نه در این جهان. خانه‌شان سوخته، وطن‌شان ویران شده، امیدشان از بین رفته، اما هنوز باید برای زنده ماندن، در صف‌های توهین و تازیانه بایستند. نه جرمی دارند و نه گناهی، جز این‌که افغان‌اند و بی‌پناه. این رفتار، لکه‌ای ننگین بر پیشانی وجدان انسانی‌ست. تا کی باید این مردم در مرزها دربه‌در شوند؟ تا کی باید کرامت یک ملت لگدمال شود؟ با این حال ،این صحنه‌ها چنان قلبم را فشرد که دیگر نتوانستم بی‌تفاوت بمانم. با خود گفتم: این ملت درمانده، این مردم بی‌پناه، به چه گناهی چنین مورد تحقیر، خشونت و شکنجه قرار می‌گیرند؟ چرا این‌گونه با دیده‌ی حقارت به افغان‌ها نگریسته می‌شود؟ این درد جانسوز بی‌خانمانی و آوارگی، تا کی ادامه خواهد داشت.؟ بنابر این ،دیدن این وضعیت سوال های را در ذهن هر انسانی خلق می کند ،یک مهاجر افغان که نمی خواهد نام اش ذکر شود می گوید ،«آیا مردم رنج‌دیده‌ی افغانستان، بشر نیستد؟ آیا سهمی از کرامت انسانی ندارند؟ آیا پایانی برای این سرنوشت تلخ وجود خواهد داشت؟ » مانند این، صد ها سوال دیگر اما بی پاسخ ،حکومت های میزبان مهاجران افغان و کشور های همسایه افغانستان با برخورد ناپسند با مهاجرانی که از جبر زمان به این کشور ها سرازیر شدند بزرگ ترین جفا را در حق آنها انجام میدهند. در همین حال ،این مهاجران از سازمان ملل متحد و دگرنهادی های حقوق بشری جدآ تقاضا دارند تا هر چی زودتر جلو اخراج های دسته جمعی توسط پولیس پاکستان را بگیرند. ندیم احمدی

Farsi, تحلیل و گزارش

نشست مشترک اتحادیه اروپا و کشورهای آسیای مرکزی: تأکید بر تشکیل حکومت فراگیر و رعایت حقوق بشر در افغانستان

نشست مشترک رهبران اتحادیه اروپا و پنج کشور آسیای مرکزی در سمرقند ازبیکستان در تاریخ ۱۵ حمل ۱۴۰۳ با هدف تقویت همکاری‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان اتحادیه اروپا و کشورهای آسیای مرکزی (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبیکستان) برگزار شد. این نشست، علاوه بر ابراز نگرانی‌های مشترک درباره وضعیت انسانی و سیاسی افغانستان، بر تشکیل حکومتی فراگیر و برقراری حقوق بشر و آزادی‌های اساسی تأکید داشت. در بیانیه مشترک این نشست، تأکید شد که تشکیل حکومتی فراگیر در افغانستان باید به‌گونه‌ای باشد که حقوق بشر و آزادی‌های اساسی تمام شهروندان، به‌ویژه زنان، دختران، و اقلیت‌های قومی و مذهبی، به‌طور کامل تضمین شود. این امر شامل دسترسی برابر زنان و دختران به آموزش و مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی است. شرکت‌کنندگان در نشست از سیاست‌های جاری طالبان، به‌ویژه ممنوعیت آموزش دختران بالاتر از مقطع ابتدایی و محدودیت‌های اعمال‌شده بر مشارکت زنان در عرصه‌های عمومی و اجتماعی، به‌طور ضمنی انتقاد کردند. آنها بر لزوم احترام به حقوق زنان و دختران و دستیابی آنها به آموزش مطابق با معیارهای بین‌المللی تأکید ورزیدند. این نشست همچنین بر لزوم ایجاد افغانستانی باثبات و آرام که در آن روابط صلح‌آمیز با همسایگان برقرار باشد و به تعهدات بین‌المللی خود پایبند بماند، تأکید داشت. این بیانیه نشان‌دهنده تمایل کشورهای حاضر به همکاری در جهت ایجاد ثبات و امنیت منطقه‌ای و رعایت حقوق بشر در افغانستان بود. در ادامه، نگرانی‌های عمیق نسبت به وضعیت انسانی در افغانستان ابراز شد. شرکت‌کنندگان به ویژه بر اهمیت تداوم و گسترش کمک‌های بشردوستانه برای پشتیبانی از مردم افغانستان تأکید کردند، به‌ویژه در شرایطی که بحران‌های انسانی در این کشور با چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گسترده‌ای روبه‌رو است. این نشست، که با حضور رهبران کشورهای آسیای مرکزی و هیأتی از اتحادیه اروپا به رهبری اورزولا فن‌درلاین، رئیس کمیسیون اروپا، و آنتونیو کاستا، نماینده شورای اروپا برگزار شد، نشان‌دهنده هم‌گرایی در تلاش‌های دیپلماتیک برای جلب توجه به بحران افغانستان و توسعه روابط میان اتحادیه اروپا و کشورهای آسیای مرکزی در زمینه‌های مختلف بود. هدف اصلی این نشست نه تنها تقویت همکاری‌های منطقه‌ای، بلکه پاسخ به بحران‌های انسانی و سیاسی افغانستان و ایجاد فشار بر طالبان برای بهبود وضعیت حقوق بشری در کشور بود. در مجموع، این نشست بازتاب‌دهنده عزم بین‌المللی برای ایجاد تغییرات مثبت در افغانستان است و کشورهای شرکت‌کننده به‌ویژه بر لزوم تشکیل حکومتی فراگیر و احترام به حقوق بشر در این کشور تأکید دارند تا شرایط بهتری برای مردم افغانستان و ثبات منطقه‌ای فراهم آید. ندیم احمدی

Farsi, تیتر پنجم

ادامه اخراج مهاجران افغان از پاکستان؛ بحران انسانی در حال تشدید

مقامات امنیتی پاکستان از بازداشت بیش از ۱۵۰ مهاجر افغان در شهر کراچی خبر داده‌اند. بر اساس گزارش‌ها، روند اخراج بیش از ۱۶ هزار مهاجر افغان دارای کارت شهروندی از ایالت سند آغاز شده است. این تصمیمات با ایجاد نقاط توقف و ترانزیتی در شهرهای مختلف، با هدف تسریع روند بازگشت مهاجران به افغانستان دنبال می‌شود. طبق اعلام مقام‌های محلی، تاکنون ۱۶۲ دارنده کارت شهروندی به مراکز نگهداری منتقل شده‌اند و ۲۴۲ نفر دیگر نیز برای اخراج شناسایی شده‌اند. علاوه بر این، برخی گزارش‌ها تعداد بازداشت‌شدگان در عملیات اخیر در کراچی را بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر اعلام کرده‌اند. سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری از جمله عفو بین‌الملل، خواستار توقف فوری این اخراج‌ها شده‌اند، اما دولت پاکستان به این درخواست‌ها پاسخ نداده است. این تصمیمات در شرایطی صورت می‌گیرد که افغانستان با بحران‌های امنیتی و اقتصادی جدی مواجه است و بازگرداندن این افراد به شرایط بی‌ثبات و ناامن، نگرانی‌های فراوانی را ایجاد کرده است. در همین راستا، علی امین گنداپور، وزیر اعلی ایالت خیبرپختونخوا، سیاست دولت فدرال پاکستان در قبال مهاجران افغان را «نادرست» خوانده و هشدار داده است که این سیاست‌ها ممکن است منجر به ناآرامی‌های بیشتر در پاکستان شود. این وضعیت نه تنها یک بحران انسانی را در پی دارد، بلکه ممکن است تبعات امنیتی و اجتماعی گسترده‌ای برای منطقه به همراه داشته باشد. مجید طهماس

Farsi, اجتماع, تیتر سوم

پاکستان در شورای امنیت: تسلیحات رهاشده در افغانستان تهدیدی برای ثبات منطقه‌ای و امنیت ملی ماست

سید عاطف رضا، مستشار نمایندگی پاکستان در سازمان ملل، در نشست شورای امنیت پیرامون «مدیریت تسلیحات کوچک و سبک» ابراز نگرانی کرد که برخی گروه‌های مسلح از جمله تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی)، ارتش آزادی‌بخش بلوچستان و مجید بریگاد، به جنگ‌افزارهایی دست یافته‌اند که پس از تحولات اخیر در افغانستان، به ارزش میلیاردها دلار در این کشور باقی مانده‌اند. او تأکید کرد که تسلیحات کوچک و سبک به ابزاری در دست بازیگران دولتی و غیردولتی برای ایجاد بی‌ثباتی در کشورها و مناطق مختلف تبدیل شده‌اند. عاطف رضا افزود که توانایی گروه‌های غیردولتی برای دستیابی و حتی تولید تسلیحات پیشرفته، می‌تواند ناشی از حمایت برخی بازیگران دولتی باشد. وی در این چارچوب به نگرانی‌های پاکستان از حضور عناصر تی‌تی‌پی در مناطق مرزی افغانستان اشاره کرد و خواستار همکاری و تعامل منطقه‌ای برای جلوگیری از سوءاستفاده گروه‌های افراطی از این وضعیت شد. او همچنین به گزارش‌هایی اشاره کرد که از دسترسی این گروه‌ها به تجهیزات پیشرفته نظامی حکایت دارند و این موضوع را تهدیدی مستقیم علیه امنیت مردم و نیروهای مسلح پاکستان دانست. مستشار پاکستان در ملل متحد از جامعه بین‌المللی درخواست کرد تا با اتخاذ تدابیر مؤثر، از دسترسی گروه‌های هراس‌افکن به جنگ‌افزارهای باقی‌مانده در افغانستان جلوگیری کرده و برای مهار بازارهای غیرقانونی تسلیحات تلاش کنند. این اظهارات در پی انتشار گزارش جدیدی از سوی نهاد «اسمال آرمز سروی» مطرح شد که در آن به جریان قاچاق تسلیحات در امتداد خط دیورند پرداخته شده‌ است. گزارش مذکور بیان می‌دارد که بخشی از تجهیزات نظامی با استاندارد ناتو، با وجود تلاش‌های طالبان برای کنترل توزیع آن‌ها، همچنان در بازارهای غیررسمی قابل دسترسی است. ندیم احمدی

Farsi, تیتر دوم, فرهنگ و هنر

منوج کومار، ستاره مشهور سینمای بالیوود، درگذشت

منوج کومار، هنرپیشه نامدار سینمای هند، روز جمعه ۱۵ حمل ۱۴۰۴ (۴ اپریل ۲۰۲۵) در بیمارستانی در بمبئی هند درگذشت. نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، در پیامی در صفحه مجازی‌اش نوشت: «عمیقاً از درگذشت بازیگر و فیلمساز افسانه‌ای، جناب شری منوج کومار جی، اندوهگین هستم. او یکی از نمادهای سینمای هند بود که به‌ویژه به‌خاطر شور و اشتیاق میهن‌پرستانه‌اش که در آثار سینمایی‌اش نیز بازتاب یافته بود، به یاد آورده می‌شود. آثار منوج جی روح افتخار ملی را شعله‌ور کردند و همچنان الهام‌بخش نسل‌های آینده خواهند بود. در این لحظه غم‌انگیز، افکارم با خانواده و دوستداران ایشان است. اوم شانتی.» منوج کومار، هنرپیشه پرآوازه سینمای هند، به‌خاطر ایفای نقش در فیلم‌های ملی‌گرایانه و میهن‌پرستانه به لقب “بهارات کومار” مشهور شد. او نه تنها بازیگر برجسته‌ای بود، بلکه در زمینه کارگردانی، تهیه‌کنندگی و نویسندگی نیز فعالیت می‌کرد. شخصیت و آثار او نقش مهمی در شکل‌گیری سینمای هند در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ داشت و با پیام‌های ملی و اجتماعی‌اش تأثیرات عمیقی بر این صنعت گذاشت. منوج کومار در خانواده‌ای هندو و سنتی به دنیا آمد. دوران کودکی او با تقسیم هند در سال ۱۹۴۷ همزمان بود. به‌دلیل ناامنی‌ها و درگیری‌ها، خانواده‌اش مجبور به مهاجرت به دهلی شدند. این مهاجرت تأثیر زیادی بر روحیه او گذاشت و در بسیاری از فیلم‌هایش حس وطن‌دوستی و مهاجرت به‌وضوح نمایان است. او در دانشگاه دهلی تحصیل کرد و از همان دوران نوجوانی شیفته سینما و بازیگری بود. منوج کومار با شیوا گوسوامی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو پسر بود، از جمله کنال گوسوامی که خود نیز مدتی در سینما فعالیت داشت، اما نتوانست موفقیت چشمگیری به دست آورد و خیلی زود از سینما کنار رفت. منوج کومار همیشه به‌عنوان شخصی خانواده‌دوست، باوقار، وطن‌دوست و متواضع شناخته می‌شد. او زندگی‌اش را دور از جنجال‌ها و حاشیه‌های معمول دنیای سینما سپری کرد و بیشتر به کار و خانواده‌اش توجه داشت. سینمای هند، معروف به بالیوود، یکی از بزرگ‌ترین صنعت‌های فیلم‌سازی جهان است که به‌خاطر تنوع فرهنگی، موسیقی‌های پرانرژی و داستان‌های احساسی شناخته می‌شود. این سینما نقش مهمی در فرهنگ و هویت هند دارد و سالانه صدها فیلم به زبان‌های مختلف تولید می‌کند. با این حال، مرگ این سینماگر شناخته‌شده بالیوود برای بسیاری از طرفداران سینما در هند و سایر کشورها، حتی در افغانستان، موجب اندوه و رنجش خاطر شد . ندیم احمدی

