سالهاست که پناهجویان افغان که از جنگ، ستم و ویرانی به ایران پناه آوردهاند، با واقعیتی تلختر از آنچه که ترک کردهاند، روبهرو هستند. این افراد که به دنبال امنیت و آرامش، از دیار خود گریختهاند، در کشوری که باید پناهگاه و مأمنی برایشان باشد، با چالشهای بیشماری دست و پنجه نرم میکنند. روزانه با وحشت از آژیر پولیسهای نژادپرست و بیرحم، به گوشههای تاریک و مخفی ساختمانها و کوچهها پناه میبرند. صدای هر آژیر، لرزه بر اندامشان میاندازد و هر قدمی که برمیدارند، با ترس و دلهره همراه است.
داستان مهدی، تنها یکی از هزاران داستان تراژیک پناهجویان افغان در ایران است. او که به همراه خانوادهاش به امید زندگی بهتر از افغانستان فرار کرده، اکنون در ایران با زانوهای ستمگرانهای که بر گلویش فشار میآورد، روزگار میگذراند. مهدی هر روز با وحشت از خواب بیدار میشود و با ترس از دستگیری و تبعید، روز را به شب میرساند. زندگی برای او و خانوادهاش به میدان جنگی دائمی بدل شده است. نانی که از گلویشان پایین میرود، با سختی و مشقت همراه است و اضطرابی که هر لحظه بر دلشان سایه میاندازد، آرامش را از زندگیشان ربوده است.
این زانوی ظلم که بر گلوی مهدی فشار میآورد، تنها نمادی کوچک از هزاران جنایتی است که بر سر پناهجویان افغان در ایران میآید. این افراد که به دنبال امید و آیندهای بهتر به ایران پناه آوردهاند، اکنون با بیعدالتیهای سیستماتیکی روبهرو هستند که آنان را از هر گونه حقوق انسانی محروم میسازد. آنان نه تنها از حمایتهای اولیه بیبهرهاند، بلکه با تعصب و نژادپرستیهایی مواجهاند که زندگیشان را به جهنمی بیپایان بدل کرده است.
تأثیر این ظلمها و بیعدالتیها، تنها به نسل حاضر محدود نمیشود. این رنجها، زخمی عمیق بر روان و زندگی نسلهای آینده نیز میگذارد. شاید روزی این ستمها پایان یابد، اما زخمهای روحی و جسمی که بر جای میگذارند، هرگز التیام نخواهد یافت. کودکان پناهجویان افغان، با خاطراتی از ترس و وحشت بزرگ میشوند، خاطراتی که هرگز از ذهنشان پاک نمیشود و همچون سایهای سنگین بر آیندهشان سایه میافکند.
تاریخ بشریت همواره با شرمساری از این روزها یاد خواهد کرد. روزهایی که انسانیت زیر بار سنگین تعصب و نژادپرستی گم شد و جامعه جهانی در حمایت از ضعیفترین اعضای خود شکست خورد. این جنایات نه تنها نقض آشکار حقوق بشر است، بلکه نشاندهنده ضعف سیستمهای بینالمللی در حمایت از پناهجویان و مهاجران است. باید برای ساختن جهانی عادلانهتر و انسانیتر تلاش کنیم، جهانی که در آن هیچکس به دلیل ملیت، مذهب یا نژاد خود تحت ستم قرار نگیرد.
جامعه جهانی باید به مسئولیت خود در قبال این پناهجویان عمل کند. باید سیستمهای حمایتی قویتر و انسانیتری ایجاد شود که پناهجویان را از این چرخه بیپایان رنج و ستم نجات دهد. رسانهها، سازمانهای حقوق بشری و تمامی افراد باوجدان باید صدای این پناهجویان بیصدا باشند و برای بهبود شرایطشان تلاش کنند.
این فریاد بیصدای پناهجویان افغان در ایران، نباید در هیاهوی روزمرگیها گم شود. هر یک از ما مسئولیتی داریم تا این ظلمها و بیعدالتیها را به گوش جهان برسانیم و برای پایان دادن به این رنجها تلاش کنیم. تنها با اتحاد و همبستگی جهانی میتوانیم آیندهای بهتر و عادلانهتر برای همه انسانها بسازیم. آیندهای که در آن هیچکس به دلیل هویت، ملیت یا مذهبش مورد ستم و بیعدالتی قرار نگیرد و همه بتوانند در صلح و آرامش زندگی کنند.
حامیه نادری