شعر و افسانه در آغوش تاریخ؛ به مناسبت سال‌روز تولد فردوسی بزرگ

Mukhtar Negah
5 Min Read

نویسنده: خالد نورا

امروز روز پٌر شکوهی در تاریخ پارسی زبانان جهان است. در چنین روزی ۲۵ ثور، سال ۳۲۹ هجری قمری، کودکی در دهکده‌ی پاژ شهرستان طوس استان خراسان در ایران امروزی پا به گیتی گذاشت و ناجی زبان پارسی شد. سخن از فردوسی است. فردوسی دهقان زاده بود. دهقانان در آن دوره زمانی از ایرانیان اصیل، صاحب ده و زمین‌های بسیار بودند؛ بنابراین فردوسی در خانواده‌ی مرفه پرورش یافته بود و در تمام سال‌هایی سرودن شاهنامه از درآمد فروش زمین‌ها و املاک پدری خود، امرار معاش کرد. کودکی و جوانی فردوسی مقارن با دوره سامانیان و این حکومت از حامیان زبان و ادبیات فارسی بود‌. بزرگ مرد سخن، با تاثیر گرفتن از آیین‌های مزدیسنا، زروانی، مهرپرستی، جنبش شعوبیه، رودکی و دقیقی در سبک خراسانی، شاه‌نامه را سرود که اثر ژرفی بر ادبیات پارسی و ادبیات جهان گذاشت. شاه‌نامه پُر آوازه‌‌ترین اثر ادبیات کهن پارسی‌ست که بر طبق سخن حکیم طوس، طی سی سال نوشته شده است:
بناهای آباد گردد خراب
ز باران و از گردش آفتاب
پِی اَفکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
بسی رنج بردم در این سال سی
عَجَم زنده کردم بدین پارسی

فردوسی بی‌گمان ارجمندترین شاعر حماسه سرای پارسی‌ است که  در انقضای مقطعی خاص هویدایی نمود: پایان عهدِ اعتدال اجتماعی و خردگرایی و عنفوانِ عصر نزاع‌ها و تضادهای مذهبی و تعصبات فرقه‌ای. شاه‌نامه‌، مفصل‌ِ بینشِ پارسی است و در دوره‌ای سرایده شد، که زبان پارسی در مخاطره اکیدی قرار داشت. او با آفریدن این کتاب، استطاعت پارسی را تثبیت کرد. شاه‌نامه در بقای فرهنگ پارسی بسیار موثر بوده است‪.
‬احمد کاظمی موسوی می‌نویسد: “فردوسی زبان پارسی‌ را‌ وارد‌ مرحله‌ی تازه‌ای کرد. این قولی است که جمله‌گی‌ برآن‌اند. مبنای این گفته شاید ادعای به‌‌حقِ خود فردوسی باشد که «عجم زنده‌ کردم بدین پارسی». بااین‌همه‌ هنوز بسیار مانده ‌است‌ که‌ بدانیم فردوسی چگونه‌ روح تازه‌ای در زبان فارسی دمید.

خالقِ شاه‌نامه بزرگ‌ترین شاعر سبک خراسانی است. فردوسی از برای ابلاغ مطلوب خود، مباحثات عقلانی و استدلالی را موثر نمی‌پنداشت و به همین موجب منظورش را در طرح داستانی، نطق کرده تا با فهم و درک عموم پارسی زبانان متناسب باشد و از این راه در اذهان بنشیند. فزون بر این که حکایات شاه‌نامه، صرفاً قصه نیست، بلکه حکمت و معنی و سیاست است. اهمیت فردوسی در آن است که با آفریدن اثر همیشه جاوید خود، نه تنها زبان، بلکه کل فرهنگ و تاریخ و در یک سخن، همه اسناد اصالت اقوام پارس را جاودانه‌گی بخشید.
بر خلاف آن چه زبان‌زد است، فردوسی سرودن شاه‌نامه را محضِ علاقه‌اش و حتا سنه‌ها پیش از آن که سلطان محمود به سلطنت برسد، آغاز کرد؛ منتها چون در طی این کار رفته رفته ثروت و جوانی را از دست داد، به فکر افتاد که آن را به نام پادشاهی بزرگ کند و به گمان این‌که سلطان محمود چنان که باید قدر او را خواهد شناخت، شاه‌نامه را به نام او کرد و راه غزنین را در پیش گرفت. اما سلطان محمود که به مدایح و اشعار ستایش آمیز شاعران بیش از تاریخ و داستان‌های پهلوانی علاقه داشت، قدر سخن فردوسی را ندانست و او را چنان‌که شایسته‌اش بود تشویق نکرد. شاه‌نامه نه فقط بزرگ‌ترین و پُر مایه‌ترین مجموعه نظم است که از عهد سامانی و غزنوی به یادگار مانده، بلکه مهم‌ترین سند عظمت زبان پارسی و بارزترین مظهر شکوه و رونق فرهنگ و تمدن پارسیان و خزانه لغت و گنجینه ادبـیات است. فردوس طبعی لطیف دارد، سخنش از طعنه و هجو و دروغ و تملق تهی است، تا می‌توانسته، الفاظ ناشایست و کلمات دور از اخلاق را به‌کار نبرده است. او در وطن دوستی سری پر شور داشت، به داستان‌های کهن و تاریخ و سنن قدیم عشق ورزید و بدان‌سان که می‌خواست، شاه‌نامه را تا ابد جاودانه کرد.

Share This Article