Farsi, انتخاب سردبیر, تیتر اول

نقدی بر برنامه‌های نوروز و عید فطر: دیدگاه دکتور ملک ستیز

نوشته‌ای از دکتور ملک ستیز (دیدگاه‌های مطرح‌شده در این یادداشت، لزوماً بازتاب‌دهنده دیدگاه‌های خبرگزاری دیده بان افغانستان  نیست.) مکن خراش دل سنـگ نیز پیـــشه خویــش که کشته می‌شوی آخر به زخم تیشه خویش صائب تبریزی در چند روز گذشته ما شاهد دو مناسبت مهم در زندگی اجتماعی خویش بودیم. نخست نوروز باستان فرا رسید و سپس عید سعید فطر به سراغ ما آمد. خوش‌بختانه فرصت دست داد تا به رسانه ها سری بزنم و ببینم که ما چقدر مستعد به تجلیل از این رویداد های مهم هستیم. دیدم که دارندگان رسانه های وطنی از گوشه های مختلف جهان، برنامه های رنگارنگ به مناسبت این دو رویداد فرهنگی و ارزشی تهیه دیده اند. اما باور می‌کنید از این‌که وقتم را مشغول این برنامه ها ساختم به شدت پشیمان شدم. همه‌ی برنامه ها تلاش کرده اند تا عده‌ای از آوازخوانان را دور خود جمع کنند و کنسرت‌های رسانه‌ای پخش کنند. راستش من یکی از دلبسته‌گان متعهد به موسیقی هستم. اما این برنامه ها موسیقی پخش نمی‌کردند. باور کنید به جز چند آهنگ حسابی که به خوبی اجرا شدند، بقیه همه دوباره‌خوانی ترانه های قدیمی هنرمندان بزرگ ما بودند که متاسفانه به بدترین شکل اجرا می‌شدند. تعدادی از این آوازخوانان که گویا آهنگ‌های تازه ارایه می‌کردند دشواری در تلفظ شعر داشتند. عده‌ای آمده بودند خود شاعر، آهنگ‌ساز و آوازخوان شده بودند که از هرسه چیزی به بار نیاورده بودند. از مجریان برنامه که نپرسید. پرسش‌های کلیشه‌ای و بحث‌های خسته‌کن و شوخی‌های بی‌مزه که چشم هر بیننده را خسته می‌ساختند. من در باب لباس‌ها و شیوه های آرایش هنرمندان حرفی نمی‌زنم. اما شما باید فرق آرایش را که برای جذابیت و زیبایی مخاطبین تهیه می‌شود با یک نقاشی غلیظ بر سر و صورت تان بدانید. وقتی شما در یک رسانه ظاهر می‌شوید، دیگر یک پدیده اجتماعی هستید. این‌جا لطفا به بیننده ها و مخاطبین تان احترام گذارید. ببینید نوروز یک جشن باستانی و فرهنگی ماست. ما ادعا داریم این جشن از سرزمین ما نشأت یافته است. این جشن پیام طبیعت، نوآوری، بالندگی، دگرگونی و هماهنگی اجتماعی را به جهان ارمغان کرده است. در این برنامه ها جایی برای نگاه تاریخی، فرهنگی، ارزشی، فلسفی، جامعه شناسی و حتا سیاسی نوروز وجود نداشت؟ این پرسش که چرا نوروز را گروه های متعصب حاکم در افغانستان منع کرده و رهبران آن‌ها تجلیل نوروز را بدعت می‌خوانند مطرح نشد. چرا یک محقق تاریخ در باب نوروز باستان سخن نگفت؟ چرا یک پژوهش‌گر در باب هماهنگی حوزه نورزو و نقش آن در فرهنگ جهانی گپ نزد؟ چرا یک نویسنده در باب ظهور و عوامل نوروز برای نخستین بار در حوزه ادبیات نوروزی چیزی نگفت؟ چرا یک شاعر، شعرش را که بزرگ‌ترین ابزار ترویجی نوروز است، به خوانش نگرفت؟ چرا یک دیپلومات در باب دیپلوماسی نوروز در حوزه‌ی روابط بین‌الملل سخن نگفت؟ پاسخ این پرسش ها مبرهن است. به دلیل این‌که دست‌اندرکاران برنامه های مناسبتی فکر می‌کنند که اجرای یک کنسرت پراکنده به معنای تجلیل از نوروز است. به همین گونه شما برنامه های تجلیل از عید سعید فطر را مرور کنید. این‌جا شما به کنسرت‌های آوازخوانانی بر می‌خورید که یا سرود های قدیمی را با بی‌مزگی و حرکات عجیب تحویل شما می‌دهند و یا این‌که چیزهای را خود به نام تصنیف و ترانه بر گوش های خسته‌ی شما تحمیل می‌کنند. باور کنید برخی این واژه ها که به نام تصنیف پیش‌کش می‌کنند، اهانت‌بار است. آن‌گاه گردانندگان با ترغیب و تمجید اغراق‌آمیز و پرسش‌های همیشه‌گی، روی غذا و لباس، مهمانان خود را مشغول می‌سازند و فکر می‌کنند که بهترین برنامه ها را به مردم ارایه کرده اند. خوب، لحظه‌ای تصور کنید که فلسفه عید سعید فطر پس از ماه رمضان چیست؟ کسی به این پرسش پاسخی نداد. راستش سوادی ندارند تا این پرسش را به درستی بپردازند. گویی ما در شرایط بسیار آرامی قرار داریم. این‌جا یک دانش‌مند دعوت نمی‌شود تا روی جوهر و معنای عید سعید فطر و وحشتی که در کشور ما مستولی است کمی صحبت کند. این درست است که روز های اعیاد، مردم باید خوشی کنند. اما خوشی که تنها با موسیقی آن‌هم به گونه مبتذلش معنایی ندارد. جای طنز به عنوان بهترین رابط میان واقعیت های تلخ کشور و لبخند شیرین هم‌میهنان ما در این برنامه ها به کلی خالیست. در شرایطی که هفت شهر هنر در سرزمین من منع اعلام شده است شما آمده اید و تنها در پی نمایشی به نام کنسرت «هنری» هستید. لطفا بر من خُرده نگیرید ولی موسیقی قبل از همه باید هنرمندانه باشد، آن‌گاه ترانه، تصنیف و شعر را در خود بگنجاند و هضم کند، سپس رؤیا و تخیل بار آورد و در نهایت اجرای هنرمندانه شعر و سرود را با خود داشته باشد تا لذت و کیف به سراغ شما آید و روح و روان تان‌را نوازش دهد. مگر معنای موسیقی همین نیست! ببخشید هر کاری را نمی‌توان اثر هنری و یا موسیقی نامید. ببینید در شرایطی که تاریک‌اندیشان هنر، فرهنگ و آرامش روحی انسان‌ها را گناه می‌پندارند، چرا ما این زمینه را برای‌شان فراهم سازیم تا نمونه های کار های شما را بر رخ همه بکشند و فحش گویند؟ ملا های بی‌سواد نمونه های کار های شما را چون قمچین بر کمر و صورت مردم هنردوست ما و هنرمندان متعهد ما بکوبند. راستش به همان پیمانه‌ی که طــــالبان دشمن هنر هستند به همان پیمانه شما با چنین کار های ضد هنری، دشمن هنر و فرهنگ هستید. با این‌کار، شما شریک جنایاتی می‌شوید که طـــالبان بر سر هنرمندان محلی ما، بر سر کوچه خرابات و بر سر هنرمندان بزرگ ما که در تبعید به سر می‌برند و هر روز از حقارت می‌میرند، تحمیل کرده اند. بزرگ‌ترین قربانی را در این چهار سال هنرمندان موسیقی ما در داخل و خارج از کشور داده اند. تاریخ این قربانی‌ها را در دل خود حفظ خواهد کرد. ولی شما این قربانی‌ها را نادیده می‌گیرید. ما باید در این برنامه ها پیام‌آوران هنر و فرهنگ باشیم. ما باید از منظر منطق، علم، حکمت، آیین، فلسفه و تاریخ برای فرهنگ و هنر خود دادخواهی کنیم. این برنامه ها باید پیام های معنا داری به جامعه ما و جامعه جهانی ارایه دهند. نسل جوان ما نیاز دارد تا از این برنامه ها پیام‌های آموزنده

Farsi, تیتر اول

لانگ‌وار ژورنال: دولت ترامپ مسیر خود در تعامل با طالبان را حفظ کرده است

نشریه لانگ‌وار ژورنال در تحلیلی جدید به این نتیجه رسیده است که دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، همچنان به سیاست‌های قبلی خود در تعامل با طالبان ادامه می‌دهد؛ سیاستی که نهایتاً به امضای توافقنامه دوحه انجامید. بر اساس این تحلیل، لغو جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای بازداشت سراج‌الدین حقانی از سوی وزارت خارجه آمریکا و بازگشت زلمی خلیلزاد به صحنه سیاسی افغانستان نشانه‌هایی از تداوم این رویکرد هستند. لغو جایزه اعضای شبکه حقانی؛ معامله‌ای در قبال آزادی یک گروگان؟ این نشریه تأکید می‌کند که لغو جوایز تعیین‌شده برای سه عضو ارشد شبکه حقانی همزمان با آزادی یک گروگان آمریکایی از اسارت طالبان رخ داده است. چنین اقدامی می‌تواند به مشروعیت‌بخشی بیشتر به سراج‌الدین حقانی منجر شود؛ فردی که جنرال مایک مولن، رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش آمریکا، او را “بازوی واقعی آی‌اس‌آی پاکستان” توصیف کرده بود. لانگ‌وار ژورنال در ادامه یادآور می‌شود: «سراج‌الدین حقانی و شبکه او، که در فهرست تروریست‌های جهانی قرار دارند، ارتباط مستقیمی با القاعده داشته‌اند. این شبکه که بخشی جدایی‌ناپذیر از طالبان است، برای القاعده پناهگاه امن، آموزش نظامی، منابع مالی و سایر حمایت‌های ضروری را فراهم می‌کند.» سفرهای دیپلماتیک سراج‌الدین حقانی؛ پنهانکاری یا تغییر موضع؟ بر اساس این تحلیل، سراج‌الدین حقانی، باوجود حضور در فهرست تحت تعقیب اف‌بی‌آی، در تابستان گذشته سفری به امارات متحده عربی و عربستان سعودی داشته است. این سفر، که بدون توضیح روشنی از سوی دولت آمریکا صورت گرفته، در حالی انجام شده که برخی رسانه‌های آمریکایی، از جمله نیویورک تایمز، تلاش کرده‌اند حقانی را چهره‌ای “معتدل” جلوه دهند. عواقب سیاست دولت ترامپ؛ تقویت یک گروه رباینده؟ لانگ‌وار ژورنال بر این باور است که دولت ترامپ اولین دولت آمریکایی نیست که با سازمان‌های تروریستی وارد معامله شده و امتیاز داده است. با این حال، لغو این جوایز ممکن است شبکه حقانی را، که طی دو دهه گذشته مسئول ربودن چندین شهروند آمریکایی و غربی بوده است، جسورتر کند. در پایان این تحلیل، لانگ‌وار ژورنال هشدار می‌دهد که تعامل دولت ترامپ با طالبان نشان می‌دهد که این گروه، برخلاف ادعاهای مطرح‌شده، هیچ‌گونه مسئولیتی در قبال توقف حمایت از القاعده و دیگر سازمان‌های هراس‌افکن متحد خود نخواهد پذیرفت. حامیه نادری

Farsi, تیتر دوم

فهرست میلیاردرهای جهان در سال ۲۰۲۵: رکوردی تازه در تاریخ ثروتمندان

مجله‌ی اقتصادی فوربس در تازه‌ترین گزارش خود اعلام کرده است که با افزوده شدن ۲۴۷ نفر به جمع میلیاردرهای جهان، اکنون شمار افرادی که ثروتی بیش از یک میلیارد دالر دارند به ۳,۰۲۸ نفر رسیده است. این گزارش، که بر اساس ارزش دارایی‌های افراد در بازارهای مالی جهان در مارچ ۲۰۲۵ تهیه شده، مجموع ثروت میلیاردرهای جهان را ۱۶.۱ تریلیون دالر برآورد کرده است. ایلان ماسک همچنان در صدر ایلان ماسک، مالک شرکت‌های تسلا، ایکس، اسپیس‌ایکس، ایکس‌ای‌آی و نورالینک، با دارایی ۳۴۲ میلیارد دالر همچنان عنوان ثروتمندترین فرد جهان را حفظ کرده است. نکته‌ی قابل‌توجه این است که مارک زاکربرگ، مالک فیسبوک، با ۲۱۶ میلیارد دالر در جایگاه دوم قرار دارد، اما دارایی او کمتر از نصف دارایی ماسک است. جف بزوس، بنیان‌گذار آمازون، با ۲۱۵ میلیارد دالر در رتبه‌ی سوم ایستاده است. ثروتمندترین زن جهان کیست؟ آلیس والتون، وارث شرکت والمارت، با ۱۰۱ میلیارد دالر ثروتمندترین زن جهان در سال ۲۰۲۵ محسوب می‌شود. میلیاردرهای سیاسی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، با ۵.۱ میلیارد دالر دارایی در رتبه‌ی ۷۰۰ این فهرست قرار دارد. کدام کشورها بیشترین میلیاردر را دارند؟ طبق گزارش فوربس: •ایالات متحده با ۹۰۲ میلیاردر در صدر قرار دارد. •چین با ۵۱۶ میلیاردر در جایگاه دوم است. •هند با ۲۰۵ میلیاردر در رتبه‌ی سوم قرار دارد. رشد چشمگیر تعداد میلیاردرها در جهان مجله‌ی فوربس از سال ۱۹۸۷ فهرست میلیاردرهای جهان را منتشر می‌کند. •در اولین فهرست، تنها ۱۴۰ نفر میلیاردر بودند. •۲۰ سال طول کشید تا این تعداد به ۱,۰۰۰ نفر برسد. •در ۲۰۱۷، تعداد میلیاردرها از ۲,۰۰۰ نفر عبور کرد. •امسال، در ۲۰۲۵، این فهرست برای اولین بار از ۳,۰۰۰ میلیاردر هم فراتر رفته است. رشد تعداد میلیاردرها در جهان، به‌ویژه در آمریکا، چین و هند، نشان‌دهنده‌ی تغییرات گسترده در اقتصاد جهانی است. ایلان ماسک همچنان در صدر قرار دارد و میلیاردرهای جدیدی وارد این فهرست شده‌اند، که نشان از پویایی ثروت در دنیای مدرن دارد. حامیه نادری

