با سقوط نظام جمهوری و بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، زنان با محدودیتهای بیسابقهای مواجه شدند. این گروه با بستن دروازههای دانشگاهها و مکاتب بالاتر از صنف ششم، ممنوعیت کار و محدودیت شدید بر حضور اجتماعی زنان، عملاً نیمی از جمعیت کشور را از مشارکت در زندگی عمومی محروم ساختهاند.
در ولایت بلخ، شماری از زنانی که پیشتر نانآوران خانوادههای خود بودند، حالا نهتنها شغلشان را از دست دادهاند، بلکه از نظر اقتصادی و روانی در وضعیت وخیمی قرار دارند.
تجلا (نام مستعار)، کارمند سابق ریاست امور زنان در بلخ، میگوید: «در دوره جمهوریت من سرپرست خانه بودم. معاش من زندگی خانوادهام را تأمین میکرد. اما با آمدن طالبان، ریاست بسته شد و همه بیکار شدیم. از آن زمان هیچ درآمدی نداشتهام. مجبور شدم وسایل خانه را که در دوران جمهوریت خریده بودیم، بفروشم تا برای فرزندانم نان تهیه کنم.»
نیلوفر، یکی از زنان کارمند در نهادهای غیردولتی، که به دلایل امنیتی نمیخواهد نام خانوادگیاش فاش شود، میگوید: «طالبان همهچیز را از ما گرفتند؛ حق آموزش، حق کار، حق تفریح. زنان در خانهها زندانی شدهاند. بسیاری از آنها به بیماریهای روانی دچار شدهاند. وقتی آزادی را از انسان بگیری و او را در قفس محبوس کنی، دیگر مجال زندگی نمیماند. این همان چیزی است که برای زنان افغانستان اتفاق افتاده است.»
او تأکید میکند که زنان شاغل پیشین اکنون در وضعیت روحی و مالی بحرانی قرار دارند: «زندگی ما مثل جهنم شده. نه درآمد داریم و نه امید.»
زن دیگری که پیشتر در مزارشریف تجارت کوچکی داشت، میگوید اکنون حتی نزدیکانش نیز توان یا تمایلی برای قرض دادن ندارند: «در زمینه فروش مایع ظرفشویی فعالیت داشتم. زندگی ساده اما خوبی بود. اما پس از آمدن طالبان، تجارت من بسته شد. سرمایهای برای شروع دوباره ندارم. هرچه داشتیم صرف خورد و خوراک شده. حالا اکثر شبها با شکم نیمهسیر میخوابیم.»
طالبان از زمان بازگشت به قدرت، مجموعهای از قوانین سختگیرانه را بر زنان تحمیل کردهاند. آموزش برای دختران بالاتر از صنف ششم ممنوع شده، زنان از کار در نهادهای دولتی و غیردولتی کنار گذاشته شدهاند و از رفتوآمد به پارکها و مکانهای تفریحی نیز منع گردیدهاند.
با وجود واکنشهای گسترده داخلی و بینالمللی، این گروه تاکنون حاضر به تجدیدنظر در سیاستهای خود در قبال زنان نشدهاند.
یاسمین نبی زاده