پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، ایالات متحده آمریکا تمایل بیشتری به نزدیکی با روسیه نشان داده است. در حالی که روابط میان این دو قدرت در سالهای متمادی متشنج بوده و در برهههایی حتی تا آستانهی تقابل نظامی پیش رفته بود، اکنون با تغییر در رهبری آمریکا، این تنشها کاهش یافته است. گفتوگوهای تلفنی میان رهبران دو کشور و دیدارهای دیپلماتیک، نشانههایی از بهبود روابط را نمایان ساخته است.
یکی از تغییرات مهم در سیاست خارجی آمریکا، کاهش حمایت این کشور از اوکراین در جنگ علیه روسیه بوده است. در حالی که پیش از ریاستجمهوری ترامپ، واشنگتن یکی از حامیان اصلی اوکراین به شمار میرفت، اکنون تمایل آمریکا به پایان دادن به جنگ، بدون مشارکت واقعی اوکراین و متحدان اروپایی، خشم ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، و رهبران اروپا را برانگیخته است. بسیاری از تحلیلگران این تغییر رویکرد را به سود روسیه و به زیان اوکراین میدانند، چرا که جایگاه کییف در مذاکرات صلح تضعیف شده و احتمال پیوستن اوکراین به ناتو نیز کاهش یافته است.
اتحادیه اروپا که در کنار اوکراین علیه روسیه ایستاده بود، نسبت به نزدیکی آمریکا و روسیه ابراز نگرانی کرده و این تغییر موضع را با دیدهی تردید مینگرد. در همین راستا، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در سفری رسمی به آمریکا با دونالد ترامپ دیدار و دربارهی سرنوشت جنگ اوکراین گفتوگو کرده است. این در حالی است که همزمان، مقامات آمریکایی و روسی در عربستان سعودی سرگرم رایزنی دربارهی راههای پایان دادن به جنگ هستند.
بر بنیاد گزارش رسانههای خارجی، روز گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد در سومین سالروز تهاجم روسیه به اوکراین، قطعنامهای ارائهشده توسط ایالات متحده آمریکا و مورد حمایت روسیه را به تصویب رساند که بازتابدهنده نزدیکی اداره ترامپ به روسیه و دوری از اروپا است.
از سوی دیگر، زلنسکی از این تحولات ناخشنود بوده و نزدیکی واشنگتن به مسکو را به معنای شکست اوکراین در جنگ میداند. تغییر لحن رهبران آمریکا علیه اوکراین نیز بر این نگرانیها افزوده است. ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اخیراً زلنسکی را «کمدین دیکتاتور» خطاب کرده و او را مقصر آغاز جنگ دانسته است.
رئیسجمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، با روند صلح پیشنهادی ترامپ مواجه شده است. این روند از بسیاری جهات شبیه به مذاکرات صلح آمریکا در سال ۲۰۱۸ است که رئیسجمهور افغانستان، محمد اشرف غنی، با آن روبهرو بود.
رئیسجمهور زلنسکی، به مناسبت سومین سالگرد حمله روسیه به اوکراین، درباره آمادگی خود برای استعفا صحبت کرد، اما اشرف غنی گفته بود که استعفا یک “اشتباه” خواهد بود.
با این حال، باید گفت که روابط واشنگتن و مسکو در دوره پساشوروی همواره با تغییرات مختلفی همراه بوده و فراز و فرودهای متعددی را تجربه کرده است. در حالی که در برخی مقاطع این روابط متعادل بوده، اما «صلح سرد» و «جنگ سرد» نیز بخشهایی از این تعاملات را تشکیل دادهاند، بهویژه در دو سال اخیر که اختلافات در بحران اوکراین و خاورمیانه شدت یافته است.
همانطور که در سیاست گفته میشود، “دوست و دشمن دائمی وجود ندارد، بلکه این منافع هستند که همیشگیاند.” این جمله بیانگر آن است که روابط میان کشورها و سیاستمداران بر پایه منافع متغیر شکل میگیرد و نه بر اساس دوستی یا دشمنی همیشگی. بر اساس تجربه، دو طرف با در نظر گرفتن هزینههای تقابل، معمولاً پس از دورهای از تنش به دنبال فرصتهایی برای تغییر فضای روابط و بهبود آن بودهاند. یکی از مهمترین عوامل در این زمینه، تغییر نخبگان در کاخ سفید یا کرملین بوده است.
پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، بحرانهای اوکراین و خاورمیانه نمونههایی از این جابهجاییهای نخبگان هستند که نقش مهمی در گشودن فصلی جدید در روابط مسکو و واشنگتن و کاهش تنشها داشتهاند.
با این حال، باید دید که در نهایت چه سرنوشتی در انتظار اوکراین خواهد بود. آیا این جنگ در نهایت به نفع روسیه تمام خواهد شد؟ آیا اروپا که پس از آمریکا مهمترین متحد اوکراین محسوب میشود، از معاهدهی صلح احتمالی میان واشنگتن و مسکو حمایت خواهد کرد یا در برابر آن خواهد ایستاد؟ در هر صورت، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که روسیه تاکنون به اهداف خود در اوکراین نزدیک شده و در این تقابل، دست برتر را پیدا کرده است.
جواد رسولی