Farsi, تیتر سوم

حامد کرزی: هیچ جامعه‌ای بدون علم و آموزش به ترقی نمی‌رسد

حامد کرزی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان، در پیامی به مناسبت عید سعید فطر اظهار داشت که هیچ جامعه‌ای بدون علم و آموزش به ترقی و رفاه نمی‌رسد. وی تأکید کرد که بسته ماندن مراکز آموزشی به روی دختران و منع کار زنان، مانعی بزرگ در مسیر پیشرفت و توسعهٔ کشور است. وی خاطرنشان ساخت: «افغانستان خانهٔ مشترک همهٔ ما است. به‌عنوان یک ملت، وظیفه داریم که با اتحاد، اتفاق، برادری و وطن‌دوستی برای آبادانی و پیشرفت کشور خود تلاش کنیم.» رئیس‌جمهور پیشین همچنین تصریح کرد: «اگر می‌خواهیم کشوری مستقل، باعزت، آباد و مترقی داشته باشیم، لازم است که به آموزش توجه فوری، اساسی و جدی داشته باشیم و شرایط لازم را برای آن فراهم کنیم.» وی افزود: «باید تلاش کنیم تا فرزندان این سرزمین (دختران و پسران) با کسب علم و دانش، افغانستان عزیز را از وابستگی به بیگانگان نجات داده و کشوری مستقل و هم‌پای سایر ملت‌ها بسازند.» آقای کرزی همچنین از تاجران و سرمایه‌گذاران کشور خواست تا از نیازمندان دلجویی و حمایت کنند. وی تأکید کرد که سرمایه‌گذاری در افغانستان، زمینهٔ اشتغال را برای مردم فراهم کرده و موجب رونق اقتصادی می‌شود. رئیس‌جمهور پیشین در پایان پیام خود ابراز امیدواری کرد که از طریق گفتمان ملی بتوانیم به صلح و ثبات دائمی دست یابیم. ندیم احمدی

Farsi, تیتر دوم

امرالله صالح: طالبان در بن‌بست سیاسی گرفتار شده‌اند

امرالله صالح، معاون پیشین ریاست‌جمهوری افغانستان، در پیامی به مناسبت عید سعید فطر اظهار داشت که سلطهٔ بدون مشروعیت قانونی و حمایت مردمی نه ثبات می‌آورد، نه اعتبار کسب می‌کند و نه رفاه به همراه دارد. وی تأکید کرد: «من، همراه با همهٔ مخالفان طالبان و حتی کسانی که وابسته به این گروه نیستند، بر این باورم که نه‌تنها باید به آیندهٔ افغانستانِ پس از طالبان ایمان داشته باشیم، بلکه برای مدیریت کشور در نخستین ساعات پس از پیروزی، آمادگی لازم را نیز فراهم کنیم. وحدت ما تضمین‌کنندهٔ کشوری باوقار و در مسیر پیشرفت خواهد بود.» صالح همچنین افزود: «نشاط عید برای هم‌وطنان ما که زیر ستم و جهل طالبان به‌سر می‌برند، طراوت شایستهٔ خود را از دست داده است. ممانعت از برگزاری جشن نوروز بار دیگر خصومت ذاتی و سیاسی طالبان را با تاریخ و هویت فرهنگی ما آشکار کرد. بااین‌حال، نویدبخش این است که طالبان در بن‌بست سیاسی گرفتار شده‌اند و این بحران روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود.» معاون پیشین ریاست‌جمهوری افغانستان تصریح کرد ه است که برای بازگرداندن عزت و وقار افغانستان، باید با اتحاد و روحیهٔ هم‌پذیری، به مبارزه و تلاش خود ادامه دهیم. ندیم احمدی

Farsi, انتخاب سردبیر, تیتر اول

پیام تبریکی همکاران و هم‌راهان در خبرگزاری دیده‌بان افغانستان به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر

کارگزارانِ خبرگزاری دیده‌بان افغانستان، فرارسیدن عید سعید فطر را به تمامی مسلمانان جهان، به‌ویژه مردم شریف و با عزت افغانستان تبریک عرض نموده و از درگاه خداوند متعال، عیدِ سرشار از صلح، آرامش و دور از هرگونه ناملایمات برای همگان مسئلت دارد. امسال در حالی به پیشواز عید سعید فطر می‌رویم که مردم افغانستان نزدیک به چهار سال است با مشکلات فراوان، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. بحران معیشتی به اوج خود رسیده و فقر گسترده، بیش از نیمی از جمعیت کشور را تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، پس از سقوط نظام جمهوریت و بازگشت طالبان به قدرت، وضعیت آزادی بیان و فعالیت رسانه‌ها به شکل بی‌سابقه‌ای وخیم شده است. خبرنگاران با تهدید، سرکوب و فشارهای گسترده روبه‌رو هستند و تعدادی از آن‌ها هم‌چنان در بند طالبان به سر می‌برند. عدمِ فعالیت شماری از رسانه‌های دیداری، شنیداری و نوشتاری ریشه در اعمالِ فشار از جانب طالبان را در پی داشته و سانسور و خودسانسوری در این اواخر در میان خبرنگاران و اصحاب رسانه، به‌شدت افزایش یافته است. به‌ویژه خبرنگاران زن با محدودیت‌های گسترده مواجه شده و بسیاری از آن‌ها ناچار به ترک حرفه و حتا وادار به ترک کشور خود شده‌اند. بر اساس شواهد و تجربه، محدودیت‌های روزافزون طالبان بر رسانه‌ها و خبرنگاران، آزادی بیان را به شکل جدی مختل کرده است. خبرگزاری دیده‌بان افغانستان ضمن تبریک مجدد عید سعید فطر، از نهادهای بین‌المللی حامی خبرنگاران و جامعه جهانی صمیمانه درخواست می‌کند تا برای بهبود وضعیت رسانه‌ها و حفاظت از جان و امنیت خبرنگاران در افغانستان، اقدامات جدی و فوری را انجام دهند. پس از سقوط نظام جمهوریت، بسیاری از خبرنگاران ناچار به ترک کشور شده و به کشورهای همسایه پناه برده‌اند تا از آن‌جا به کشورهای غربی منتقل شوند. با این حال، روند رسیده‌گی به پرونده‌های آنان بسیار به‌کُندی پیش می‌رود و برخی کشورهای میزبان با نقض حقوق انسانی، فضای ترس و ناامنی برای این مهاجران ایجاد کرده‌اند. در این میان، خبرنگارانی که در پاکستان به سر می‌برند، با خطر اخراج اجباری مواجه هستند. مهلت نهایی اخراج مهاجران از پاکستان ۳۱ مارچ تعیین شده است و این مسئله نگرانی جدی خبرنگارانی را که از بیم انتقام‌جویی طالبان به این کشور پناه برده‌اند را، برانگیخته است. بنابراین، خبرگزاری دیده‌بان افغانستان از جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری و سازمان‌های مدافع رسانه‌ها و خبرنگاران می‌خواهد که هرچه سریع‌تر برای جلوگیری از اخراج اجباری خبرنگاران اقدام کرده تا مانع وقوع فاجعه‌ی انسانی شوند.

Farsi, تیتر پنجم

روزهای سیاه رسانه‌ها در افغانستان؛ نقض گسترده آزادی بیان و چالش‌های خبرنگاران در کشورهای همسایه

نهاد «خبرنگاران افغانستان در تبعید» در تازه‌ترین گزارش خود، سال ۱۴۰۳ را یکی از «دشوارترین» سال‌ها برای آزادی بیان و فعالیت رسانه‌ای در افغانستان توصیف کرده و اعلام کرده است که در این سال ۲۳۲ مورد نقض حقوق خبرنگاران و رسانه‌ها ثبت شده است. بر اساس این گزارش، رسانه‌های فعال در افغانستان تحت فشار شدید قرار دارند و از دسترسی آزاد به اطلاعات محروم‌اند. این نهاد تصریح کرده که دسترسی خبرنگاران به اطلاعات نسبت به دوره‌ی جمهوری، ۳۰۰ درصد محدودتر شده و این محدودیت‌ها موجب کاهش تنوع برنامه‌های رسانه‌ای شده است. گزارش تأکید دارد که طالبان طی سال گذشته با صدور دستورالعمل‌های متعدد، فضای آزادی بیان و فعالیت رسانه‌ها را به‌شدت محدود کرده‌اند. از جمله این محدودیت‌ها می‌توان به ممنوعیت نشر تصاویر موجودات زنده، جلوگیری از پخش زنده‌ی برنامه‌های سیاسی و اقتصادی، منع پخش مطالب انتقادی از سیاست‌های طالبان، الزام استفاده از واژه‌های خاص مانند «شهید» و «شهادت» برای کشته‌شدگان این گروه و منع دعوت از مهمانان تأییدنشده توسط طالبان اشاره کرد. در نتیجه‌ی این محدودیت‌ها، ۲۷ رسانه فعالیت خود را متوقف کرده‌اند که ۱۳ مورد از آن‌ها همچنان بسته باقی مانده‌اند. این رسانه‌ها عمدتاً مستقل بوده و نسبت به سیاست‌های طالبان موضع انتقادی داشته‌اند. در مقابل، طالبان برای تحکیم روایت خود، چهار رسانه‌ی جدید تأسیس کرده‌اند که محتوای همسو با دیدگاه‌های طالبان را بازتاب می‌دهند. این گزارش تصریح می‌کند که سیاست‌های طالبان بیشترین تأثیر را بر خبرنگاران زن داشته است. طبق آمار، ۹۷ درصد از خبرنگاران زن به دلیل محدودیت‌های اعمال‌شده شغل خود را از دست داده‌اند و در ۲۲ ولایت کشور هیچ خبرنگار زنی فعالیت ندارد. از مجموع ۳۰۰ کارمند رسانه‌ای در سراسر افغانستان، تنها ۸۰ تا ۹۰ زن به‌طور محدود و در شرایط دشوار مشغول به کار هستند.. طبق آمار ارائه‌شده، نزدیک به ۳۰۰ خبرنگار در پاکستان، حدود ۱۰۰ نفر در ایران، ۲۰ نفر در ترکیه، ۲۰ نفر در هند و ۲۷ خبرنگار در تاجیکستان در انتظار انتقال به کشورهای امن‌تر به‌سر می‌برند. آمار این گزارش همچنین از کشته‌شدن یک خبرنگار، زخمی‌شدن ۱۳ نفر و بازداشت ۶۰ خبرنگار در سال گذشته حکایت دارد. علاوه بر این، ۹ خبرنگار به حبس‌های طولانی محکوم شده‌اند، ۱۷ نفر مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته‌اند و ۴۴ خبرنگار با تهدید و توهین مواجه شده‌اند. در این گزارش بر نبود چارچوب قانونی مشخص برای فعالیت رسانه‌ها تأکید شده است. قوانین رسانه‌ای که در دوره‌ی جمهوری تصویب شده بود، توسط طالبان اجرا نمی‌شود و این وضعیت، فضای رسانه‌ای افغانستان را به سمت سانسور گسترده سوق داده است. طالبان تنها اجازه‌ی نشر محتواهایی را می‌دهند که همسو با دیدگاه‌های این گروه باشد و از رسانه‌ها برای ارائه‌ی تصویری مثبت از خود بهره می‌برند. این گزارش نشان می‌دهد که در سایه‌ی افزایش محدودیت‌ها، تهدیدها و نبود آزادی بیان، آینده‌ی رسانه‌های مستقل در افغانستان بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار دارد. همچنین، خبرنگارانی که به کشورهای همسایه پناه برده‌اند، با مشکلات عدیده‌ای مواجه‌اند و امنیت و آینده‌ی شغلی آنان همچنان نامعلوم است. در همین حال بسیاری از خبرنگاران به دلیل تهدید، فشارهای اقتصادی و نبود امنیت شغلی، کار خود را از دست داده‌اند و تعدادی برای یافتن فرصت‌های جدید مجبور به ترک کشور شده‌اند. با این حال، مهاجرت به کشورهای همسایه از جمله پاکستان و ایران نیز با چالش‌های فراوانی همراه است. در پاکستان، خبرنگاران افغانستانی از وضعیت اقامت نامطمئن، نبود حمایت قانونی و خطر استرداد به افغانستان رنج می‌برند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که برخی خبرنگاران افغانستانی در این کشور با تهدید و فشارهای امنیتی مواجه‌اند . علاوه بر این، روند دریافت ویزا و اقامت برای این افراد پیچیده گزاف و زمان‌بر است. در ایران نیز خبرنگاران افغانستانی با محدودیت‌های گسترده‌ای روبه‌رو هستند. عدم دسترسی به فرصت‌های شغلی ، فشارهای امنیتی و نبود حمایت قانونی از جمله مشکلاتی است که این خبرنگاران تجربه می‌کنند. بسیاری از آنان به صورت غیررسمی و در شرایط ناامن در آن کشور زندگی میکنند  و از آینده‌ی خود نگران هستند. ندیم احمدی

Farsi, تیتر سوم

آخرین زنگ نجات: هزاران افغان از شهباز شریف می‌خواهند سرنوشتشان تغییر کند

در حالی که شمارش معکوس برای پایان مهلت تعیین‌شده از سوی دولت پاکستان آغاز شده، هزاران پناه‌جوی افغان، به‌ویژه آن‌هایی که سابقه همکاری با آمریکا را دارند، با تهدید اخراج اجباری روبه‌رو هستند. این وضعیت باعث شده است که گروهی از این پناه‌جویان طی نامه‌ای سرگشاده به شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، از او درخواست کنند تا در این تصمیم تجدیدنظر کند. براساس گزارش رسانه‌های پاکستانی، پس از ۳۱ مارچ ۲۰۲۵، نامه‌های حمایتی سفارت آمریکا که به برخی از پناه‌جویان افغان وضعیت حفاظت موقت می‌داد، دیگر اعتباری نخواهد داشت. این بدان معناست که آن‌هایی که هنوز ویزای معتبر ندارند، در معرض خطر دستگیری و اخراج قرار خواهند گرفت. این تصمیم باعث نگرانی عمیق میان پناه‌جویان شده است، چرا که بسیاری از آن‌ها در مراحل پایانی فرآیند پذیرش در برنامه‌های مهاجرتی آمریکا قرار دارند. در نامه سرگشاده‌ای که این پناه‌جویان خطاب به نخست‌وزیر پاکستان نوشته‌اند، آمده است که در صورت اخراج، جان بسیاری از آن‌ها در افغانستان در معرض خطر مستقیم خواهد بود. آن‌ها تأکید کرده‌اند که طالبان و سایر گروه‌های مسلح، همکاران سابق آمریکا را به‌عنوان “خائنان” تلقی می‌کنند و بازگشت آن‌ها به افغانستان می‌تواند به بازداشت، شکنجه یا حتی اعدام منجر شود. پاکستان در چهار دهه گذشته یکی از اصلی‌ترین کشورهای میزبان پناه‌جویان افغان بوده است. اما اکنون سیاست‌های این کشور در قبال پناه‌جویان تغییر کرده است. بر اساس تصمیم جدید دولت، هر فردی که دارای کارت شهروندی افغانستان، نامه دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان یا نامه حمایتی سفارت آمریکا باشد، باید تا پایان مهلت تعیین‌شده خاک پاکستان را ترک کند؛ در غیر این صورت، با خطر بازداشت و اخراج اجباری مواجه خواهد شد. امضاکنندگان این نامه با اشاره به این موضوع که پاکستان همواره در کنار آمریکا در جنگ افغانستان حضور داشته و خود نیز پناه‌گاه میلیون‌ها افغان بوده است، از تصمیم اخیر دولت ابراز نگرانی کرده‌اند. آن‌ها تأکید کرده‌اند که این سیاست نه‌تنها غیرانسانی است، بلکه پیامدهای گسترده‌ای بر امنیت منطقه‌ای و روابط بین‌المللی پاکستان خواهد داشت. بسیاری از پناه‌جویانی که در پاکستان حضور دارند، شامل مترجمان، روزنامه‌نگاران، فعالان زن و سایر همکاران سابق آمریکا هستند. این افراد در سال‌های اخیر به دلیل همکاری با آمریکا مجبور به ترک افغانستان شدند و از آن زمان تاکنون در شرایط بلاتکلیفی در پاکستان به سر می‌برند. بر اساس محتوای نامه سرگشاده، این افراد درخواست پناهندگی آن‌ها در آمریکا به رسمیت شناخته شده است و بسیاری از آن‌ها مراحل بررسی امنیتی و تأیید ویزا را پشت سر گذاشته‌اند. اما با این وجود، تاخیرهای طولانی در روند انتقال باعث شده است که هنوز در پاکستان باقی بمانند. حالا با اجرای این سیاست، آن‌ها با گزینه‌ای دشوار مواجه هستند: یا باید به افغانستان بازگردند و جان خود را به خطر بیندازند، یا اینکه به‌طور غیرقانونی در پاکستان بمانند و خطر بازداشت و زندان را بپذیرند. یکی دیگر از دغدغه‌های اصلی پناه‌جویان، هزینه‌های بالای تمدید ویزا در پاکستان است. طبق گزارش‌ها، روند تمدید ویزای شهروندان افغان با تاخیرهای فراوان مواجه است و هزینه‌های آن به حدود ۱۰۰ دلار در ماه افزایش یافته است. بسیاری از پناه‌جویان قادر به پرداخت این هزینه نیستند، که همین موضوع آن‌ها را در وضعیت نامشخصی قرار داده است. پناه‌جویان در نامه خود از دولت پاکستان خواسته‌اند که یا هزینه‌های تمدید ویزا را کاهش دهد، یا اینکه برای افرادی که در حال طی کردن مراحل انتقال به آمریکا هستند، یک سیستم معافیت از پرداخت هزینه ایجاد کند. آن‌ها همچنین تأکید کرده‌اند که روند صدور مجوز خروج برای این افراد باید تسهیل شود تا بتوانند بدون مشکل به کشورهای مقصد خود منتقل شوند. امضاکنندگان این نامه تأکید کرده‌اند که اخراج اجباری پناه‌جویان افغان برخلاف تعهدات بین‌المللی پاکستان، از جمله کنوانسیون‌های حقوق بشر و حقوق پناهندگان است. آن‌ها هشدار داده‌اند که این اقدام می‌تواند روابط پاکستان با کشورهای غربی، به‌ویژه آمریکا، را تضعیف کند و وجهه بین‌المللی این کشور را خدشه‌دار سازد. آن‌ها همچنین خاطرنشان کرده‌اند که اجرای این سیاست می‌تواند موجب بحران انسانی بزرگی شود، زیرا بسیاری از این پناه‌جویان، به‌ویژه زنان و کودکان، در صورت بازگشت به افغانستان با تهدیدهای امنیتی و فقر شدید مواجه خواهند شد. در پایان این نامه، پناه‌جویان از نخست‌وزیر پاکستان خواسته‌اند که در تصمیم خود تجدیدنظر کند و برای افرادی که پرونده مهاجرتی در آمریکا دارند، استثناء قائل شود. آن‌ها همچنین از دولت پاکستان خواسته‌اند که شرایط تمدید ویزا را تسهیل کند و اجازه دهد که پناه‌جویانی که منتظر انتقال هستند، بدون ترس از اخراج، در این کشور باقی بمانند. اکنون همه نگاه‌ها به دولت پاکستان و نخست‌وزیر این کشور است. آیا شهباز شریف به درخواست‌های پناه‌جویان پاسخ خواهد داد؟ یا اینکه هزاران افغان در روزهای آینده با خطر اخراج و سرنوشتی نامعلوم روبه‌رو خواهند شد؟ حامیه نادری

Farsi, تحلیل و گزارش, تیتر چهارم

آسیای در حال تحول، آمریکا و آینده‌ی افغانستان

در سال‌های اخیر، رقابت‌های ژئوپولیتیک میان آمریکا و قدرت‌های آسیایی مانند چین و روسیه به شکل بی‌سابقه‌ای تشدید شده است. این تحولات نه‌تنها بر نظم جهانی تأثیر گذاشته، بلکه افغانستان را نیز به یکی از میدان‌های اصلی این رقابت تبدیل کرده است. واشنگتن که پس از خروج از افغانستان در سال ۲۰۲۱ سیاست حمایت از طالبان را در پیش گرفته بود، اکنون در حال بازنگری در راهبرد خود است. هم‌زمان، قدرت‌های منطقه‌ای نیز برای حفظ نفوذ خود در این کشور، مسیرهای تازه‌ای را جست‌وجو می‌کنند. اما آیا این تغییرات به حذف طالبان از قدرت منجر خواهد شد؟ راهبرد آمریکا: بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای یا تغییر در سیاست افغانستان؟ با روی کار آمدن مجدد ترامپ، آمریکا بار دیگر در مسیر بازتعریف نقش خود در نظام بین‌المللی قرار گرفته است. ترامپ به‌دنبال بازسازی قدرت تحلیل‌رفته‌ی آمریکا، کاهش هزینه‌های خارجی و اعمال فشار حداکثری بر رقبای خود است. سیاست واشنگتن در قبال افغانستان نیز از همین الگو پیروی می‌کند. طالبان که در دوران بایدن با تزریق منابع مالی به‌عنوان ابزاری برای ایجاد یک بن‌بست امنیتی و سیاسی در منطقه حفظ شدند، اکنون ممکن است جایگاه خود را در این معادله از دست بدهند. تغییر در سیاست آمریکا نسبت به افغانستان ممکن است از طریق سه رویکرد دنبال شود: ۱. تقسیم طالبان و حمایت از یک جناح خاص – آمریکا می‌تواند با استفاده از نفوذ پاکستان، میان طالبان شکاف ایجاد کرده و از یک جناح برای پیشبرد اهداف خود بهره ببرد. ۲. احیای داعش در افغانستان – گسترش نفوذ داعش خراسان، می‌تواند امنیت کشورهای منطقه را به چالش کشیده و موجب تغییرات راهبردی در افغانستان شود. 3. تقویت اپوزیسیون داخلی – حمایت از نیروهای ضدطالبان، از جمله گروه‌های وابسته به جبهه مقاومت ملی، می‌تواند گزینه‌ای برای فشار بر این گروه باشد. منطقه و انتخاب دشوار طالبان در حالی که آمریکا در تلاش برای تغییر صحنه‌ی بازی در افغانستان است، کشورهای منطقه نیز به دقت تحولات را زیر نظر دارند. ایران، روسیه و چین که در سال‌های اخیر سیاست تعامل تاکتیکی با طالبان را در پیش گرفته بودند، حالا با چالش‌های جدیدی روبه‌رو شده‌اند. یکی از مهم‌ترین نشانه‌های این تغییر، عقب‌نشینی روسیه از تصمیم خود برای حذف نام طالبان از فهرست گروه‌های تروریستی بود. این اقدام نشان می‌دهد که مسکو دیگر نمی‌تواند به‌سادگی بر طالبان به‌عنوان یک نیروی قابل اعتماد حساب باز کند. طالبان اکنون در دوراهی بزرگی قرار دارند: آیا به همکاری با قدرت‌های منطقه‌ای مانند چین و روسیه ادامه خواهند داد، یا اینکه برای حفظ قدرت، به سمت آمریکا و متحدانش متمایل خواهند شد؟ این انتخاب سرنوشت آینده‌ی افغانستان را رقم خواهد زد. آینده‌ی افغانستان: حذف طالبان از قدرت؟ اگر طالبان به همکاری با منطقه ادامه دهند، احتمالاً با ظهور دوباره‌ی داعش و افزایش حملات تروریستی روبه‌رو خواهند شد. اما اگر این گروه به سمت آمریکا متمایل شود، با واکنش شدید ایران، روسیه و حتی برخی جناح‌های داخلی مواجه خواهد شد. در هر دو حالت، موقعیت طالبان در قدرت با تهدیدهای جدی مواجه خواهد بود. آنچه مسلم است، تغییرات در سیاست‌های آمریکا و رویکردهای منطقه‌ای می‌تواند در نهایت به حذف طالبان از قدرت منجر شود. اما اینکه این تغییر چگونه رخ خواهد داد و چه گروهی جایگزین طالبان خواهد شد، همچنان پرسشی است که زمان پاسخ آن را مشخص خواهد کرد. حامیه نادری

Farsi, تیتر دوم

چرخش ناگهانی طالبان در برابر آمریکا؛ تغییر تاکتیکی یا معامله پنهان؟

در اقدامی بحث‌برانگیز، طالبان دیوارهای سفارت آمریکا در کابل را از تمام شعارهای ضدآمریکایی، از جمله کلمه «شهادت»، پاک کردند. این تغییر، درست پیش از ورود یک هیئت آمریکایی به کابل، واکنش‌های انتقادی زیادی را در داخل افغانستان برانگیخته است. هم‌زمان، گزارش‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد وزارت دادگستری ایالات متحده نام سراج‌الدین حقانی، وزیر داخله طالبان، را از فهرست تحت تعقیب خود حذف کرده است؛ موضوعی که گمانه‌زنی‌ها درباره ابعاد روابط پنهانی واشنگتن و طالبان را تقویت کرده است. پس از تسلط طالبان بر کابل در آگوست ۲۰۲۱، این گروه همواره از «پیروزی» خود در برابر آمریکا سخن گفته و با نمایش تسلیحات به‌جامانده از ارتش آمریکا، بر «شکست» واشنگتن تأکید کرده است. اما اکنون، طالبان که زمانی ایالات متحده را «دشمن» می‌نامیدند، شعارهای خود را از دیوارهای سفارت این کشور پاک کرده‌اند. تصاویر منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که طالبان پیش از ورود هیئت آمریکایی به کابل، تمامی نوشته‌های ضدآمریکایی را حذف کرده‌اند. این اقدام با انتقاد گسترده‌ای از سوی سیاستمداران و شهروندان افغان مواجه شده است. بسیاری این رفتار طالبان را نشانه‌ای از چرخش تاکتیکی این گروه برای کسب مشروعیت بین‌المللی تعبیر کرده‌اند. رحمت‌الله نبیل، رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان، با انتشار توییتی کنایه‌آمیز نوشت: «طالبان دیوار سفارت آمریکا را رنگ کردند، اما خون‌هایی را که در دو دهه گذشته ریخته‌اند، چگونه پاک خواهند کرد؟» هم‌زمان با این تحولات، گزارش‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد وزارت دادگستری آمریکا نام سراج‌الدین حقانی را از فهرست تحت تعقیب خود حذف کرده است. این در حالی است که پیش‌تر، ایالات متحده برای اطلاعاتی که منجر به دستگیری او شود، ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. این اقدام، واکنش‌های گسترده‌ای را به همراه داشته است. سارا آدامز، مأمور سابق سیا، در توییتی نوشت: «حقانی‌ها پس از دیدار با دولت جدید آمریکا، پاداش دریافت می‌کنند. چگونه ممکن است شخصی که مسئول هدایت هزاران حمله انتحاری بوده، ناگهان از فهرست تحت تعقیب آمریکا حذف شود؟» بااین‌حال، بررسی‌های دقیق‌تر نشان می‌دهد که نام حقانی همچنان در وب‌سایت پلیس فدرال (FBI) و وزارت خارجه آمریکا به‌عنوان یک تروریست بین‌المللی باقی مانده است. این تناقض، فرضیه وجود یک توافق پشت پرده میان آمریکا و طالبان را تقویت کرده است. برخی رسانه‌های هندی گزارش داده‌اند که سراج‌الدین حقانی از سوی رهبری طالبان برکنار شده و بیش از دو ماه است که در جلسات وزارت داخله این گروه حضور ندارد. این در حالی است که او اخیراً ویدیویی از خود را در یک مسجد در خوست منتشر کرده است. برخی ناظران معتقدند که واشنگتن با حذف نام او از فهرست تحت تعقیب، تلاش کرده است تا از حذف کامل او از قدرت در درون طالبان جلوگیری کند. این تحولات در حالی رخ می‌دهد که طالبان طی دو دهه گذشته، مسئولیت ده‌ها حمله تروریستی، از جمله انفجارهای انتحاری، تخریب زیرساخت‌ها و قتل هزاران غیرنظامی را برعهده داشته‌اند. بر اساس آمارهای سازمان ملل، تنها در دو سال و نیم پیش از سقوط حکومت سابق، طالبان دست‌کم ۳۰ حمله انتحاری انجام داده‌اند که در نتیجه آن، بیش از یک هزار نفر کشته و ۱۵۰۰ نفر زخمی شده‌اند. اکنون، با پاک شدن شعارهای ضدآمریکایی از دیوارهای کابل و حذف نام سراج‌الدین حقانی از فهرست تحت تعقیب وزارت دادگستری آمریکا، این پرسش مطرح می‌شود: آیا این اقدامات صرفاً تغییر تاکتیکی طالبان برای نزدیکی به آمریکا است، یا نشانه‌ای از توافقی پنهانی میان دو طرف؟ با توجه به این تحولات، تحلیل‌گران بر این باورند که طالبان برای کسب مشروعیت بین‌المللی، حاضر به تغییر برخی از مواضع ایدئولوژیک خود هستند. اما پرسش اصلی این است که آیا این تغییرات تاکتیکی می‌تواند منجر به عادی‌سازی روابط میان واشنگتن و طالبان شود؟ و مهم‌تر از آن، آیا مردم افغانستان این «چرخش» را خواهند پذیرفت؟ زمان نشان خواهد داد که آیا این اقدامات بخشی از یک استراتژی بلندمدت است یا یک بازی سیاسی برای کسب امتیازات کوتاه‌مدت. حامیه نادری

Farsi, انتخاب سردبیر, تیتر اول

خطر نابودی کامل آزادی بیان در افغانستان

خانه آزادی بیان روز جمعه (۲۸ مارچ )با نشر اعلامیه‌ای، نگرانی جدی خود را نسبت به ممنوعیت نشر تصاویر زنده‌جان در رسانه‌های افغانستان ابراز کرده است. در این اعلامیه ؛خانه آزادی بیان به‌ویژه در مورد اعمال این ممنوعیت در ولایت‌های بدخشان، بغلان و نیمروز ابراز نگرانی کرده و تأکید نموده است که این محدودیت‌ها تهدیدی آشکار علیه آزادی رسانه‌ها و حق دسترسی مردم به اطلاعات محسوب می‌شود. بر اساس اعلامیه، پس از فروپاشی حکومت پیشین، سه رکن اساسی نظام جمهوری به‌طور کامل از بین رفت، اما آزادی بیان و رسانه‌ها، به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی، باوجود تمامی چالش‌ها و محدودیت‌های اعمال‌شده طی سه سال گذشته، همچنان به حیات خود ادامه داده است. این نهاد تأکید کرده که آزادی بیان، هرچند به‌صورت محدود، همچنان در داخل و خارج از افغانستان پابرجاست. خانه آزادی بیان همچنین خاطرنشان کرده است که طالبان از رسانه‌ها در مرکز و ولایت‌ها به‌طور تاکتیکی و ابزاری برای اهداف تبلیغاتی خود بهره‌برداری می‌کنند. به گفته این نهاد، سران و سخنگویان طالبان به‌طور گسترده در رسانه‌ها حضور دارند و از شبکه‌های اجتماعی برای ترویج اهداف خود استفاده می‌کنند؛ اما هم‌زمان، در برخی ولایت‌ها با استناد به قانون امر به معروف و نهی از منکر، محدودیت‌های شدیدی را بر رسانه‌ها اعمال کرده‌اند. در این اعلامیه تصریح شده است که در تازه‌ترین موارد، منابع محلی در ولایت‌های بدخشان، بغلان و نیمروز تأیید کرده‌اند که مسئولان اداره امر به معروف و نهی از منکر، مدیران رسانه‌های این ولایت‌ها را احضار کرده و به‌صورت رسمی دستور داده‌اند که از نشر تصاویر زنده‌جان خودداری کنند. این در حالی است که پیش‌تر نیز طالبان این ممنوعیت را در ولایت‌های قندهار، تخار، بادغیس، هلمند، ننگرهار، نورستان و فراه اعمال کرده بودند. خانه آزادی بیان هشدار داده است که اجرای کامل این دستور ممکن است به توقف کامل نشر تصاویر زنده‌جان در تمامی ولایت‌های کشور منجر شود. این اقدام نه‌تنها نقض آشکار آزادی بیان و حق دسترسی به اطلاعات است، بلکه نشان‌دهنده تشدید سانسور رسانه‌ای در افغانستان محسوب می‌شود. این نهاد از تمامی سازمان‌های حامی رسانه‌ها، نهادهای بین‌المللی و فعالان حقوق بشر خواسته است تا در برابر این تصمیم طالبان واکنش نشان دهند و از حقوق اساسی خبرنگاران و رسانه‌های افغانستان حمایت کنند. خانه آزادی بیان تأکید کرده که آزادی بیان یکی از آخرین سنگرهای باقی‌مانده در کشور است و نباید به‌طور کامل از میان برود. این در حالی است که افغانستان در گزارش سالانۀ سازمان گزارشگران بدون مرز ،برای سال ۲۰۲۴، از نظر آزادی رسانه‌ها سقوط چشم گیری نسبت به سال گذشته داشته است ،براساس این گزارش در میان ۱۸۰ کشور جهان در جایگاه ۱۷۸ قرار گرفته است. از زمان به قدرت رسیدن طالبان، خبرنگاران و رسانه‌های افغانستان با فشارهای گسترده و محدودیت‌های شدید مواجه شده‌اند. بازداشت‌های خودسرانه، سانسور گسترده، و اعمال قوانین سخت‌گیرانه، فضای کاری رسانه‌ها را به شدت محدود کرده است. بسیاری از خبرنگاران مجبور به ترک کشور شده‌اند و آن‌هایی که باقی مانده‌اند، با تهدیدات مداوم، خشونت و محدودیت‌های دسترسی به اطلاعات روبه‌رو هستند. علاوه بر این، رسانه‌های مستقل تقریباً از بین رفته‌اند و آزادی بیان به‌عنوان یکی از آخرین ارزش‌های دموکراسی در افغانستان، بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار دارد. بر اساس گزارش‌ها، خبرنگاران افغان در کشورهای همسایه افغانستان ،به‌ویژه پاکستان و ایران با چالش‌های جدی از جمله اخراج اجباری و شرایط سخت معیشتی روبه‌رو هستند. ندیم احمدی

Farsi, تیتر سوم

ابراز ناامیدی یونما از ادامه محدودیت بر آموزش دختران در افغانستان

با اغاز سال جدید تعلیمی و محدودیت بر اموزش دختران در افغانستان یوناما از ادامه محدودیت بر آموزش دوره ثانوی دختران که سال چهارم آن آغاز میشود به شدت ابراز ناامیدی میکند یوناما با نشر اعلامیه ای گفته است ،از اینکه مقامات حاکم افغانستان برای چهارمین سال متوالی دختران را از دسترسی به آموزش ثانوی منع کرده است، به شدت ابراز نگرانی می‌ کند. منع آموزش دختران تنها سبب پیچیده شدن حقوق بشری، کمک های بشری و بحران های اقتصادی افغانستان می‌گردد. در اعلامیه دفتر معاونت سازمان ملل همچنین آمده است که روزا اوتنبایوا، نماینده خاص سرمنشی سازمان ملل متحد برای افغانستان ورئیس هیئت معاونت سازمان ملل متحد برای این کشور (یوناما) گفت: ” سال جدید آموزشی افغانستان آغاز گردیده است، اما باز هم با نبود آشکار و زیانبار دختران در صنف ها. منع آموزش دختران نتنها به چشم‌انداز آنها در قبال آینده زیان می‌رساند، بلکه صلح و رفاه تمام مردم افغانستان را نیز متضرر می‌ سازد.” در اعلامیه همچنین خاطرنشان شده است که بر اساس معلومات یونیسف، محدودیت بر دسترسی دختران به آموزش های ثانوی تا حال بر ۲.۲ میلیون دختران افغان تاثیر نموده است به شمول ۴۰۰ هزار در این سال. اگر این محدودیت تا سال ۲۰۳۰ ادامه یابد، بیش از ۴ میلیون دختر از آن متاثر می‌شوند. در اعلامیه یونما به نقل از روزا اوتنبایوا امده است که ” از بابت اینکه مقامات حاکم به نادیده گرفتن درخواست های مردم از سراسر افغانستان ادامه می‌دهند، عمیقاً ناامیدم، مردمی که چندین دهه جنگ را تحمل کرده اند و با بحران بشری حاضر دست و پنجه نرم می‌کنند. این محدودیت چشم انداز احیای دوباره افغانستان را کاهش می‌دهد، و باید لغو گردد.” اوتنبایوا گفت: ” این محدودیت همچنان یکی از دلایل اصلی ادامه منزوی بودن افغانستان از جامعه جهانی است، که احیای دوباره این کشور را نیز به عقب می‌زند. با این همه، من از تمویل ‌کنندگان جهانی میخواهم تا حد امکان به حمایت خویش از مردم افغانستان ادامه دهند، منجمله، در سکتور آموزشی.” اعلامیه دفتر معاونت سازمان ملل (یونما) در حالی منتشر میشود که سال جدید تعلیمی ۱۴۰۴ برای سال چهارم بدون اجازه دختران به رفتن مکاتب اغاز شد. ندیم احمدی

Farsi, تیتر سوم

انتقال پناهجویان افغان به المان

رسانه‌های آلمانی گزارش داده‌اند که حدود ۲۰۰ پناهجوی افغان در چارچوب یک پرواز چارتر از پاکستان به آلمان منتقل شده‌اند. به گزارش روزنامه بیلد، این پرواز صبح امروز (پنج‌شنبه، ۷ حمل) به وقت محلی از اسلام‌آباد به مقصد هانوفر انجام شد و پناهجویان افغان پس از ماه‌ها انتظار و بلاتکلیفی به آلمان رسیدند. بر اساس این گزارش، در میان افراد منتقل‌شده، شمار زیادی از زنان، کودکان و اعضای خانواده‌هایی حضور دارند که به دلیل تهدیدهای امنیتی و وضعیت دشوار در پاکستان، خواستار انتقال به کشورهای امن بودند. این انتقال بخشی از برنامه‌های بشردوستانه آلمان برای اسکان مجدد افغان‌هایی است که پس از تسلط طالبان بر افغانستان، با خطرات جدی مواجه شده‌اند. در ماه‌های اخیر، صدها مهاجر افغان که در پاکستان به سر می‌برند، به دلیل نبود اسناد قانونی با تهدید اخراج روبه‌رو بوده‌اند و نهادهای حقوق بشری بارها از جامعه بین‌المللی خواسته‌اند تا روند پذیرش و اسکان این پناهجویان را تسریع کند. سارا رحمانی

Farsi, تیتر دوم

انتقاد سخنگوی کاخ سفید از نحوه خروج نیرو های امریکایی از افغانستان

کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید، خروج جنجالی و فاجعه‌بار جو بایدن از افغانستان را «نفرت‌انگیز» خوانده و از آن به‌عنوان نمادی از بی‌مسئولیتی و ضعف مدیریتی تیم او یاد کرده است. لیویت روز چهارشنبه، ۶ حمل، در یک نشست خبری اظهار داشت که به دلیل «بی‌کفایتی» دولت بایدن، ۱۳ سرباز امریکایی در جریان خروج از افغانستان جان خود را از دست دادند. وی تأکید کرد که رئیس‌جمهور بایدن تاکنون هیچ فردی را بابت این خروج پرهرج‌ومرج و پیامدهای آن پاسخگو قرار نداده است. سخنگوی کاخ سفید تصریح کرد که از دیدگاه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور فعلی امریکا، و تیم امنیتی او، چنین سطحی از بی‌مسئولیتی و مدیریت ناکارآمد در سیاست خارجی، به‌ویژه در قبال افغانستان، کاملاً غیرقابل قبول است. دولت ترامپ بارها خروج شتاب‌زده نیروهای امریکایی از افغانستان را به باد انتقاد گرفته و تأکید کرده است که این اقدام نه‌تنها اعتبار امریکا را در سطح بین‌المللی خدشه‌دار کرده، بلکه باعث شد تجهیزات نظامی به ارزش میلیون‌ها دالر به دست طالبان بیفتد. با این حال، تحلیل‌گران معتقدند که خروج غیرمسئولانه نیروهای امریکایی، پیامدهای عمیقی بر وضعیت افغانستان و جایگاه منطقه‌ای امریکا بر جا گذاشته است. ندیم احمدی

Farsi, تیتر اول

پیام عیدی رهبر طالبان

ملا هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان، به مناسبت عید فطر پیامی صادر کرده که در آن بر وحدت، اخوت و برادری میان مردم افغانستان تأکید کرده است. وی مردم را به همکاری با امارت اسلامی دعوت کرده و خواستار حمایت عمومی از حکومت طالبان شده است. در این پیام، هبت‌الله آخندزاده بر روابط با جهان بر اساس اصول اسلامی تأکید کرده و از جامعه جهانی خواسته است که مانع ثبات و پیشرفت افغانستان نشود. او اعلام کرده است که امارت اسلامی به تعامل مثبت با کشورهای خارجی متعهد است، اما این روابط باید مطابق با موازین اسلامی تنظیم شود. رهبر طالبان از مردم خواسته است که برای دفاع و حمایت از نظام اسلامی متحد شوند و تأکید کرده که حکومت طالبان برای تأمین امنیت، عدالت و اجرای شریعت اسلامی تلاش می‌کند. وی همچنین از مقامات قضایی خواسته است که در چارچوب احکام شرعی عمل کنند و به اجرای حدود اسلامی توجه ویژه داشته باشند. به گفته او، تطبیق حدود یکی از اهداف اصلی مبارزات و قربانی‌های طالبان بوده و باید به‌طور کامل اجرا شود. در بخش دیگری از پیام، هبت‌الله آخندزاده از علمای دینی خواسته است که در تطبیق فرامین طالبان همکاری کنند و نقش خود را در هدایت جامعه و حمایت از نظام اسلامی ایفا نمایند. وی همچنین تأکید کرده که نظام آموزشی باید مطابق با شریعت اسلامی اصلاح شود و بر مسئولیت نهادهای آموزشی در تقویت باورهای دینی تأکید کرده است. نکته قابل توجه این است که در این پیام، هیچ اشاره‌ای به آموزش دختران و حق تحصیل زنان نشده است. طالبان از زمان به‌دست گرفتن قدرت، محدودیت‌های گسترده‌ای بر آموزش و کار زنان اعمال کرده‌اند و این موضوع همچنان یکی از نگرانی‌های اصلی مردم افغانستان و جامعه بین‌المللی محسوب می‌شود. ندیم احمدی

Farsi, اول, تیتر اول

بیانیه مشترک احزاب سبزها و سوسیال دموکرات  درباره برنامه پذیرش افراد در معرض خطر از افغانستان

احزاب سبزها و سوسیال دموکرات آلمان در بیانیه‌ای مشترک از دولت فدرال خواسته‌اند که با توجه به روند کند پذیرش پناهجویان افغان، به تعهدات خود عمل کرده و تمامی افراد در معرض خطر را بپذیرد. این درخواست به‌ویژه شامل افرادی می‌شود که قبلاً وعده پذیرش از سوی دولت آلمان دریافت کرده‌اند. در این بیانیه تأکید شده است که پس از تسلط طالبان بر افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، دولت آلمان وعده داد که هزاران نفر از جمله کارمندان محلی دولت آلمان، فعالان حقوق بشر، سیاستمداران، دانشمندان و مدافعان حقوق زنان را که جانشان در خطر است، بپذیرد. با این حال، شرایط امنیتی این افراد به‌طور چشمگیری وخیم‌تر شده است. طالبان همچنان به سرکوب زنان، اقلیت‌های مذهبی، قومی و جنسی، بازداشت‌های خودسرانه، شکنجه و اعدام‌های فراقضایی ادامه می‌دهد. در این میان، دختران از تحصیل محروم شده‌اند و زنان از بسیاری از حقوق اولیه خود بازداشته شده‌اند. بیانیه همچنین خاطرنشان می‌کند که نزدیک به چهار سال پس از تسلط طالبان، بسیاری از افرادی که از دولت آلمان تعهد پذیرش دریافت کرده‌اند، همچنان موفق به خروج از کشور نشده‌اند. برخی از این افراد بیش از یک سال است که در شرایط دشوار در پاکستان سرگردان هستند، درحالی‌که حمایت‌های دولت آلمان از آن‌ها ناکافی بوده و همچنان در انتظار تعیین تکلیف به سر می‌برند. احزاب سبزها و سوسیال دموکرات در بخش دیگری از بیانیه خود آورده‌اند: «ما این تصور را نداریم که نانسی فِیزِر، وزیر داخله آلمان، و آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه، تمام تلاش خود را برای تسریع روند پذیرش این افراد انجام داده‌اند. خطر جدی وجود دارد که افراد تحت تعهد پذیرش، قربانی آزار و شکنجه یا حتی قتل شوند.» در پایان این بیانیه، گروه‌های کاری مهاجرت و پناهندگی احزاب سبزها و سوسیال دموکرات از دولت فدرال آلمان خواسته‌اند که به تعهدات خود عمل کرده و تمامی افرادی را که در افغانستان و پاکستان در انتظار خروج هستند، هرچه سریع‌تر بپذیرد. سارا رحمانی

Farsi, تیتر دوم

سازمان جهانی صحت: بیش از ۵۰ هزار مورد ابتلا به بیماری سل در افغانستان ثبت شده است

سازمان جهانی صحت به‌مناسبت «روز جهانی سل» می‌گوید که در سال ۲۰۲۴ میلادی، بیش از ۵۰ هزار مورد ابتلا به بیماری سل در افغانستان گزارش شد. این نهاد امروز (دوشنبه، ۴ حمل) با نشر مطلبی گفته است که سل یک چالش جدی صحت عامه‌ در افغانستان است. سازمان جهانی صحت افزوده است که با وجود این‌که ۸۷۵ مرکز صحی در سراسر افغانستان به تشخیص و درمان رایگان سل می‌پردازند، اما این بیماری همچنان ادامه دارد و ریشه‌کن نشده  بر بنیاد گزارش رسانه ها .نماینده سازمان بهداشت جهانی در افغانستان بر تلاش برای پایان دادن به بیماری سل در سراسر افغانستان ا تأکید کرده و گفته است که سازمان بهداشت جهانی با همکاری شرکای خود همچنان متعهد به تقویت برنامه ای برای مبارزه به بیماری سل در افغانستان است. نماینده سازمان بهداشت جهانی  گفت: «هر زندگی که نجات می‌یابد، امیدی به آینده‌ای سالم‌تر در افغانستان و جهان به وجود می‌آورد.»  سل (TB) یک بیماری عفونی بالقوه جدی است که عمدتاً ریه ها را تحت تأثیر قرار می دهد. باکتری‌هایی که باعث سل می‌شوند از طریق قطرات کوچکی که از طریق سرفه و عطسه در هوا منتشر می‌شوند و از فردی به فرد دیگر سرایت می‌کنند. این بیماری زمانی که در کشورهای توسعه یافته نادر بوده، اما این عفونت های سل در سال ۱۹۸۵ افزایش یافت که تا حدی به دلیل ظهور HIV، ویروسی که باعث ایدز می شود. HIV سیستم ایمنی فرد را ضعیف می کند، بنابراین نمی تواند با میکروب سل مبارزه کند. در ایالات متحده، به دلیل برنامه های کنترل قوی تر، سل در سال ۱۹۹۳ دوباره شروع به کاهش کرد. اما همچنان یک نگرانی است. بسیاری از سویه های سل در طول زمان در برابر داروهایی که برای درمان این بیماری استفاده می شوند مقاومت می کنند. افراد مبتلا به سل فعال برای خلاص شدن از شر عفونت و جلوگیری از مقاومت آنتی بیوتیکی باید چندین ماه از انواع داروها استفاده کنند. سارا رحمانی

Farsi, اخبار, تیتر پنجم

قاچاقچیان ۱۹ مهاجر را در آب‌های یونان رها کردند

     بر بنیاد گزارش رسانه های بین المللی، پولیس دریایی یونان اعلام کرده است که یک قاچاقچیان انسان، ۱۹ مهاجر را در آب‌های دریای اژه رها کرده است. بر اساس اطلاعات منتشرشده، از این تعداد، ۱۸ نفر توسط گارد ساحلی یونان نجات یافته‌اند، اما یک مهاجر جان خود را از دست داده است. به گفته سخنگوی گارد ساحلی یونان، این حادثه عصر شنبه در نزدیکی جزیره فارماکونِسی رخ داده است. در میان نجات‌یافتگان، سه کودک نیز حضور داشته‌اند. پس از نجات، برخی از مهاجران به بیمارستان و برخی دیگر به کمپ‌های پناهندگی منتقل شده‌اند. بر اساس گفته های  بازماندگان، قاچاقچیان  ابتدا مهاجران را در نزدیکی جزیره کاتونوُسی پیاده کرده و سپس به ترکیه بازگشته است. جزایر جنوبی یونان به یکی از نقاط اصلی ورود مهاجران غیرقانونی از آسیا و خاورمیانه به اروپا تبدیل شده است. سازمان ملل اعلام کرده که در سال گذشته، بیش از ۳۴۵۲ نفر در این مسیر جان خود را از دست داده‌اند. عبور خطرناک از دریای مدیترانه همچنان یکی از مرگبارترین مسیرهای مهاجرت در جهان محسوب می‌شود. این حادثه بار دیگر مسئله قاچاق انسان و بی‌رحمی قاچاقچیان را برجسته می‌کند؛ افرادی که برای کسب سود، جان انسان‌ها را به خطر می‌اندازند. در عین حال، سیاست‌های مهاجرتی سختگیرانه برخی کشورها نیز موجب افزایش استفاده از این مسیرهای پرخطر شده است. سارا رحمانی

Farsi, دانش و فناوری

تأثیر چالش‌های تیک‌تاک بر کودکان و نوجوانان

در سال‌های اخیر، شبکه‌های اجتماعی به بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی روزمره تبدیل شده‌اند. یکی از محبوب‌ترین پلتفرم‌ها، تیک‌تاک است که کاربران را تشویق به شرکت در چالش‌های مختلف می‌کند. با این حال، برخی از این چالش‌ها خطرناک بوده و حتی منجر به آسیب‌های جدی یا مرگ شده‌اند. بر اساس گزارشی که در رسانه‌های آلمانی منتشر شده، یک دختر ۱۱ ساله در پی شرکت در یکی از چالش‌های خطرناک تیک‌تاک جان خود را از دست داده است. این حادثه نگرانی‌های زیادی درباره امنیت کودکان در فضای مجازی به وجود آورده است. والدین و کارشناسان نسبت به تأثیرات مخرب این چالش‌ها هشدار داده و خواستار افزایش آگاهی در این زمینه شده‌اند. چرا این اتفاقات رخ می‌دهند؟ ۱. تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر ذهن کودکان: کودکان و نوجوانان در سنین رشد قرار دارند و به دلیل کنجکاوی و تأثیرپذیری بالا، به راحتی جذب چالش‌های هیجان‌انگیز می‌شوند. ۲. فشار گروهی: بسیاری از نوجوانان برای جلب توجه یا مورد قبول واقع‌شدن در میان همسالان خود، در چالش‌های خطرناک شرکت می‌کنند. 3. عدم نظارت والدین: بسیاری از والدین از محتوایی که فرزندانشان در اینترنت مشاهده می‌کنند، بی‌خبر هستند. ۴. عدم آگاهی از خطرات: برخی از کودکان و نوجوانان از عواقب جدی چالش‌های آنلاین آگاهی ندارند. راهکارهای پیشگیری: آگاهی‌بخشی به کودکان و نوجوانان: والدین باید فرزندان خود را از خطرات فضای مجازی و چالش‌های خطرناک مطلع کنند. نظارت بر فعالیت‌های آنلاین: والدین و معلمان باید فعالیت‌های کودکان در اینترنت را کنترل کرده و با ابزارهای نظارتی، محتوای نامناسب را فیلتر کنند. تقویت سواد رسانه‌ای: آموزش نحوه استفاده صحیح از اینترنت و تشخیص محتوای خطرناک برای کودکان ضروری است. گزارش و برخورد با محتواهای خطرناک: پلتفرم‌های اجتماعی باید مسئولیت بیشتری در قبال محتوای منتشر شده داشته باشند و چالش‌های خطرناک را حذف کنند. با این حال ،افزایش آگاهی، نظارت و مسئولیت‌پذیری همگانی می‌تواند از وقوع چنین حوادث تلخی جلوگیری کند. والدین، معلمان، دولت‌ها و پلتفرم‌های اجتماعی باید برای حفظ امنیت کودکان در فضای مجازی همکاری کنند. سارا رحمانی

Farsi, انتخاب سردبیر

 حکم دادگاه کیفری بین‌المللی علیه رهبران طالبان و امکان اجرای آن

دادگاه کیفری بین‌المللی  اخیراً حکمی علیه رهبران طالبان صادر کرده است که ۹ کشور از آن حمایت کرده‌اند. این موضوع پرسش‌های زیادی را درباره قابلیت اجرایی این حکم، جایگاه حقوقی آن، و میزان پایبندی طالبان به آن ایجاد کرده است. در این گزارش، به بررسی ماهیت دادگاه کیفری بین‌المللی، نحوه صدور احکام آن، و امکان اجرای حکم صادره علیه طالبان می‌پردازیم. دادگاه کیفری بین‌المللی یک نهاد دائمی قضایی است که در سال ۲۰۰۲ بر اساس اساسنامه رم تأسیس شد. این دادگاه برای محاکمه افراد متهم به جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت، نسل‌کشی، و جنایت تجاوز تشکیل شده است. ویژگی‌های اصلی دیوان کیفری بین‌المللی:  صلاحیت رسیدگی به جرایم بین‌المللی در صورت ناتوانی یا عدم تمایل کشورها به تعقیب متهمان، نحوه صدور احکام توسط دیوان کیفری بین‌المللی امکان تعقیب اشخاص حقیقی، نه دولت‌ها،استقلال از سازمان ملل، اما همکاری نزدیک با آن، فرایند قضایی در دادگاه کیفری بین‌المللی شامل مراحل زیر است: ۱. تحقیقات اولیه: دادستانی دیوان کیفری بین‌المللی تحقیقات را آغاز کرده و مدارک لازم را جمع‌آوری می‌کند. ۲. صدور کیفرخواست: اگر مدارک کافی باشد، کیفرخواست علیه فرد صادر می‌شود. 3. دادگاه و محاکمه: قاضیان دادگاه پرونده را بررسی کرده و حکم نهایی را صادر می‌کنند. ۴. اجرای حکم: احکام دادگاه باید از طریق همکاری کشورهای عضو اجرا شود.   دیوان کیفری بین‌المللی صلاحیت رسیدگی به جنایات جنگی جنایت علیه بشریت نسل کشی و جنایت تجاوز را دارد  با این حال امان اجرای حکم علیه طالبان اجرای احکام دادگاه کیفری بین‌المللی به همکاری کشورهای عضو بستگی دارد. افغانستان در سال ۲۰۰۳ به اساسنامه رم پیوست و عضو این دادگاه محسوب می‌شود. با این حال، طالبان که در حال حاضر کنترل افغانستان را در اختیار دارند، اعلام کرده‌اند که قصد خروج از این اساسنامه را دارند و مشروعیت دیوان کیفری بین‌المللی را به رسمیت نمی‌شناسند. این امر اجرای مستقیم احکام دادگاه در داخل افغانستان را با موانع جدی روبه‌رو می‌کند.اما سوال اصلی اینجا است که چگونه میتوانند از این اساسنامه خارج شوند. مراحل خروج از اساسنامه رم. بر اساس ماده ۱۲۷ اساسنامه رم، روند خروج یک کشور از این معاهده شامل مراحل زیر است: 1. اعلام رسمی خروج – دولت یا مقامی که کنترل یک کشور را در اختیار دارد، باید خروج از اساسنامه رم را به‌صورت رسمی و کتبی به دبیرخانه سازمان ملل متحد اعلام کند. 2. دوره انتظار یک‌ساله – خروج از اساسنامه رم بلافاصله اجرا نمی‌شود. یک سال پس از ثبت اعلامیه خروج، این فرآیند به‌طور رسمی تکمیل می‌شود. در این مدت، کشور همچنان عضو دیوان کیفری بین‌المللی محسوب می‌شود. 3. عدم تأثیر بر جرایم گذشته  حتی پس از خروج، دادگاه کیفری بین‌المللی همچنان صلاحیت رسیدگی به جرایمی را دارد که در دوران عضویت آن کشور رخ داده‌اند. بنابراین، اگر پرونده‌ای درباره افغانستان در دیوان کیفری بین‌المللی مطرح باشد، خروج طالبان از اساسنامه مانع از ادامه بررسی آن نخواهد شد.و طالبان در حال حاضر از طرف هیچ کشوری به رسمیت شناخته نشده اند و در عدم مشروعیت بین المللی طالبان نیمتوانند از معاهده ها خارج و یا هم به ان ملحق شوند . با توجه به اینکه طالبان هیچ همکاری‌ای با دادگاه کیفری بین‌المللی ندارند و احتمال استرداد افراد تحت تعقیب بسیار پایین است، اجرای مستقیم احکام دیوان کیفری بین‌المللی در افغانستان دشوار خواهد بود. در چنین شرایطی، دادگاه می‌تواند از طریق همکاری سایر کشورها، بازداشت و محاکمه متهمان را در خارج از افغانستان دنبال کند. راه‌های احتمالی اجرای حکم: بازداشت رهبران طالبان در کشور ثالث: اگر رهبران طالبان به کشوری سفر کنند که عضو دیوان کیفری بین‌المللی باشد، احتمال دستگیری و استرداد آن‌ها به لاهه وجود دارد. تحریم‌های بین‌المللی و فشار دیپلماتیک: کشورهای حامی حکم می‌توانند از طریق فشارهای اقتصادی و سیاسی، طالبان را وادار به همکاری کنند. مداخله سازمان ملل و نیروهای بین‌المللی: در صورتی که شورای امنیت سازمان ملل از اجرای حکم حمایت کند، ممکن است اقداماتی برای بازداشت متهمان صورت گیرد. آیا طالبان به حکم دیوان کیفری بین‌المللی تن خواهند داد؟ با توجه به سوابق طالبان و عدم پذیرش قوانین بین‌المللی توسط این گروه، احتمال تسلیم آن‌ها در برابر بسیار ناچیز است. طالبان خود را یک دولت مستقل می‌دانند و مشروعیت دادگاه را قبول ندارند. بنابراین، اجرای این حکم عمدتاً به همکاری کشورهای منطقه و فشارهای بین‌المللی بستگی دارد حکم دادگاه کیفری بین‌المللی علیه رهبران طالبان از نظر حقوقی اهمیت زیادی دارد، اما از لحاظ اجرایی با چالش‌های فراوانی روبه‌رو است. عدم مشروعیت حکومت طالبان ، عدم پذیرش صلاحیت این دادگاه توسط طالبان، اجرای حکم را دشوار می‌سازد. با این حال، فشارهای بین‌المللی، تحریم‌ها، و احتمال بازداشت رهبران طالبان در سفرهای خارجی می‌تواند اجرای حکم را تا حدی ممکن سازد. آینده این پرونده به میزان هماهنگی کشورهای حامی عدالت بین‌المللی بستگی خواهد داشت. ندیم احمدی

Farsi, تیتر دوم

گفت‌وگوهای آشپزخانه»؛ ناگفته‌های وحید عمر یا تلاشی برای سفیدنمایی

وحید عمر، سخنگو و رئیس پیشین مرکز رسانه‌های حکومت، اخیراً با راه‌اندازی پادکست و کانال یوتیوب «گفت‌وگوهای آشپزخانه» اعلام کرده که قصد دارد ناگفته‌های خود را با مردم در میان بگذارد. او که در دوران حکومت‌های حامد کرزی و محمد اشرف غنی در سمت‌های مختلف رسانه‌ای و مشورتی ایفای وظیفه کرده، اکنون در قالب یک پادکست جدید، می‌خواهد روایت خود را از دوران جمهوریت ارائه دهد. وحید عمر هرچند در تصمیم‌گیری‌های کلان حکومتی نقش برجسته‌ای نداشت، اما به عنوان یکی از افراد نزدیک به حلقات قدرت، در رویدادهای مهم سیاسی و رسانه‌ای آن دوران حضور داشت. او به‌عنوان یک چهره رسانه‌ای، نقش مهمی در انعکاس مواضع حکومت ایفا کرد و اکنون در تلاش است تا در قامت یک روایت‌گر، وقایع گذشته را با مخاطبان خود در میان بگذارد. با این حال، راه‌اندازی این پادکست واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است. گروهی از منتقدان بر این باورند که هدف اصلی وحید عمر از این کار، چیزی جز جلب مخاطب و کسب درآمد از طریق یوتیوب نیست. آنها معتقدند که او به دنبال سفیدنمایی چهره‌های دخیل در سقوط جمهوریت است و قصد دارد نقش خود و همفکرانش را در این فاجعه کوچک جلوه دهد. به باور این منتقدان، مردم افغانستان به سادگی روایت‌های یک‌جانبه را نمی‌پذیرند، به‌ویژه زمانی که این روایت‌ها در راستای تبرئه افراد خاص و یا تحریف حقایق تاریخی باشند. در مقابل، برخی از حامیان وحید عمر از این اقدام استقبال کرده و آن را فرصتی برای شنیدن ناگفته‌های دوران جمهوریت می‌دانند. به گفته‌ی آنها، هر فردی این حق را دارد که نظرات و تجربیات خود را با دیگران شریک کند و مخاطبان می‌توانند قضاوت کنند که تا چه حد این سخنان با واقعیت‌های تاریخی مطابقت دارند. به باور موافقین، این پادکست می‌تواند اطلاعات تازه‌ای از پشت‌پرده سیاست‌های حکومت پیشین ارائه کند و زوایای پنهان برخی تصمیمات را روشن سازد. با این حال، آنچه مشخص است این است که راه‌اندازی این پادکست، گذشته‌ی پرچالش حکومت اشرف غنی را دوباره در مرکز توجه قرار داده است. سقوط جمهوریت افغانستان، به‌عنوان یکی از تلخ‌ترین حوادث تاریخ معاصر این کشور، هنوز هم موضوع بحث و تحلیل‌های گسترده است و هر تلاشی برای روایت این رویداد، ناگزیر با حساسیت‌های سیاسی و اجتماعی فراوانی همراه خواهد بود. حال باید دید که آیا روایت‌های وحید عمر می‌تواند مورد پذیرش افکار عمومی قرار گیرد، یا این‌که صرفاً به‌عنوان تلاشی برای ترمیم وجهه‌ی سیاسی گذشته‌ی او و همکارانش تلقی خواهد شد. ندیم احمدی

Farsi, انتخاب سردبیر, تیتر اول

سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، از فهرست افراد تحت تعقیب وزارت دادگستری آمریکا حذف شد

بربنیاد گزارش‌ها، وزارت دادگستری آمریکا به‌تازگی نام سراج‌الدین حقانی، یکی از قدرتمندترین چهره‌های طالبان،را از فهرست افراد تحت تعقیب خود حذف کرده است. سراج‌الدین حقانی، رهبری شبکه حقانی را بر عهده دارد؛ شبکه که به دلیل انجام حملات پیچیده ومرگبار انتحاری و انفجاری، یکی از خطرناک ترین شاخه‌های نظامی طالبان محسوب می‌شود. وزارت خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۲ این شبکه را به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی معرفی کرد و تمامی دارایی‌های آن را مسدود نمود. بر اساس قوانین آمریکا، هرگونه همکاری مالی یا حمایت از این شبکه جرم محسوب می‌شود. بر اساس اطلاعات منتشرشده از سوی پولیس فدرال آمریکا، سراج‌الدین حقانی به‌دلیل نقش مستقیم در یک حمله که در سال ۲۰۰۸ به یک هوتل در کابل صورت گرفته بود که منجر به کشته شدن شش نفر، از جمله یک شهروند آمریکایی شد، تحت تعقیب قرار دارد. او همچنین به برنامه‌ریزی برای حملات برون‌مرزی علیه نیروهای آمریکایی و ائتلاف در افغانستان و سازمان دهی حملات مرگبار ، متهم است. حذف نام سراج‌الدین حقانی از فهرست وزارت دادگستری آمریکا همزمان با سفر اخیر یک هیئت آمریکایی به کابل به سرپرستی آدام بولر، نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور گروگان‌ها، صورت گرفته است. در این سفر که نخستین دیدار رسمی مقامات آمریکایی از زمان تسلط طالبان بر افغانستان محسوب می‌شود، هیئت آمریکایی با امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان دیدار کرد. وزارت خارجه آمریکا هدف اصلی این سفر را پیگیری آزادی گروگان‌های آمریکایی اعلام کرده است. سراج‌الدین حقانی پیش‌تر اعلام کرده بود که به آمریکا به چشم یک دشمن نگاه نمی‌کند و در آینده خواهان روابط سازنده با این کشور است. طالبان نیز پیش از سفر هیئت آمریکایی، شعارهای ضدآمریکایی را از دیوارهای سفارت پیشین آمریکا در کابل پاک کرده بودند؛ اقدامی که از تلاش طالبان برای کاهش تنش‌ها و بهبود روابط با واشنگتن حکایت دارد. در حالی که وزارت دادگستری آمریکا بدون ارائه توضیحات رسمی، نام حقانی را از فهرست خود حذف کرده، باقی ماندن نام او در فهرست تحت تعقیب پولیس فدرال و وزارت خارجه نشان‌دهنده پیچیدگی سیاست‌های واشنگتن در قبال طالبان است. از یک سو، آمریکا شبکه حقانی را به‌عنوان یک تهدید جدی امنیتی معرفی کرده و از سوی دیگر، به‌نظر می‌رسد در چارچوب تعامل با طالبان، برخی مواضع خود را تعدیل کرده است. تحولات اخیر نشان‌دهنده تغییرات ظریف در رویکرد آمریکا نسبت به طالبان است؛ رویکردی که از یک سو بر مقابله با تهدیدهای امنیتی تأکید دارد و از سوی دیگر، امکان گفت‌وگو و همکاری محدود با طالبان را نیز مدنظر قرار داده است. ندیم احمدی

Farsi, انتخاب سردبیر, تیتر اول

روایت درد، ترس و یک عمر پریشانی

مهاجرت به‌عنوان پدیده‌ای اجتماعی، از آغاز پیدایش جوامع انسانی وجود داشته است. انسان‌ها از دیرباز برای یافتن امنیت، کار، زندگی بهتر یا فرار از جنگ و خشونت، از شهری به شهر دیگر و از کشوری به کشور دیگر کوچ کرده‌اند. ادیان و مکاتب گوناگون، از اسلام و مسیحیت گرفته تا هندوئیسم وسایر ادیان و قوانین جهانی، بر رفتار انسانی و برخورد شایسته با مهاجران تأکید دارند. با این‌ حال، مهاجران افغان سال‌هاست که از حقوق اولیه خود محروم مانده‌اند و کشورهایی که پذیرای آنان بوده‌اند، نه‌تنها حمایتی نکرده‌اند بلکه با رفتارهای غیرانسانی شرایط را برای آنان دشوارتر کرده‌اند. پس از سقوط نظام جمهوری در افغانستان، میلیون‌ها افغان برای فرار از سرکوب، فقر و ناامنی، راه مهاجرت را در پیش گرفتند. کشورهای همسایه همچون ایران و پاکستان مقصد نخست این مهاجران بودند. برخی برای رسیدن به کشورهای غربی و تکمیل روند پرونده‌های مهاجرتی‌شان، برخی برای درمان بیماری و عده‌ای دیگر تنها برای یافتن لقمه نانی حلال راهی این کشورها شدند. اما به جای یافتن آرامش، به شرایطی گرفتار آمدند که گویی پایانی برای رنج‌هایشان نیست. از کشور های دیگر که بگزریم ،در ماه‌های اخیر، دولت پاکستان سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تری برای اخراج اجباری مهاجران افغان اتخاذ کرده است. عملیات گسترده‌ی پولیس برای دستگیری و بازگرداندن مهاجران، وحشت و ناامنی را در میان آنان تشدید کرده است. در میان این موج از دستگیری‌ها، شب گذشته در منطقه “بی ۱۷” اسلام‌آباد، هجوم ناگهانی و بی‌رحمانه‌ی پولیس، ترس و پریشانی بی‌سابقه‌ای در دل مهاجران افغان ایجاد کرد. در آن شب تاریک، درحالی‌که برخی برای ادای نماز نفل شب‌های ماه رمضان آماده می‌شدند و کودکان در گوشه‌ای از کوچه‌ها غرق بازی‌های کودکانه بودند، ناگهان چندین کامیون بزرگ و خودروهای پولیس به منطقه یورش بردند. مهاجران که بسیاری از آنان حتی ویزای اقامتشان در حال تمدید بود، حیران و وحشت‌زده به دنبال راهی برای فرار و پنهان شدن می‌گشتند. برخی به پارک‌های اطراف پناه بردند، و برخی دیگر به مکان‌هایی که به نظرشان امن‌تر می‌آمد، گریختند. در میان این آشوب، یک خبرنگار زن افغان که از ترس طالبان به پاکستان پناه آورده است، روایت دردناک خود را چنین بازگو می‌کند: “تازه از نماز برخاسته بودم. صدای زنگ گوشی سکوت خانه را شکست. یکی از همکارانم با صدایی هراسان و عجول گفت: ‘پولیس آمده، همه‌جا را محاصره کرده‌اند، زودتر فرار کن! من که ویزا ام تمام شده لحظه‌ای قلبم فرو ریخت. همه چیز در ذهنم تار شد. حس کردم زمین زیر پایم خالی شده است. نگاهی به اطرافم انداختم، خواهر کوچکم با نگرانی به من خیره شده بود. دستش را محکم گرفتم و بی‌آنکه حتی چادرم را درست سر کنم، از خانه بیرون شدیم.” نفس عمیقی می‌کشد و ادامه می‌دهد: “هوا زیاد سرد نبود، ولی ترسی که به جانم افتاده بود تمام بدنم را می‌لرزاند. از راه پشتی ساختمان به یکی از کوچه‌های تاریک فرار کردیم. پاهایمان سنگین شده بود، انگار هزاران زنجیر به آن بسته بودند، اما باید می‌دویدیم… باید از دست پولیس فرار می‌کردیم. هر صدایی که می‌آمد، قلبم تندتر فرار میکردم. می‌ترسیدم اگر دستگیر شویم، اگر ما را به افغانستان برگردانند، دیگر هرگز زنده نمانیم. آنجا برای زنانی مثل من که روزی خبرنگار بودند، مرگ حتمی است.” لحظه‌ای سکوت می‌کند، انگار دوباره به آن شب هولناک بازگشته است. قطرات اشک آرام از گوشه‌ی چشمانش جاری می‌شود. با صدایی خفه و دردآلود، ادامه می‌دهد: “به جایی رسیدیم که سکوت مرگباری آن را فرا گرفته بود. تنها صدای سگ‌های ولگرد و عبور گاه‌به‌گاه ماشین‌ها سکوت شب را می‌شکست. من و خواهرم در تاریکی کنار دیواری پناه گرفتیم. او دستانم را گرفته بود، ولی می‌دانستم از درون می‌لرزد. برای این‌که نترسد، خودم را محکم نشان دادم، اما در دل، خدا می‌داند چه می‌گذشت. در ذهنم هزار فکر می‌چرخید: اگر دستگیر شویم چه می‌شود؟ اگر ما را برگردانند چه بر سرمان خواهد آمد؟ چرا ما باید همیشه در ترس و بی‌پناهی زندگی کنیم؟” اشک‌هایش بی‌اختیار جاری می‌شود و با صدایی خفه و بغض‌آلود زمزمه می‌کند: “تا کی؟ تا کِی باید این‌گونه تحقیر شویم؟ مگر ما انسان نیستیم؟ مگر جرم ما چیست که چنین با ما رفتار می‌کنند؟ چرا هیچ‌کس صدای ما را نمی‌شنود؟ چرا باید در دل یک شب تاریک، مانند مجرمان فراری، پنهان شویم تا تنها زنده بمانیم؟” دستش را روی قلبش می‌گذارد و آرام می‌گوید: “خواهرم در گوشم زمزمه می‌کرد:خواهر جان، آرام باش. شاید پولیس برود، شاید روزی برسد که ما هم زندگی انسانی داشته باشیم.’ اما من، من دیگر به فردایی بهتر امید ندارم. تنها چیزی که برایم مانده، ترس از اخراج، کابوس مرگ و اندوه بی‌پایان غربت است.” او در پایان، با صدایی لرزان و التماس گونه از جامعه جهانی درخواست می‌کند: “ما انسانیم. حق داریم در امنیت و آرامش زندگی کنیم. ما را فراموش نکنید. زندگی ما به تصمیم شما بستگی دارد. از شما می‌خواهم روند بررسی پرونده‌های ما را تسریع کنید. شاید روزی برسد که ما هم طعم یک زندگی آرام و انسانی را بچشیم.” این فقط روایت یک زن افغان نیست؛ این قصه‌ی هزاران زن، مرد و کودکی است که هر شب با هراس از آینده‌ای نامعلوم، در سکوت و تاریکی، امیدی را که هر روز کمرنگ‌تر می‌شود، به دل‌های شکسته‌شان گره زده‌اند. امروز، بیش از هر زمان دیگری، این مهاجران چشم امید به سازمان‌های بین‌المللی و کشورهای مهاجرپذیر دارند تا با تسریع روند پرونده‌هایشان، آنان را از این جهنم بی‌سرانجام رهایی بخشند. صدای درد این انسان‌های بی‌پناه نباید در میان هیاهوی سیاست‌ها و مرزها گم شود؛ زیرا پشت هر عدد و هر آمار، قلبی شکسته، خانواده‌ای از هم‌پاشیده و انسانی دردمند قرار دارد که تنها آرزویش داشتن یک زندگی ساده و انسانی است. ندیم احمدی

Farsi, تیتر اول, سیاست

زلمی خلیل‌زاد و آغاز فصل جدیدی از تعامل آمریکا و طالبان

زلمی خلیل‌زاد، دیپلمات افغان-آمریکایی، یکی از چهره‌های کلیدی در سیاست خارجی آمریکا درباره افغانستان بوده است. او که در مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان، به‌ویژه در توافقنامه دوحه، نقش محوری داشت، همچنان به‌عنوان چهره‌ای بحث‌برانگیز شناخته می‌شود. بسیاری بر این باورند که این توافق، زمینه‌ساز خروج نیروهای آمریکایی و سقوط دولت جمهوری افغانستان شد. خلیل‌زاد که در ۲۲ مارچ ۱۹۵۱ در مزار شریف متولد شد، تحصیلات عالی خود را در آمریکا ادامه داد و در دوران ریاست‌جمهوری جورج دبلیو بوش، مسئولیت‌های مهمی همچون سفارت آمریکا در افغانستان، عراق و سازمان ملل را بر عهده داشت. پس از حملات ۱۱ سپتامبر، او در طراحی استراتژی آمریکا برای افغانستان و تدوین قانون اساسی این کشور نقش برجسته‌ای ایفا کرد. به‌عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان، خلیل‌زاد توافقنامه دوحه را بدون مشارکت دولت وقت افغانستان امضا کرد، توافقی که پیامدهای آن هنوز هم محل بحث و مناقشه است. حالا، بیش از سه سال پس از بازگشت طالبان به قدرت، او بار دیگر به افغانستان سفر کرده است؛ سفری که به همراهی نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور زندانیان صورت گرفته است  گمانه‌زنی‌های را درباره اهداف آن افزوده است ،هرچند وزارت خارجه طالبان گفته است که در این سفر در مورد رهایی زندانیان امریکایی از زندان ها صحبت شده و در اولین اقدام یک شهروند امریکایی از زندان رها گردید اما پهلوی های پیدا و پنهان زیادی در این سفر وجود دارد. برخی ناظران معتقدند که این سفر صرفاً به آزادی زندانیان آمریکایی محدود نمی‌شود، بلکه نشان‌دهنده آغاز فصل جدیدی از تعامل میان آمریکا و طالبان است. احتمالاً واشنگتن به دنبال ارزیابی وضعیت افغانستان تحت حاکمیت طالبان و بررسی امکان اجرای مجدد برخی مفاد توافقنامه دوحه است. مسائلی همچون تشکیل دولت همه‌شمول، رعایت حقوق بشر و تعهد طالبان به عدم استفاده از خاک افغانستان علیه دیگر کشورها نیز ممکن است در این مذاکرات مطرح شوند. با این حال، سابقه عملکرد خلیل‌زاد نشان می‌دهد که او همواره در راستای تأمین منافع آمریکا حرکت کرده است. اکنون پرسش اساسی این است که آیا این سفر در راستای بهبود وضعیت افغانستان خواهد بود، یا صرفاً به تقویت جایگاه طالبان منجر می‌شود؟ مردم افغانستان امیدوارند که خلیل‌زاد از اشتباهات گذشته درس گرفته باشد و این بار، برای کاهش بحران‌های موجود و کمک به ایجاد یک نظام سیاسی همه‌شمول گام بردارد. ندیم احمدی

Farsi, اول

هجوم پولیس پاکستان برای دستگیری مهاجران افغان در منطقه بی ۱۷ اسلام آباد

شامگاه گذشته، پلیس پاکستان باهجوم گسترده به منطقه B-17 اسلام‌آباد، که محل سکونت شمار زیادی از مهاجران افغان است، عملیات بازداشت این مهاجران را آغاز کرد. منابع محلی به خبرگزاری دیدبان افغانستان تأیید کردند که حوالی ساعت دوازده  شب، کاروانی متشکل از چندین موتر بزرگ پولیس  برای انجام این عملیات وارد منطقه شد و خانه‌های مهاجران افغان را مورد بازرسی قرار دادند. به گفته یک منبع محلی، چهار موتر بزرگ پولیس به همراه چندین موتر دیگر در محل حضور داشتند. یک خبرنگار افغان ساکن این منطقه، که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، به دیدبان افغانستان گفت: “پولیس همه‌جا را محاصره کرده بود و فضای وحشتناکی بر منطقه حاکم شد. زنان و کودکان مهاجر از ترس بازداشت در وحشت فرو رفته بودند، روحیه خود را از دست داده و گریه می‌کردند.” وی افزود که عدم تمدید ویزای اقامتی و نبود حمایت‌های بین‌المللی، مهاجران افغان را در وضعیتی بحرانی و استرس شدید قرار داده است.  این  در حالی است که دولت پاکستان در ماه‌های اخیر فشارهای شدیدی را بر مهاجران افغان اعمال کرده است.  مهاجران افغان در اسلام آباد می گویند که این روند باعث افزایش اضطراب و ناامنی شدید در میان مهاجران افغان شده است. آنها از سازمان‌های بین‌المللی، نهادهای حقوق بشری و جامعه جهانی خواسته‌اند که برای حمایت از این مهاجران و جلوگیری از برخوردهای غیرانسانی علیه آنان، اقدام فوری انجام دهند. در حالی که بسیاری از این مهاجران سال‌ها در پاکستان زندگی کرده و این کشور را خانه خود می‌دانند، با سیاست‌های سختگیرانه دولت پاکستان در معرض خطر اخراج و آوارگی دوباره قرار گرفته‌اند. ندیم احمدی

Scroll to Top